تبیان، دستیار زندگی
یكی از بناهای پر اهمیت اجتماع، ازدواج است در این ‏واحد‎ ‎اولیه اجتماعی سنگ بنای تعلیم و تربیت نهاده می‌شود و انسان در ‏عرصه ازدواج به ...‎ ‎آرامش و تكامل می‌رسد‎
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگاهی به اهداف و آثار ازدواج در قرآن‏

قرآن

• مفهوم ازدواج‎ ‎

• اهداف و آثار ازدواج‎ ‎

    ‏1- حفظ انساب‏

    ‏2- برخورداری از سكون و آرامش‏

    ‏3- حفظ نوع بشر‏

    ‏4- داشتن فرزندان صالح‏

‏5- مودت و رحمت‏

    ‏6- ارضای غریزه جنسی‏

    ‏7- بازداشتن از گناه‏

    ‏8- توسعه رزق‏

یكی از بناهای پر اهمیت اجتماع، ازدواج و تشكیل خانواده است در این ‏واحد‎ ‎اولیه اجتماعی سنگ بنای تعلیم و تربیت نهاده می‌شود و انسان در ‏عرصه ازدواج به‎ ‎آرامش و تكامل می‌رسد‎.‎

در این مقاله سعی شده است كه با نگاهی اجمالی به اهداف و آثار ‏ازدواج از نظر‎ ‎قرآن كریم به تبیین اهمیت این سنت حسنه پرداخته شود. ‏مطلب را با هم از نظر‎ ‎می‌گذرانیم‎:‎

مفهوم ازدواج‎ ‎

ازدواج، در عرف و شرع، پیمان زناشویی است كه بر اساس آن، برای مرد ‏و زن در‎ ‎برابر هم، تعهدات اخلاقی و حقوقی پدید می‌آید كه سرپیچی (از ‏بسیاری) از آنها، عقوبت‎ ‎و كیفر در پی خواهد داشت‏‎. ‎

در هر آیینی، ازدواج با قوانین و مقررات ویژه‌ای صورت می‌گیرد و اسلام به‎ ‎آداب و رسوم دیگر اقوام احترام گذاشته است: «لكل قوم نكاح» از پیمان ‏زناشویی در‏‎ ‎قرآن به «نكاح» نیز تعبیر شده، و به دو معنا به كار رفته ‏است:‏

‏1. آمیزش (بقره/230؛ نساء/6) ‏

‏2. عقد ازدواج (نور/32)‏

‎ نیاز روح به كانون آرامش، با اهمیت‌تر‎ ‎از نیاز جنسی است. همسر ‏شایسته در پیش آمدهای زندگی، راه وصول به آرامش و سعادت را‏‎ ‎نزدیك ‏می‌كند

اهداف و آثار ازدواج‎ ‎

حكمت‌ها و آثار مهمی بر ازدواج ترتب دارد، و قرآن در آیاتی به آنها پرداخته‏‎ ‎است. در برخی موارد، هر چند زن و مرد با یكدیگر زندگی می‌كنند، ‏اهدافی كه باید در‏‎ ‎زندگی آنان حاكم باشد، از میان می‌رود و دو طرف ‏بدون آن كه بهره‌ای از زندگی مشترك‏‎ ‎ببرند، با یكدیگر زندگی می‌كنند ‏برخی گفته‌اند: هر جا نشانه‌های الفت و حكمت‌های‎ ‎زوجیت چه در دنیا و ‏چه در آخرت برقرار باشد، قرآن واژه زوجیت را به كار برده است‎.‎‏(روم/ 21 ‏فرقان/74 زخرف/70 بقره/25 یس/56)‏

و هرگاه جای این نشانه‌ها و حكمت‌ها را‎ ‎بغض و خیانت یا تفاوت عقیده زن ‏و مرد با یكدیگر پر می‌كند، قرآن از كلمه «امرأه»‏‎ ‎استفاده كرده است ‏‏(یوسف/30 تحریم/10و 11).‏

همچنین آن جا كه حكمت زوجیت (بقای نسل‏‎ ‎انسان) از میان برداشته ‏می‌شود، باز قرآن واژه «امرأه» را به كار برده است‎ ‎‏(ذاریات/25 مریم /4 و ‏‏5 آل عمران/40). ‏

