از پشت خنجر بزن اما نه چندان دردناك!
اشاره
«اسكات مك كللان» سخنگوی سابق كاخ سفید كه چندی پیش از مقام خود استعفا كرد، از نگارش كتابی در مورد رسوایی های دولت «جرج بوش» خبر داد.
«مك كللان» در این كتاب كه «چه می گذرد» نام دارد و به زودی منتشر می شود به زد و بندهای سران كاخ سفید و سازمان سیا در مواردی مثل جنگ عراق و فریب افكار عمومی پرداخته است.
وی در بخش هایی از این كتاب كه تاكنون منتشر شده، می نویسد، بوش و معاونش «دیك چنی» در جریان كامل اطلاعات فریبنده سازمان سیا بوده اند و با هیاهوی رسانه ای «والری پالم» (دیپلمات باسابقه آمریكا) را به عنوان یكی از منتقدان جنگ عراق از سر راه خود برداشتند.
اما به راستی چگونه باید این افشاگری مقام سابق كاخ سفید را تفسیر كرد و اصلا انتشار چنین كتابی از سوی متحد و همكار سابق بوش چقدر قابل توجه است؟
این موضوع بهانه یادداشت ذیل به قلم «الكسی ماكاركین» از مسئولان «مركز علوم سیاسی» در روسیه است كه در روزنامه كامرسانت چاپ شده است.
بگذارید یك داستان جالب تعریف كنم. یك كشیش و یك سیاستمدار به دروازه بهشت می رسند. فرشته ای هركدام از آنان را به منزلشان در بهشت راهنمایی می كند. منزل سیاستمدار یك قصر باشكوه و مجلل و منزل كشیش چیزی شبیه یك خوابگاه معمولی بود. كشیش باتعجب فریاد می زند خدایا! آیا این عدالت است؟ من تو را عبادت كردم و از فقرا دستگیری كردم اما به من این منزل حقیر را دادی و به سیاستمدار آن قصر مجلل را!
فرشته از سوی خدا به كشیش پاسخ داد، آدم های عابد در بهشت زیادند اما این تنها سیاستمدار در اینجاست. به همین علت ما اینقدر به او پاداش دادیم!
در تمام طول قرن بیستم تنها یك سیاستمدار از كشورهای عضو ناتو توانست به درجه ای از تقدس برسد. او «رابرت شومن» یكی از پایه گذاران اروپای مدرن بود، كسی كه هیچگاه در سخنرانی های عمومی اش دروغی از وی شنیده نشد. روش زندگی معمول «شومن» حاكی است، او هر روز مراسم مذهبی را به جا می آورد و خدا را عبادت می كرد. حالا دوباره یك استثناء پیدا شده است. البته فرد جدید را نمی توان در زمره قدیسان محسوب كرد. واتیكان باید مدت ها برای ظهور یك قدیس دیگر انتظار بكشد.
بدون شك «جرج بوش» رئیس جمهور آمریكا، یكی از این استثناها نیست. دولت او را به هیچ عنوان نمی توان صادق نامید. برای مثال كاخ سفید پیش از حمله به عراق اعلام كرد مطمئن است صدام دارای تسلیحات كشتار جمعی است و تنها با یك عملیات نظامی می توان دنیا را از خطر چنین تسلیحاتی نجات داد. بعد معلوم شد این مسئله حقیقت نداشته و منابع اطلاعاتی واشنگتن غیرقابل اعتماد بوده اند.
در مورد عراق، بوش ممكن است روی این نكته پافشاری كند كه او را گمراه كرده و دولت تازه كار و خام او توسط گروه های اپوزیسیون بغداد- كه مدعی بودند صدام صدها تن مواد شیمیایی را مخفی كرده- فریب خورده است. مطمئنا سادگی و فریب خوردن برای یك سیاستمدار یك عیب است اما نمی توان آن را با یك دروغ عامدانه و شرارت آمیز برابر دانست.
به علاوه، دروغ انواع مختلفی دارد. خوشبینانه ترین حالت آن گفتن نیمی از حقیقت و پنهان كردن نیمی دیگر است. سرویس های اطلاعاتی می توانند تنها روی بخشی از حقایق متمركز شوند و اطلاعات ناقصی را منتشر كنند. چنین مسئله ای می تواند باعث تخریب چهره یك سیاستمدار در رقابت های انتخاباتی شود اما به اندازه انفجار یك بمب موثر نیست.
به هرحال اغلب سیاستمداران در آمریكا راه درست و صادقانه را در پیش نمی گیرند و شهروندان هم معمولا تصوری از این زد و بندها و دروغ ها ندارند و در جریان ماجراهای پشت پرده قرار نمی گیرند.
با این تفاسیر، افشاگری «مك كللان» می تواند شاهد و گواه برخی مسائل باشد، مانند فریب عمدی افكار عمومی توسط مقامات ارشد كاخ سفید.
البته این یك اشاره ناچیز به این موضوع است زیرا نوشته های «مك كللان» در مورد حقایق كاملا سربسته و مبهم است و او به آرامی به اطلاعات دروغ و نادرست واشنگتن اشاره كرده و از آن می گذرد. موضوعی گنگ بدون آنكه نویسنده مقصر اصلی این اوضاع را معرفی كند.
«مك كللان» از ذكر نكات بیشتر خودداری می كند، ظاهرا او نمی خواهد به عنوان افشاگر رسوایی ها مشهور شود. اگرچه انتشار این كتاب، مانند وزش یك نسیم اخلاقی در نظام آمریكاست اما مطمئنا یك حادثه خطرناك و كشنده برای این حكومت نیست.
منبع: کیهان