گاهی استاد آن چیزی که خود فهمیده و آن اشکالی که در ذهن خود به آن رسیده را از طلبه انتظار دارد. در امتحانات شفاهی، حفظ شخصیت طلبه و استاد او باید محترم شمرده شود و نباید ممتحِن، آن مطلبی را که خود فهمیده از طلبه درخواست کند
در قدیم به خاطر تعداد کم دروس، فکر طلبه ها هم متمرکز در همان مطالب بود و بعد از فراگیری می توانست ده ها کتاب دیگر را به تنهایی خوانده یا حتی تدریس کند.
سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، در گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین رسول فلاحتی از اساتید سطح عالی حوزه، به بررسی نقش اساتید در تحول حوزه، حجم متون درسی و ... پرداخته است
سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، در گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین رسول فلاحتی از اساتید سطح عالی حوزه، به بررسی نقش اساتید در تحول حوزه، حجم متون درسی و ... پرداخته است
نویسنده، همان گونه که در موضوع عصمت، به ماده ی عصمت در دایرة المعارف انگلیسی ارجاع داده، درباره ی بداء نیز دایرة المعارف انگلیسی (مادلونگ) ارجاع داده است؛ در حالی که در تفسیر آیه ی لوح محو و اثبات روایاتی هست ...
قراین و نشانه های اشاره شده، روشن می سازند که موضوع دوازده امام در دوره ی غیبت صغرا برای مردم و محدثان کاملاً روشن بوده و در نگاشته های آن دوره انعکاس یافته است
در بررسی کتاب کافی روشن می شود که ایشان در دورۀ غیبت صغرا، آن قدر به این روایات توجه داشته است که یک باب جداگانه با عنوان «ما جاء فی الائمة الاثنی عشر» تشکیل داده و بیست روایت در آن باب گزارش کرده است.
مهم ترین کتاب حدیثی شیعه ... که می توان به گونه ای به آن استناد کرد، کتاب شریف کافی است. ایشان برای اثبات ادعای خویش، با تشکیک در فصل مربوط به دوازده امام، می نویسد: این فصل در جای مناسب خود قرار نگرفته؛ . گویا از الحاقات بعدی است؛ ...
دفتر فرهنگ معلولین که از سوی دفتر آیت الله العظمی سیستانی و با نظارت حجت الاسلام والمسلمین سید جواد شهرستانی در سال ۱۳۹۰ تاسیس شده را می توان اولین نهادی دانست که مستقیما وارد کارزار شده تا معلولین را برای تبدیل شدن به عناصری سودمند یاری دهد
وقتی عبدالله بن ابی یعفور می گوید امامان، علمای ابرارند، منظورش این نیست که ائمه نیز مانند دانشمندان پرهیزکار و متقی جامعه اند. در این اصطلاح، هم «علما» معنای خاصی دارد و هم «ابرار»
امام صادق - علیه السلام - در یکی از روایات به مفضّل بن عمر می فرمایند: تفاوت تو با عبدالله بن ابی یعفور در این بود که تو کتمان سرّ نمی کنی و او کتمان سرّ می کرد، و من به این دلیل به او بیشتر احترام می گذارم