فرقه سازی های شبه عرفانی در جهان مدرن (1)
تأثیر تمدن و تکنولوژی جدید بر دگرگونی و بهتر شدن وضع زندگی مادی بشر را هرگز نمی توان دور از نظر داشت اما این واقعیت تلخ را نیز نمی توان کتمان کرد که تمدن مدرن یکی ازعوامل مهم غفلت آدمیان از اصلی ترین ساحت وجودی خود یعنی روح ملکوتی و در نتیجه فروپاشی بنیادهای اخلاق و معنویت در جهان معاصر بوده است.
ناتوانی تمدن صنعتی در برآوردن نیازهای معنوی و ارزشی انسان معاصر و در نتیجه ظهور بحران ها و بن بست های بغرنج در فضای ذهن و زندگی آدمیان سبب شده است تا بار دیگر دل های مضطرب، متوجه وسیله ای گردد تا انسان دور افتاده از اصالت های خویش را از گرداب وحشتناک کنونی نجات داده و به ساحت امن سعادت رهنمون شود.
بازگشت به اصالت ها و رونق بازار معنویت که ما درعصر خود شاهد رشد سریع آن هستیم، معلول همین واقعیت می باشد که فی نفسه پدیده ای مبارک است. اما آنچه در این شرایط، سخت نگران کننده و هشداردهنده است سربرآوردن کیش ها و سبک ها و فرقه های عرفانی گوناگون است که در قالب و مدل های رنگارنگ و جذابی عرضه می شوند، در حالی که هیچ بهره ای از چشمه سار حقیقت به مخاطبان کمال جوی خود تقدیم نمی کنند. تردیدی نیست که این گونه کیش ها و مسلک ها از آن جهت که بر اصول و پایه های واقعی بنیاد نشده اند نه تنها درمان کننده بحران های اخلاقی، روحی و معنوی انسان های این عصر نمی باشند بلکه خود به تشدید این بحران ها کمک می کنند و جسم و جان آدمیان را در معرض دردها و مصیبت ها قرار می دهند. در آماری که مراکز بین المللی داده اند، اکنون بیش از هزار فرقه و جریان معنوی در جهان وجود دارد. از مجموعه این هزار فرقه، 700 فرقه در انگلستان وجود دارد و کمترین آن ها در سوئیس و سوئد که بین 50 تا 100 فرقه می باشد و تمامی آنها تقریباً در ایالات متحده امریکا وجود دارد. جالب این جاست که توجه به این فرقه ها و جریان های معنوی امروز برای خود غربی ها هم چندان مثبت قلمداد نشده است به طوری که صدها مؤسسه و NGO ضد فرقه در این کشورها به وجود آمده، در کشور انگلستان یک اداره کل ضد فرقه تعریف شده است و در فرانسه حدود 3 سال پیش یک وزارت ضد فرقه ایجاد شده بود.
فرقه های شبه عرفانی در جهان به 7 دسته کلی تقسیم می شوند که به طور کلی و اختصار بیان می گردد:
1) عرفان های هندی 2) عرفان های امریکایی 3) عرفان مسیحیت 4) عرفان یهود 5) عرفان چینی 6) پدیده ای به نام فراعلم یا فراروانشناسی 7) سینمای ماوراء
فرقه های معنوی هند به دو دسته سنتی و نوظهور تقسیم می شوند. فرقه های سنتی شامل آئین ودا، آئین برهمن، آئین جین، آئین بودا و آئین تنتره است.
برهمن ها به ایده تناسخ معتقد هستند؛ یعنی هر وقت موجودی از بین برود، روح آن از کالبد جدا شده و در همین دنیا به کالبد موجود دیگری درمی آید و این به معنی نفی معاد و قیامت است و باید بدانیم که تناسخ با فرهنگ هندوها کاملاً گره خورده است. جینی ها به دو اصل اعتقاد دارند: یکی ریاضت شاقه؛ یعنی اگر انسان بخواهد به تعالی برسد باید با ریاضت های شاق و دشوار مسیر را طی کند و دوم نیازردن جانداران به حدی که کشاورزی در نزد آنها حرام است! بوداها به 4 اصل معتقد هستند؛ اصل رنج (زندگی سراسر رنج است)، ریشه تمامی رنج ها، آرزوها و امیال، هواهای نفسانی است، باید با آرزوها جنگید و برنامه عملی برای این مبارزه، که برای هر یک از این ها قاعده هائی را مطرح می کند. نکته قابل توجه این است که بودا به طرز افراطی به همه ی مسائل زندگی نگاه کرده است و زندگی و حیات انسان و دنیا را سیاه نمایی می کند ولی اسلام نگاهش اینگونه نیست، نگاه اسلام، نگاه متوازن و متعادل است، طبق آیات قرآن زندگی دنیا دو بخشی است؛ بخشی از آن آلام و رنج هاست اما بخش دیگر آن پر از زیبائی هاست.
