رييس مركز تخصصي حقوق و قضاي اسلامي: طلاب جوان در تحول حوزه نقش آفريني كنند
معاون پيشين آموزش مرکز مديريت حوزه علميه قم مهمترين محور رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب را نيازمندي حوزه به تحول و مديريت آن دانست و گفت: فرهيختگان جوان، اميد ما براي ايجاد تحول در حوزه اند.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با فضلا، مسؤولان و طلاب حوزههاي علميه قم، مشهد و اصفهان به ضرورت ترسيم چشماندازي براي حوزههاي علميه اشاره و بر اهميت تحول در حوزههاي علميه تأکيد کردند و خواستار تغييراتي در بخشهاي مختلف حوزه شدند.
بررسي ديدگاههاي رهبر معظم انقلاب اسلامي درباره نيازمنديهاي حوزه علميه امري ضروري است که بايستي موضوع نشستهاي علمي و کرسيهاي نظريهپردازي مراکز حوزوي قرار گيرد و کارشناسان و فضلاي مختلف حوزه درباره آن اظهار نظر کنند.
از اين رو حجتالاسلام عباس رفعتي، رئيس مرکز تخصصي حقوق و قضاي اسلامي و معاون پيشين آموزش مرکز مديريت حوزه عليمه قم در گفت و گویی با خبرگزاری رسا به بررسي اين مساله پرداخت.
-با توجه به تأکيد رهبر معظم انقلاب مبني بر ضرورت تحول و مديريت تحول در حوزه هاي علميه، تحول در حوزه هاي علميه به چه معناست؟
--ديدار فرهيختگان و اساتيد حوزه علميه قم، اصفهان و مشهد با رهبر معظم انقلاب اسلامي ميتواند به نقطه عطف تحول در حوزه علميه تبديل شود و همچنين ميتواند هيچ تأثير مطلوب و تحولگرايي نداشته باشد و اين بستگي به برخورد ما با اين رهنمودها دارد.
مهمترين محور رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب، نيازمندي حوزه به تحول و مديريت آن است. متأسفانه برخي با رهنمودهاي مقام معظم رهبري برخوردي کليشهاي کرده و به يک پيام تأييد بسنده ميکنند. اگر واقعا خواهان تحول در حوزه هستيم بايستي تحولي ريشهاي در اصل ساختار حوزه بوجود بياوريم و به تعبير رهبر معظم انقلاب، نظامنامه و ساختار حوزه بايد تدوين شود. با ساختار موجود در حوزه علميه اين تحول به وجود نخواهد آمد. از اين رو براي رسيدن به تحول مورد نظر در ابتدا بايد نظامنامه حوزه تدوين شود. اگر اين ساختار درست نشود و تحول در اصل اين ساختار بوجود نيايد تحولات بعدي نيز به وجود نخواهد آمد و برخورد کليشهاي مانند برخورد با رهنمودهاي پانزده سال پيش مقام معظم رهبري صورت مي گيرد.
بر اساس فرمايش رهبر معظم انقلاب، براي اين که همپاي توسعه علمي در جهان و ايران پيش رويم و آينده نگري داشته باشيم بايد اساسنامه و نظامنامه حوزه مورد بازنگري قرار گيرد.
از فرمايشات رهبر معظم انقلاب اينگونه استفاده ميشود که اين اساسنامه و نظامنامه نميتواند مديريت را تحول کند و خود بايد متحول شود. وقتي برخي اعتقاد به تحول ندارند برخوردشان با تحول برخوردي کليشهاي است.
ـ جنابعالي در زمان تصدي معاونت آموزش مركز مديريت حوزه علميه چه اقداماتي براي بازنگري متون درسي انجام داديد؟
--بنده حدود نه سال معاون آموزش مرکز مديريت حوزه علميه قم بودم و در اين مدت برخي از متون آموزشي را تغيير دادم که از جمله آنها جامع المقدمات است. چرا طلبه بايد سه بار نحو را تکرار کند آن هم با ادبياتي که به روز نيست. بارها رهبر معظم انقلاب فرمودند که اين ادبيات به درد امروز طلبه نميخورد. در آن زمان کتاب اول و دوم ادبيات تدوين شد. بدايه النحو و نهايه النحو که با خواندن آن در دو سال طلبه ادبيات را فرا ميگيرد. برخي با اين طرح مخالفت كرده و گفتند متون آموزشي بايستي به حالت بيست، سي سال پيش بازگردد و طلاب همان جامع المقدمات، سيوطي و مغني را بخوانند.
