دوست خوب کدام است؟
دوست خوب مثل عطر است؛ عطری دلآویز كه بویش وقتی به تو میرسد، احساس خوشایندی به تو دست میدهد. مهم نیست كه چه عطری انتخاب میكنی؛ چون همه عطرها خوشبو هستند. مهم این است كه همیشه خوشبو هستی؛ چون دوست خوبی داری.

دوست خوب مثل گل است. گلی كه دیدنش تو را خوشحال میكند. مهم نیست كدام گل را میپسندی، مهم این است كه خانهی دلت، گلآذین شده و زیباییات را دوچندان كرده؛ چون دوست گلی داری.

چون دوست آیینهوار، عیب و خوبیهایت را به خودت نشان میدهد.
دوست خوب... میتوانی به جای سه نقطه چیزهایی بگذاری كه احساس و افكارت را روشن كند و برایت چندشآور نباشد.

دوست بد مثل زالوست. مهم نیست كه تو كی هستی. مهم این است كه زنده باشی و از خونت بمكد. بدون آنكه سودی به تو برساند. تا وقتی هم كه زندهای، از تو حسابی بهرهبرداری میكند.
دوست بد مثل عقرب است. مهم نیست كه تو چی هستی. مهم این است كه كاری به كارش نداشته باشی و نیشت بزند. حتی خودش را هم نیش میزند. تا وقتی كه كاری به كارش نداری، نیش میزند؛ امّا وقتی كه تندی كنی، از تو دور میشود.

دوست بد مثل كنه است. مهم نیست در چه قدوقوارهای باشی. مهم این است كه یك سطحی باشی كه به تو بچسبد. هر كاری میكنی كه از خودت دورش كنی باز هم یك راه برای رسیدن و چسبیدن به تو پیدا میكند.
خوشفرم باشد و زننده نباشد. لباسی كه وصلهی ناجور به آن نچسبیده باشد؛ چون دلت نمیخواهد همه تو را با انگشت نشان دهند و بگویند: «وای، وای، چه جلف شده، چه زشت شده و...»
چه كسی هست كه خودش را دوست نداشته باشد؟ همه دوست دارند، بهترینها را داشته باشند. پس باید كسی را برای دوستی انتخاب كرد كه با بردن اسمش شرمنده نشوی و خجالت نكشی.

دوست مثل یك شهر است. شهری كه در آن متولد شدهای. شهری كه در آن زندگی میكنی. شهری كه به آن مسافرت میكنی. شهری كه در آن خیلی چیزها یاد گرفتهای. در شناسنامهات، جلوِ محل تولدت، اسم یك شهر یا روستا را نوشتهاند و تو را با آن میشناسند. دوست، شهری است پر از رمز و راز. راستی تو اهل كدام شهری؟
از یار بد بپرهیز كه تو را با او شناسند.
برگردان آزاد بخشی از نهجالفصاحه، 1012
