تبیان، دستیار زندگی
وقتی چراغ خیالات روشن است یخ زندگی آب می شود. چراغها را خاموش نمی كنم اما لامپ كم مصرف زده ام.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کاریکلماتور

* وقتی چراغ خیالات روشن است یخ زندگی آب می شود. چراغها را خاموش نمی كنم اما لامپ كم مصرف زده ام.

کاریکلماتور

* جهنم ساعت استراحتش را به بهشت می رود.

* پروانه برای اینکه نسوزد شمع را فوت کرد.

* سرفه های آدم دلشکسته، صدای خرده شیشه می دهد.

* ماهی تنها جانوری است که به راستی دل به دریا می زند.

کاریکلماتور

* بیکاری هم خودش کاری است، افسوس که مرخصی و تعطیلی ندارد.

* گدای فرزانه ای گفته است : گدایی کن تا محتاج دیگران نشوی.

* وقتی صدایم را بلند می کنم ، کمر سکوتم رگ به رگ می شود.

* یه نفر دلشو می بازه ، مربی اش رو از کار برکنار می کنه.

* یکی حواسشو جمع می کنه ، می بره جای دیگه پهن می کنه.

* حواسم که پرت شد ، شیشه همسایه شکست

* یک کدو تنبل خریدم و آنرا به کلاس تقویتی فرستادم.

* برای اینکه سر بسته حرف بزنم ، سرم را دستمال بستم.

* کفشم را در نمی آورم چون می ترسم کسی پا تو کفشم کند.

* کفشم را می تکانم تا ریگی به کفشم نباشد.

کاریکلماتور

منبع: سایت پسر ایرونی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.