بدین سبب دوباره وقتی این حكمت سر برمی‌آورد‎ ‎و ثمره زوجیت به بار ‏می‌نشیند، باز قرآن تعبیر را عوض كرده كلمه «زوج» را به كار‎ ‎می‌برد. در ‏آیه 40 آل عمران، زكریا به خدا خطاب می‌كند كه همسرم نازا است: «و‎ ‎امرأتی عاقر»؛ ولی وقتی دعای او اجابت می‌شود، قرآن می‌فرماید: «و ‏اصلحنا له زوجه».‏

‏1- حفظ انساب‎:‎

ازدواج و رعایت مقررات آن، نسب را حفظ می‌كند. در‎ ‎اسلام، حفظ نسب، ‏پایه احكام و حقوق فراوانی است. بعضی از احكام فقهی، بر شناخت‏‎ ‎رابطه فرزند با پدر و مادر یا بر شناخت نسبت‌های فامیلی دیگر، مبتنی ‏است. تبعیت‎ ‎فرزند از پدر و مادر در كفر و اسلام، در طهارت و نجاست، در ‏بردگی و حریت، ربابین‏‎ ‎پدر و فرزند، قصاص نشدن پدر به قتل فرزند، مقبول ‏نبودن شهادت پسر بر ضد پدر، وجوب‎ ‎قضای نمازهای میت بر پسر بزرگتر، ‏مسائل ارث، ولایت پدر و جد، حقوق طرفینی مانند حق‏‎ ‎حضانت و نفقات، ‏عقوق والدین و اطاعت از آنها و مسائل اخلاقی مانند صله رحم، هبه به‎ ‎اقارب، عقیقه فرزند و مسائل فراوان دیگری، بر حفظ انساب متوقف است. ‏و از این جا به‎ ‎اهمیت ازدواج و مراعات حدود آن نیز پی می‌بریم. حفظ ‏نسب، حكمت عده زن بین دو ازدواج‎ ‎شمرده شده است. انتظار زن برای ‏ازدواج دوباره پس از وفات شوهر به مدت چهار ماه و ده‎ ‎روز (بقره/ 234)، ‏عده زن به مدت سه دوره پاكی پس از طلاق (بقره/ 228) و انتظار زن‎ ‎باردار برای ازدواج مجدد تا هنگام وضع حمل (طلاق/4) همه این مقررات ‏گویای اهمیت حفظ‏‎ ‎نسب است. حرمت ازدواج با زن شوهردار (نساء/ ‏‏24)، و حرمت زنا (اسراء/32) نیز برپایه‎ ‎حكمت حفظ نسب قرار داده شده ‏است‎. ‎

‏2- برخورداری از سكون و آرامش‏‎:

نیاز روح به كانون آرامش، با اهمیت‌تر‎ ‎از نیاز جنسی است. همسر ‏شایسته در پیش آمدهای زندگی، راه وصول به آرامش و سعادت را‏‎ ‎نزدیك ‏می‌كند: «و من ایاته أن خلق لكم من أنفسكم أزوجا لتسكنوا الیها...»، ‏‏«...و‎ ‎جعل منها زوجها لیسكن الیها...»‏

برخی مفسران، مقصود از لباس را در آیه 187 بقره، سكون و آرامش ‏دانسته‌اند؛‎ ‎همان گونه كه خدا شب را لباس (مایه آرامش و سكون) ‏دانسته: «و جعلنا الیل لباس لكم و‎ ‎انتم لباس لهن» نیز به سكون و ‏آرامشی كه با همسر حاصل می‌شود، اشاره خواهد داشت‎.

یكی از بناهای پر اهمیت اجتماع، ازدواج و تشكیل خانواده است در این ‏واحد‎ ‎اولیه اجتماعی سنگ بنای تعلیم و تربیت نهاده می‌شود و انسان در ‏عرصه ازدواج به‎ ‎آرامش و تكامل می‌رسد‎

‏3- حفظ نوع بشر‎:‎

طبق بیان قرآن، ازدواج وسیله‌ای برای تولید و بقای‎ ‎نسل در انسان و ‏حیوان است: «... جعل لكم من انفسكم ازواجا و من الانعام ازواجا‎ ‎یذروكم ‏فیه‎...» ‎

