به خانه خوش آمدی !
یک روز از زندگی کودک (3)
بازگشت از مدرسه
بهتر است که مادر در خانه باشد و به محض ورود کودک به او خوشامد بگوید. مادر به جای این که از او سوالاتی پیش پاافتاده نظیر: « مدرسه چهطور بود؟ » و « خوب، امروز چه کار کردید؟ » بکند، که معمولاً جوابهای پیش پا افتادهای همچون : «هیچ کار» دارند، میتواند عباراتی را بیان کند که حاکی از درک رنج ها و کوششهای کودک در مدرسه باشد:
« قیافهات نشان میدهد که روز سختی داشتی.»
« شرط میبندم که نمیتوانستی منتظر باشی تا مدرسه تعطیل شود.»
« از اینکه درخانه هستی خوشحال به نظر میرسی.»
وقتی مادر نمیتواند شخصاً در خانه باشد تا به هنگام بازگشت کودکش به او خوشامد بگوید، میتواند پیغامی برای او بگذارد و در آن بگوید که کجا رفته است. بعضی از والدین که فرزندشان به مدرسه میرود، از پیامهای کتبی برای عمیقتر ساختن رابطه با فرزندشان استفاده میکنند. برای آنها، نشان دادن قدردانی و عشق و علاقه از طریق کتبی راحتتر است.
بعضی از والدین پیغام خودشان را روی نوار ضبط میکنند. کودک میتواند بارها و بارها به صدای مادر خود گوش دهد. به هر حال، چنین پیامهایی، ارتباطی معنیدار بین والدین و کودک پدید میآورد.
بازگشت پدر به خانه
وقتی پدر هنگام غروب به خانه باز میگردد، احتیاج به یک دوره ی انتقالی آرام از درخواستهای دنیای بیرون به درخواستهای خانوادهاش دارد. پدر نباید در آستانه ی در با انبوهی از شکایات و تقاضاها مواجه شود. یک نوشیدنی آماده، یک دوش آب گرم ، روزنامه ی عصر، مجله ی هفتگی و یا مدت کوتاهی « بدون سوال » آرامشی ایجاد میکند که به کیفیت زندگی خانوادگی به طور قابل توجهی میافزاید. از سالهای نخستین کودکی، کودکان یاد میگیرند که وقتی بابا به خانه میآید ، به یک دوره ی کوتاه سکوت و آسایش احتیاج دارد. از طرفی دیگر، زمان صرف شام باید موقع صحبت کردن باشد. تأکید باید بیشتر روی غذای فکر باشد تا غذای شکم سیر کن. بایستی توجه کمتری نسبت به طرز غذا خوردن کودک و غذایی که میخورد، بشود. اعمال انضباطی باید کمتر بیان شوند و به جای آن بایستی نمونههای بی شماری از هنر قدیمیها در گفتگو ذکر شود.
وقت خواب
در بسیاری از خانوادهها، وقت خواب دیوانهکننده است. کودکان و مادر دست به دست هم میدهند و جامعه ی کوچکی پدید میآورند که در آن، هر کدام دیگری را مأیوس میسازد. کودکان سعی میکنند تا آنجا که ممکن است بیدار بمانند، در حالی که مادر از آنها میخواهد هر چه زودتر بخوابند. مواقع خواب، زمان عمده ی ایرادگیری برای مادران و زمان بهانهگیری و طفره روی تاکتیکی برای کودکان میشود.
کودکانی که هنوز به مدرسه نمیروند ، محتاجند که مادر یا پدر آنها را بخوابانند. از وقت خواب میتوان برای ایجاد گفتگوی صمیمانه و خودمانی با کودک خود استفاده کرد. در نتیجه، کودکان به تدریج به وقت خواب علاقهمند میشوند. آنها از اینکه «زمانی را تنها با» پدر یا مادر خود باشند، خوششان میآید.
بعضی از کودکان بزرگتر نیز دوست دارند که پدر و یا مادر آنها را بخوابانند. به این خواسته ی آنها باید احترام گذاشته و آن را واقعیت بخشید. کودکان نباید به خاطر خواستن چیزهایی که از نظر والدین « افکار کودکانه » است، مورد تمسخر و سرزنش قرار گیرند. وقت خواب در مورد کودکان بزرگتر بایستی تغییر پذیر باشد: «وقت خواب بین ساعت هشت و نه [یا بین نه و ده] است. تصمیم بگیر که دقیقاً چه ساعتی میخوابی.»
وقتی کودک ادعا میکند که « فراموش کرده » مسواك بزند یا وقتی کودک یک لیوان آب میخواهد، بهترین کار برای والدین این است که درگیر جنگ با او نشوند.
ادامه دارد...
منبع :برگرفته از کتاب "رابطه والدین با فرزندان" (راه حل های جدید برای مسائل قدیمی )- با تغییر و تلخیص
نویسنده :دکتر هایم جی .گینات
مقالات مرتبط :