بودا انسان را به فرار از رنج ها دعوت می کند، حال آنکه این فرار امکان پذیر نیست و فلسفه آن تذکر و توجه به خدا است و این حلقه مفقوده اندیشه های بوداست.
آئین تنتره هر گونه تحرک و تعالی و پویایی انسان را حاصل تعاملات جنیستی می داند و نکته قابل توجه در مورد آئین های هندی این است که همه آن ها حاصل تجربیات درونی انسان است؛ بنابراین ارتباطی با وحی الهی ندارند.
فرقه های نوظهور هندی شامل یوگا، اشو، سای بابا، رام ا...، کریشنا، یوگاناندا و دالایی لامای می باشد.
امروز در کشور حدود هزار مرکز آموزش یوگا فعال است که بسیاری از این ها غیرقانونی و غیر رسمی فعالیت می کنند. یوگا هشت مرحله دارد که این هشت مرحله حدود هزار تکنیک را شامل می شود. این تکنیک ها بسیار حساس است خصوصاً بعضی از آن ها اگر درست آموزش داده نشود آثار مخربی خواهد داشت که گاهی منجر به کمردردها و دیسک های شدید و علاج ناپذیر می شود. در یوگا اعتقاد به این نکته وجود دارد که کیهان یکپارچه ای انرژی است و در بدن اکثر انسان ها این انرژی ها خفته اند و باید آن را با راهکارهایی از قبیل موسیقی درمانی، سنگ درمانی، رنگ درمانی و... بیدار کرد. امروزه انرژی درمانی در جهان دارای جایگاه علمی است، اما در بعضی کشورها از جمله ایران، سوء استفاده شده و افراد مدعی به نام انرژی درمانگر خودشان را معرفی می کنند و بدون این که زمینه های علمی را فرا گرفته باشند به عنوان یک دکان و مغازه از این شیوه ها استفاده می کنند.
یوگا مجموعه تکنیک های ورزشی است که اگر درست فرا گرفته شود آثار مثبتی از قبیل کاهش اختلالات روحی، روانی، آرامش فکر و... دارد. اما نکته اینجاست که یوگا هیچ ارتباطی به عرفان ندارد. یکی از مسائلی که امروز در کشور ما تبلیغ می شود می گویند یوگا انسان را به آسمان می برد. اساساً انواع فرقه های معنوی هند از جمله یوگا هیچ اعتقادی به خدا ندارند.
امروزه عرفان ها دو دسته اند: عرفان های سکولار و عرفان های دینی. عرفان سکولار سه عنصر اساسی دارد:
1) هیچگونه اعتقاد به خدا در آن نیست.
2) فاقد شریعت وحیانی و آسمانی است.
3) فاقد اعتقاد به قیامت و جهان دیگر است.
لذا هر گونه مکتب عرفانی که این سه در آن باشد عرفان سکولار است. عرفان های هندی این گونه اند.
دومین کیش نوظهور هندی، اشو است. اولین و مهمترین اصل معنوی اندیشه های اشو اصل عشق است. او عشق را زمینی و جنسی می داند. وی به دلیل فساد اخلاقی از امریکا اخراج شد. از جمله خصوصیات آیین اشو نفی اعتقادات، نفی زهد و توبه، نفی زیارت، نفی مذهب، نفی تقدیر، جواز بت پرستی و... می باشد.
یکی از مسائل مهمی که در عرفان های هندی مطرح است قدرت های خارق العاده است که بسیاری از آن ها دروغ است و در برخی موارد باید گفت که این خاصیت نفس است که اگر آن را محدود کنیم و به گونه ای خاص تمرین دهیم، قدرت ها و توانایی های آن آشکار می شود. باید توجه داشت قدرت های معنوی و حرکات خارق العاده، فی نفسه، نه عرفان است و نه نشانه ای از عرفان راستین.عرفان حقیقی چیزی جز تقرب و معرفت به خدا نیست. البته اگر انسان در مسیر معنویت راستین قرار گیرد در طی مسیر به او هدایا و جوایزی خواهند داد که یکی از آنها ممکن است قدرت های خارق العاده باشد ولی باید توجه داشت که این ها هدف نیست، بلکه فقط وسیله ای است برای یاری انسان ها و هرکس به این توانایی ها و قدرت ها توجه کرد و آن ها را برای خود هدف قرار داد، از همان لحظه سقوط و انحطاط او آغاز می شود.
ادامه دارد...
منبع: برگرفته از کتاب «آفتاب و سایه ها» و سخنرانی دکتر محمدتقی فعالی