مقام معظم رهبري ايده تحول در نظام آموزشي، پژوهشي و متون درسي را بارها مطرح کردند، ولي هنوز تحول لازم صورت نگرفته است. در آن مدتي که بنده معاونت آموزش را بر عهده داشتم يک سري از کتابها تغيير داده شد که با مخالفت روبرو شد. معالم ديرزماني بود که از برنامه درسي حوزه حذف شده بود و اصول استنباط جاي آن را گرفته بود اما اين كتاب هم كتاب مناسب اين سطح نبود. سپس الموجر في الأصول را به جاي معالم و اصول استنباط قرار داديم. ولي اين كتاب هم مورد انتقاد برخي قرار گرفت. در حاليکه ديدگاه رهبر معظم انقلاب و بسياري از بزرگان در حوزه اين است که ما ميتوانيم محتواي مکاسب، رسائل، کفايه و لمعه را با بياني ساده تر، بدون اغلاق و بدون اجمال گويي، رسا و با عبارتي کمتر در اختيار طلبه قرار دهيم تا طلبه زودتر بتواند به مباحث علمي برسد. اين ديدگاه، ديدگاهي است که از آن طرفداري ميشود، ولي اراده جدي براي اجراي اين تحول در متون آموزشي وجود ندارد. ؟
ـ علت مخالفت برخي از فضلا با تغيير متون درسي، با وجود اينکه كه دغدغه حوزه را دارند چيست؟
--يکي از ويژگيهاي حوزويان اختلاف نظر آنان است. برخي معتقدند كه اگر متون درسي تغيير يابند به اسلام، حوزه و علوم اهل بيت(ع) ضربه خورده است. با اين اعتقاد هرگونه تحولي را برنميتابند. تصورشان اين است اگر حضرت امام خميني (ره)، امام شد مکاسب و رسائل و کفايه را خواند. اما بايد توجه داشت که مرحوم شيخ انصاري که رسائل و مکاسب را تأليف كرد و مرحوم آخوند که کفايه را نوشت با خواندن اين كتابها به اين درجه علمي نرسيدهاند. بايد گونهاي طلاب را تربيت دهيم که رسائلنويس و مکاسب نويس باشند نه مکاسب خوان و رسائل خوان. اگر اين جمود در پيشينه حوزه مورد باور حوزويان بود، امروز مکاسب و رسائل را به عنوان کتاب درسي نداشتيم. اين در محضر مقام معظم رهبري مطرح شد و ايشان تأييد کردند. فرمودند يکي از استدلالهاي موجود در تغيير متون همين است. روزي مکاسب نبود و بعد نوشته شد. پس ميشود امروز هم با توجه به پيشرفت علوم با توجه به اين که از زمان شيخ به اين طرف شاگردان شيخ روي اين نظريهها کار کردهاند کتابي را تدوين کرد قويتر از مکاسب باشد. در مرحله گزار نميتوان انتظار داشت به ده پله بالاتر پرش كنيم. تحول بايد گام به گام مديريت شود. لذا در مرحله گذار نبايد بگوييم که کتابي تدوين شود که به جاي مکاسب و بهتر از آن باشد. به تعبير رهبري همين مکاسب در قالب المکاسب الجديده يا الکفايه الجديده تدوين شود.
درباره شرح لمعه کار نيمه کارهاي در زمان مسؤوليتم انجام شد، ولي ارادهاي که بتواند اين موضوع را تصويب کند وجود نداشت.
ممکن است فرع مستحدثه جديدي به كتب فقهي اضافه شود که در نتيجه طلبه کل ابواب فقه را بخواند. ما اين کار را آغاز کرديم ولي به چاپ نرسانديم. اين گام اول است. اگر بخواهد يک برنامه بيست ساله ريخته شود در گامهاي هفتم و هشتم به جايي ميرسد كه ما يک مکاسب قويتر از مکاسب شيخ با استفاده از نظرات شاگردان شيخ داشته باشيم.
افزون بر آن امروز با مسائل مستحدثه فراواني مواجهيم که در زمان شيخ نبوده است. برخي از آنها درست است و بعضي از آنها درست نيست آنهايي که درست نيست بايد به مکاسب محرمه اضافه شود. برخي از مسائل تغيير موضوع پيدا کرده است. مثلا اعيان نجسه در آن روزگار منافع محللهاي نداشت؛ اما امروز خيلي از اعيان نجسه منافع فراواني دارد. امروزه پس از گذشت اين همه زمان، هنوز آموزشهايمان پژوهشمحور نيست. در حالي که در گذشته حوزه پژوهش محور بوده است. طلبه از ابتدا که به درس خارج ميرسيد با تقرير و نوشتن سرکار داشت. معلوم ميشد که زمينه پژوهشي در دوره سطح برايش فراهم شده است. امروزه تقريراتي که در درس خارج نوشته ميشود پياده کردن نوار است. روش درس خارج تغيير کرده است، بنابراين تحول در درس خارج نيز ضروري به نظر ميرسد. امروز براي طلاب در بسياري از دروس خارج امکان پرسش نيست چه رسد به اينکه بخواهد فرعي را که خود آماده کرده است به استاد عرضه کند.