گرچه جمله «یذروكم فیه» تكثیر نسل انسان را بیان داشته است، در این ‏جهت،‎ ‎میان انسان و چهارپایان و گیاهان فرقی نیست. در جای دیگری ‏می‌فرماید: پروردگار، شما‎ ‎را از «نفس واحدی» آفرید و جفتش را نیز از او ‏خلق كرد، و از آن دو، مردان و زنان‎ ‎بسیاری را پراكنده ساخت: «... و بث ‏منهما رجالاً كثیرا و نساء...». ‏

در آیه 72 نحل‏‎ ‎می‌فرماید: از همسرانتان برای شما فرزندان و نوه‌ها قرار ‏داد «... و جعل لكم من‎ ‎ازواجكم بنین و حفده». قرآن، بقای نسل انسان و ‏اجتماع مدنی را به ازدواج منوط‏‎ ‎می‌داند و روی آوردن به زنا و لواط را نابود ‏كننده راه بقای نسل می‌شمارد: «و لا‎ ‎تقربوا الزنی انه كان فاحشه و ساء ‏سبیلا»، «ائنكم لتأتون الرجال و تقطعون السبیل»؛‎ ‎زیرا با رواج راه‌های ‏نامشروع، رغبت به نكاح كم می‌شود؛ جاذبه‌اش از بین رفته، فقط‎ ‎بار ‏تامین مسكن و نفقه و به دنیا آوردن اولاد و تربیت آنان، باقی می‌ماند. در‏‎ ‎نتیجه، آسان‌ترین راه‌های اشباع غرایز كه نامشروع است، رایج می‌شود و ‏هدف بقای نسل،‏‎ ‎رنگ می‌بازد‎.‎

قرآن

‏4- داشتن فرزندان صالح‎:‎

یكی از خواسته‌های غریزی انسان، نیاز فطری به‏‎ ‎پدر و مادر شدن ‏شمرده، و پاسخ به این خواسته با ازدواج و داشتن فرزند تامین می‌شود؛‎ ‎زیرا اصل تولید و تكثیر، از راه‌های غیر مشروع نیز ممكن است؛ ولی در ‏سایه ازدواج،‎ ‎نسلی دارای اصل و نسب پدید می‌آید. قرآن در آیاتی، فرزند ‏را زینت زندگی دنیا شمرده‏‎ ‎كه بیان‌گر رغبت انسان به داشتن فرزند و ‏برقرار شدن رابطه پدر یا مادر و فرزند است‎ ‎‏«المال و البنون زینه الحیوه ‏الدنیا». داشتن فرزند به صورت ثمره ازدواج، با تعبیرهای‎ ‎گوناگونی در قرآن ‏آمده است. در آیه 223 بقره از این كه می‌گوید: «نساوكم حرث لكم‎ ‎فاتوا ‏حرثكم انی شئتم...»، یادآور می‌شود كه بكوشید از این فرصت بهره گیرید ‏و با‎ ‎پرورش فرزندان صالح و شایسته كه به حال دین و دنیای شما مفید ‏باشد، اثر نیكی برای‎ ‎خود از پیش بفرستید. «... و قدموا لانفسكم...». در ‏آیه 187 بقره پس از آن كه از‏‎ ‎آمیزش با همسر سخن به میان آمده است، ‏می‌فرماید: «... و ابتغوا ما كتب الله لكم‎..‎‏.»‏‎ ‎كه به نظر بسیاری مقصود، ‏طلب فرزند است. در موارد متعددی از قرآن، خداوند برای‎ ‎داشتن فرزند ‏صالح، خوانده شده است. در آیه 189 اعراف از قول پدر و مادر نقل می‌كند‎ ‎كه عرضه می‌دارند اگر فرزند صالح نصیبشان شود، شكرگزار خواهند بود: ‏‏«دعوا الله‎ ‎ربهما لئن اتیتنا صالحا لنكونن من الشكرین...». در چند جا، ‏درخواست حضرت زكریا (ع‎) ‎مطرح شده است كه از خداوند، فرزندی كه ‏لیاقت جانشینی او را داشته: «... فهب لی من‏‎ ‎لدنك ولیا»، و مورد رضایت ‏پروردگار باشد: «... و اجعله رب رضیا» را خواسته است. در‎ ‎سوره آل ‏عمران، پس از مشاهده شایستگی‌های مریم (ع) پروردگارش را ‏می‌خواند: خداوندا‎! ‎از طرف خود، فرزند پاكیزه‌ای نیز به من عطا فرما: «... ‏هب لی من لدنك ذریه طیبه انك‏‎ ‎سمیع الدعاء»‏‎.‎

