توصیه برای رفع گرفتاری یک مؤمن
مردی از اهالی سیستان می گوید: در آغاز خلافت معتصم عباسی در کاروانی به همراه ابوجعفر (محمد بن علی، امام جواد علیه السلام) به حج مشرف میشدم. روزی بر سر سفرهای که حضرت و عدهای از کارگزاران سلطان نیز حضور داشتند به آن بزرگوار عرض کردم: فدایت گردم! والی شهر ما مردی از دوستداران شماست و مبلغ زیادی مالیات از من طلبکار است، اگر صلاح میدانید نامهای به او بنویسید و سفارش کنید در حقم احسان کند.
امام فرمود: من او را نمیشناسم، عرض کردم: فدایت گردم! اما او از دوستداران شماست و نامه شما در حق من مفید خواهد بود.
حضرت کاغذی برداشت و نوشت: بسم الله الرّحمن الرّحیم، حامل این نامه درباره مذهب و رفتار تو به خوبی و زیبایی یاد کرد، (مراقب باش!) به برادران خود نیکی کن و بدان که خدای متعال درباره رفتارهای کوچک و بسیار ریز، همانند مورچه و خردل نیز از تو خواهد پرسید.
من نامه را از حضرت گرفتم و روانه وطن شدم. خبر این نامه، پیش از ورود من به سیستان به والی آن جا که حسین بن عبدالله نیشابوری نام داشت، رسیده بود، و او در دو فرسنگی شهر از من استقبال کرد. نامه را به او دادم، آن را بوسید و بر چشمانش نهاد، سپس از من پرسید: مشکل تو چیست؟ گفتم: در دیوان مالیاتی تو مبلغی بدهکارم. دستور داد نام مرا از دفتر بدهکاران پاک کردند، آن گاه به من گفت: تا زمانی که من والی این جا هستم از تو مالیات و خراج نخواهم گرفت.
سپس از تعداد عائله من پرسید و برای خودم و آنان مبلغی به من کمک کرد که از مخارج ما هم بیشتر بود، همان طور که قول داده بود تا او زنده بود از من خراج نگرفت و تا آخر عمرش کمکهای خود را از ما دریغ نمیکرد.(1)
اِرحَم مَن دوُنَکَ یَرحَمکَ مَن فَوقَکَ. (2)
به آن که از تو پایینتر (و ضعیفتر) است ترحم کن تا کسی از تو بالاتر (و قویتر) است بر تو ترحم کند.
حضرت علی علیه السلام
پینوشتها:1- بحارالانوار، ج50، صص 86 – 87.
2- غررالحکم و دررالکلم، ص 435.
منبع:
جلوههای تقوا، ج 3، محمدحسن حائری یزدی .
پیوند به :
آنان که دنیا را با چشمی دیگر می بینند