- آيا زمينهاي در حوزه پيش آمده است که دو گروه موافق و مخالف تغيير متون درسي در فضاي علمي با يکديگر به بحث بنشينند و به نتيجهاي دست يابند؟
--به صورت عملي و واقعي چنين همايش و نشستي شکل نگرفته است اما در حاشيه بعضي از نشستها برخي از اساتيد ديدگاههاي خود را مطرح کردهاند که برخي موافق اين ديدگاه هستند و برخي مخالف. ديدگاههاي مختلف ابراز وجود کردهاند؛ اما ميزگردي براي نقد و بررسي اين نظرها برگزار نشده است و اگر اين اتفاق بيافتد نتايج مطلوبي به دنبال خواهد داشت. چون هميشه ممکن است در تحول چيزهايي ناديده گرفته شود، همانطور كه در جمود هم خيلي از مسائل ناديده گرفته ميشود. هر کدام از آنها اگر روبروي هم قرار گرفتند و نظراتشان را ابراز کردند و مورد نقد و بررسي قرار دادند، چه بسا کساني که به جمود نسبت به برنامههاي گذشته باور دارند کمي از نظراتشان پايين بيايند. کساني هم که ميخواهند تحول را شتابزده پيگيري کنند با درايت و خردورزي آن را در حوزه پيگير شوند تا دانش در حوزه رشيد و بالنده شود.
برخي تصور ميکنند تا سخن از تحول در نظام آموزشي پيش ميآيد به معناي پيروي از شيوه دانشگاه است در حاليکه اگر از دانشگاه پيروي کنيم از لحاظ علمي افت خواهيم کرد. زيرا سطح علمي دانشگاهها بسيار پايينتر از سطح علمي حوزه است، ما نبايد سمت و سوي تحول را در نظام آموزشي و پژوهشي با نگاه به دانشگاه پيش ببريم. ما معتقديم که حوزه در همين وضعيت ايستا از لحاظ علمي بسيار بالندهتر و قويتر از دانشگاه عمل ميکند. بنده هم در حوزه و هم در دانشگاه تدريس دارم و از نزديک شاهدم که دانشآموختگان حوزوي با دانشگاهيان از لحاظ علمي قابل مقايسه نيستند.
- رهبر معظم انقلاب در بخشي از بيانات خود به ضرورت تأسيس مؤسسهاي براي تربيت مبلغان بينالمللي اشاره کردند، چگونه ميتوان طلاب جوان و مستعد را براي اين مهم بسيج کرد؟
--حوزه بايد جهاني فکر کند و نيروهايي را براي فعاليت فرهنگي در خارج از کشور تربيت کند که پس از آشنايي با زبان خارجي و همچنين معارف و مسائل علمي دين در رشتههاي مختلف به تبليغ در کشورهاي مختلف بپردازند. اين امر بودجهاي ميطلبد که شوراي عالي حوزه علميه قم بايستي آن را تأمين کند. در حوزه بايستي معاونت بين الملل تأسيس شود تا برنامههاي فرهنگي بينالمللي را سامان دهد.
اگر فعاليتهاي فرهنگي بينالمللي ما دولتي شود آسيبهايي به همراه دارد از جمله اين که هر وقت روابط ما با کشوري خوب باشد ميتوانيم تبليغ کنيم و اگر خوب نباشد نميتوانيم اين كار را انجام دهيم؛ اما اگر اين وظيفه بر دوش يك نهاد مستقل حوزوي باشد در هر جاي دنيا ميتوانيم ورود داشته باشيم. چنانچه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي بخاطر محذورات سياسي در بسياري از کشورها، نميتواند فعاليت كند.
ـنگاه مسؤولان حوزه نسبت به ديدگاه هاي رهبري چگونه بايد باشد. آيا آن را بايد يک امر ولايي بدانند يا رهنمودي ارشادي؟
--خود مقام معظم رهبري نيز معتقد نيستند که اوامرشان به حوزه مولوي است، از اين رو فرمودند کارشناسان كه همان فضلاي جوان حوزه هستند، اين موضوعات را بررسي کنند، از اين رو بايد از فرهيختگان و اساتيد جوان در حوزه اميد به تحول را داشته باشيم. اينها ميتوانند در نظاممند کردن حوزه و تدوين اساسنامه مناسب براي حوزه و تنظيم چشمانداز بيست ساله، سي ساله و يا پنجاه ساله تلاش کنند.
حوزه علميه مستقل است و رهبر معظم انقلاب، به عنوان يکي از مراجع و بزرگان برخاسته از حوزه، اين مباحث را مطرح ميکنند نه به عنوان يک امر حکومتي. نظريههاي ايشان ديدگاه صائبي به عنوان از يکي از بزرگان حوزه است. بزرگان ديگر هم در حوزه وجود دارند و ممکن است که اين ديدگاهها با هم متفاوت باشد. براي رسيدگي به اين موضوعات بايد ميزگردهاي علمي تشکيل شود و بدون هياهو، بحث آزادي ترتيب داده شود تا به ديدگاه درست دست يابيم و گام هاي تحول را برداريم. اميدوارم فضلاي جوان تا دير نشده است نسبت به تشکيل اين جلسات و انجمنهاي نقد و بررسي نظامنامه و روند علمي حوزه اقدام کنند و ما هم به عنوان کساني که سالها اين کاستي ها را تجربه کردهايم بتوانيم در خدمت اين عزيزان باشيم.