‏5- مودت و رحمت‎:‎

از دیگر آثار ازدواج، مودت و رحمت است: «و جعل بینكم‎ ‎موده و رحمه...» ‏آن چه در آغاز زندگی مشترك بین زن و شوهر، یگانگی برقرار می‌كند،‎ ‎و ‏اثر آن در مقام عمل ظاهر می‌شود، مودت است؛ ولی پس از گذشت ‏زمان و رسیدن دوران‎ ‎ضعف و ناتوانی، رحمت جای مودت را پر می‌كند. ‏رحمت و مودت به تعبیر قرآن، دو نشانه‎ ‎الهی و ضامن به پا ماندن بنای ‏زندگی و تداوم وحدت است؛ البته رحمت در همان آغاز‎ ‎زندگی نیز در ‏زندگی نقش دارد. گاهی زحمات و خدمات بلاعوض و ایثارگرانه بدون هیچ‎ ‎گونه چشم داشتی حتی گاهی با برخورد سرد از طرف مقابل، از انسان ‏سر می‌زند. در اینجا‏‎ ‎برای حفظ نظام خانوایكی از خواسته‌های غریزی انسان، نیاز فطری به‏‎ ‎پدر و مادر شدن ‏شمرده، و پاسخ به این خواسته با ازدواج و داشتن فرزند تامین می‌شود؛‎ دگی، مودت رنگ می‌بازد؛ ولی ‏رحمت جایگزین آن می‌شود‎.‎

یكی از خواسته‌های غریزی انسان، نیاز فطری به‏‎ ‎پدر و مادر شدن ‏شمرده، و پاسخ به این خواسته با ازدواج و داشتن فرزند تامین می‌شود؛‎

‏6- ارضای غریزه جنسی‏‎:‎

غریزه جنسی، نیرویی است كه در زن و مرد قرار‏‎ ‎داده شده و ازدواج، ‏وسیله‌ای مُجاز برای اطفای نیروی شهوت و پاسخی به این غریزه‏‎ ‎خدادادی است: «و الذین هم لفروجهم حفظون ¤ الا علی ازواجهم او ما ‏ملكت ایمانهم‎ ‎فانهم غیر ملومین» ‏

در حدیث آمده است: میان لذت‌های مادی و جسمانی در دنیا و آخرت،‏‎ ‎هیچ كدام به پایه لذت زناشویی نمی‌رسد؛ سپس امام به آیه 14 آل ‏عمران استشهاد می‌كند‎ ‎كه در میان شهوات گوناگون، علاقه به زن را ‏مقدم داشته است: «زین للناس حب الشهوت من‎ ‎النساء و البنین و ‏القناطیر المقنطره...» در آیه 187 بقره می‌فرماید: خداوند‎ ‎می‌دانست كه ‏شما به خود خیانت می‌كردید و آمیزش با همسر را كه ممنوع شده بود، ‏انجام‎ ‎می‌دادید؛ بدین سبب، ممنوعیت برداشته شد: «... علم الله انكم ‏كنتم تختانون انفسكم‎ ‎فتاب علیكم و عفا عنكم فالن باشروهن...». این ‏آیه، به نیاز غریزی جنسی اشاره دارد‏‎ ‎كه به رغم ممنوعیت شرعی، مردم ‏به سوی آن كشیده می‌شوند؛ البته این امر نمی‌تواند‎ ‎انگیزه اصلی و ‏هدف نهایی ازدواج باشد؛ زیرا غریزه جنسی در زن و مرد، دوره محدودی‎ ‎دارد و اگر غرض از ازدواج، فقط این جهت باشد، باید زوجین هنگام ناتوانی ‏جنسی،‎ ‎یكدیگر را رها كنند یا زن و مردی كه توانایی جنسی خویش را از ‏دست داده‌اند، هیچ گاه‎ ‎پیمان زناشویی نبندند‏‎.‎

