اعتیاد ، از نوزاد تا کهنسال
افتاده در باد (18)
برای مطالعه ی هفدهمین مقاله از سلسله مقالات " افتاده در باد " اینجا کلیک کنید.
در بسیاری از سال های قرن گذشته، دانشمندان با رنج فراوان و در سایه هایی از افسانه های قدرتمند و باورهای اشتباه به مطالعه در باره ی ماهیت اعتیاد می پرداختند. تا قبل از شروع مطالعۀ علمی رفتار اعتیاد آور در سال 1930، تصور می شد افرادی که سوء مصرف مواد داشته و معتاد هستند، دارای وجدانی معیوب و فاقد قدرت اراده اند. طبق این دیدگاه ها پاسخ جامعه را به سوءمصرف مواد شکل داده و اعتیاد را به عنوان یک شکست اخلاقی و نه یک مشکل بهداشتی و سلامتی تحت درمان قرار دادند، به گونه ای که منجر به برخوردی تنبیهی به جای فعالیت های پیشگیرانه و درمانی شد. امروزه در سایه ی تغییر اساسی در درک از اعتیاد دارویی، ما قادر به پاسخ مؤثرتری به این مشکل شده ایم.
به عنوان نتیجه ای از پژوهش های متعدد، می دانیم که اعتیاد یک بیماری است که هم مغز و هم رفتار را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهشگران، بسیاری از عوامل زیست شناختی و محیطی را تعیین و شروع به پژوهش در باره ی متغیرهای ژنتیکی سهیم در رشد و پیشرفت این بیماری کرده اند. دانشمندان از این دانش در رشد رویکردهای درمانی و پیشگیری مؤثر که تداوم مصرف مواد را در شخص، خانواده و جامعه کاهش می دهد، استفاده نموده اند.
علی رغم این پیشرفت ها، امروزه بسیاری از مردم نمی دانند چرا افراد، به مواد و داروها معتاد می شوند و یا چطور داروها مغز را برای پرورش رفتار اجباری سوءمصرف مواد تغییر می دهند. برای کمک به افراد در انتخاب سبک زندگی قدرتمند، هنوز به اطلاعات زیادی در مورد این بیماری که مبتنی بر علم باشد، نیاز است. بایستی جامعه در سطوح سنی مختلف تحت برنامه های مناسب قرار گیرد، واقعیت این است که:
• جنین هایی که در رحم در معرض مواد و دارو های قانونی و غیر قانونی قرار می گیرند، ممکن است به طور نارس و کم وزن متولد شوند. این در معرض دارو قرار گرفتن می تواند به آهستگی بر رشد عقلانی کودک و رفتار بعدی آنها در زندگی شان تأثیر بگذارد.
• نوجوانانی که سوءمصرف دارو دارند اغلب دچار اختلالات رفتاری هستند، افـت تحصیلی دارند و از مدرسه اخراج می شوند. این افراد در معرض خطر حاملگی ناخواسته، خشونت و بیماریهای عفونی قرار می گیرند.
• بزرگسالانی که سوءمصرف دارو دارند، اغلب به طور واضح اختلالات تفکر، یادآوری و توجه دارند. اغلب، رفتارهای اجتماعی ضعیف دارند که در نتیجۀ سوءمصرف دارو است و از عملکرد شغلی و روابط شخصی رنج می برند.
• والدینی که سوءمصرف دارو دارند اغلب آشفته و بی نظم هستند. محیط خانۀ آنها پراسترس و کودکان آنها مورد سوءاستفاده و غفلت واقع می شوند. چنین شرایطی برای بهزیستی و رشد کودکان مضر است و در این خانه ها ممکن است موجبات مراحل سوء مصرف دارو در آینده فراهم آید.
رجوع به چنین معنایی از آگاهی به ما کمک می کند هم درک مناسبی از فضای ذهنی و روانی فرد معتاد و هم جامع نگری در پژوهش را در نظر داشته باشیم.