‏7- بازداشتن از گناه‎:‎

یكی از آثار ازدواج برای زن و مرد، ایجاد زمینه‏‎ ‎تقوا و دوری از گناهان است. ‏با اشباع غریزه جنسی در زن و مرد، زمینه گناهان شهوت‏‎ ‎انگیز از میان ‏می‌رود. این كه در قرآن از كسی كه ازدواج كرده، به «مُحصن و محصنه» ‏تعبیر شده: «فاذا احصن...»، به جهت این است كه زن و مرد، با ازدواج در ‏حِصن سنگر‎ ‎مستحكمی قرار می‌گیرند و خود را حفظ می‌كنند تا ‏وسوسه‌های شهوانی در آنان اثر‏‎ ‎نگذارد؛ بلكه ازدواج، زمینه گناهان دیگر ‏را نیز از بین می‌برد؛ زیرا پذیرفتن‎ ‎مسئولیت تامین و تربیت اولاد، انسان را ‏به استفاده بهینه از عمر وا می‌دارد و برای‎ ‎گناه و معاشرت‌های گمراه ‏كننده جایی باقی نمی‌ماند. پیامبر اكرم (ص) فرمود: «من‎ ‎تزوج فقد احرز ‏نصف دینه» با ازدواج، نیمی از دین صیانت می‌شود. ‏

در روایتی دیگر آمده‏‎ ‎است: بدترین مردم، كسانی‌اند كه در تجرد به سر ‏می‌برند. در تفسیر آیه 187 بقره «هن‎ ‎لباس لكم و انتم لباس لهن» برخی ‏گفته‌اند: آن گونه كه انسان، با لباس از سرما و‎ ‎گرما و حشرات و ‏آسیب‌های جلدی، محافظت می‌شود، زن و مرد، با ازدواج، یكدیگر را از‎ ‎گناه حفظ می‌كنند. در آیه 28 نساء حكمت تشریع ازدواج این گونه بیان ‏شده است: «یرید‎ ‎الله ان یخفف عنكم...»؛ زیرا پیروی از شهوات و در دام ‏گناه افتادن، برای انسان،‏‎ ‎وزانت و سنگینی می‌آورد و تشریع ازدواج و ‏فراهم شدن امكان آن برای كسی كه نمی‌تواند‎ ‎با زنان آزاد ازدواج كند، از ‏فساد و گناه جلوگیری می‌كند و انسان از عواقب آن در‎ ‎امان می‌ماند و این ‏نوعی توسعه برای انسان شمرده می‌شود‎.‎

‏8- توسعه رزق‎:‎

نگرانی از تنگ دستی، یكی از بهانه‌هایی است كه برای‎ ‎گریز از ازدواج، ‏مطرح می‌شود. قرآن، این گونه به انسان امیدواری می‌دهد: از فقر و‎ ‎تنگ ‏دستی جوانان و مجردان نگران نباشید و در ازدواج آنها بكوشید چرا كه اگر ‏فقیر‎ ‎باشند، خداوند از فضل خویش، آنان را بی نیاز می‌سازد: «و انكحوا ‏الایمی منكم و‏‎ ‎الصلحین من عبادكم و امائكم ان یكونوا فقراء یغنهم الله من ‏فضله...» برخی گفته‌اند:‏‎ ‎مفاد این آیه، وعده خداوند به غنا و بی نیازی ‏است برای كسانی كه تشكیل خانواده‏‎ ‎دهند. روایاتی نیز این معنا را تایید ‏می‌كند. ‏

یكی از آثار ازدواج برای زن و مرد، ایجاد زمینه‏‎ ‎تقوا و دوری از گناهان است. ‏با اشباع غریزه جنسی در زن و مرد، زمینه گناهان شهوت‏‎ ‎انگیز از میان ‏می‌رود

در حدیثی، امام صادق (ع) ترك ازدواج‎ ‎به سبب ترس از گرسنگی را سوء ‏ظن به پروردگار دانسته است؛ زیرا پس از وعده قرآن به‎ ‎توسعه رزق، ‏نگرانی در این زمینه، جز بدگمانی به خدا نیست. با توجه به اینكه افرادی‎ ‎در جامعه، پس از ازدواج، نه تنها ثروتمند نمی‌شوند، بلكه بر فقرشان ‏افزوده می‌شود و‎ ‎اگر این آیه، متضمن وعده خداوند باشد، خلف وعده لازم ‏می‌آید و خلف وعده قبیح است،‏‎ ‎گروهی برآنند كه برای وعده در این آیه ‏باید معلق بر مشیت الهی در تقدیر گرفته شود؛‏‎ ‎یعنی پس از ازدواج، اگر ‏خدا بخواهد، آنان را بی نیاز می‌كند، چنان كه در آیه 28‏‎ ‎توبه، برای وعده ‏الهی به غنا و بی نیازی به مشیت خدا تصریح شده است: «و ان خفتم‎ ‎عیله فسوف یغنیكم الله من فضله ان شاء...» اشكال شده است: همان ‏طور كه غنا و بی‎ ‎نیازی متاهلان، به مشیت منوط است، غنا و بی نیازی ‏مجردها و كسانی كه همسر ندارند‏‎ ‎‏(بلكه هر پدیده‌ای) نیز به مشیت ‏توقف دارد، پس این چه وعده‌ای است كه خدا، برای‎ ‎ازدواج داده است؛ ‏زیرا همان گونه كه متاهل‌ها، بر اثر مشیت الهی، به دو گونه (فقیر‎ ‎و ‏غنی) تقسیم می‌شوند، مجردها نیز چنین هستند و اتفاقاً این وعده ‏درباره مجردان در‎ ‎قرآن آمده است: «و ان یتفرقا یغن الله كلا من سعته»... ‏اگر وضعیتی پیش آید كه زن و‏‎ ‎شوهر نتوانند با هم زندگی كنند و از هم ‏جدا شوند، خداوند هر دو را با فضل و رحمت‎ ‎خود بی نیاز خواهد كرد‏‎.‎

پاسخ اشكال آن است كه بسیاری از مردم خیال می‌كنند، ازدواج و ‏فراوانی عائله،‏‎ ‎سبب فقر، تجرد، سبب پس انداز و ثروت می‌شود. آیه در ‏صدد آن است كه این توهم را از‎ ‎دل‌ها بزداید و غفلت از رزاق حقیقی را ‏بردارد و به ما بفهماند كه گاه، بركت و‎ ‎فراوانی، در مال انسان (با وجود ‏عائله‌مند بودن) ایجاد می‌شود، و گاهی هم انسان (در‎ ‎عین كم عائله ‏بودن و مجرد زیستن) هر چه می‌كوشد، در معیشت او پیشرفتی حاصل ‏نمی‌شود. افزون بر آن كه پذیرفتن مسئولیت تامین زن و فرزند، در او ‏مسئولیت پدید می‌آورد.

در حدیثی، امام صادق (ع) ترك ازدواج‎ ‎به سبب ترس از گرسنگی را سوء ‏ظن به پروردگار دانسته است

وقت‎ ‎را از بین نمی‌برد و از عمر خویش استفاده ‏بهینه می‌كند و با كسب معاش بر عزت و‎ ‎اعتبار خویش می‌افزاید، ‏بنابراین، آیه «ان یكونوا فقراء یغنهم الله» بیان می‌دارد‎ ‎كه گاهی با ازدواج، ‏فقر از زندگی رخت برمی‌بندد، نه آن كه همیشه با ازدواج، فقر‎ ‎برطرف ‏می‌شود وگرنه این آیه با آیه «و لیستعفف الذین لا یحدون نكاحا» تنافض ‏می‌یافت‎.‎‏ فخر رازی معتقد است كه آیه «ان یكونوا فقراء یغنهم الله» در ‏مقام وعده الهی نیست؛‏‎ ‎بلكه مفاد آیه آن است كه نباید ترس از فقر، مانع ‏ازدواج شود؛ زیرا مال فناپذیر است‎ ‎و آن چه ارزش و بقا دارد، فضل خدا ‏است كه باید در پی آن بود كه از انباشتن ثروت‏‎ ‎بهتر است. «قل بفضل الله ‏و برحمته فبذلك فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون».‏

آثار دیگری نیز بر ازدواج مترتب است؛ مانند حرمت برخی از زنان از جمله ‏مادر‎ ‎زن و خواهر زن و... كه در ازدواج‌های ممنوع خواهد آمد. اثر دیگر ‏ازدواج، ایجاد‎ ‎حقوق زوجیت است كه بحث آن مجال دیگری می‌طلبد‎. ‎مصطفی اسدی؛ ‏‎ www.kayhannews.ir