تبیان، دستیار زندگی
کلمه مد مانند شمشیری دودم است. از یک سو در ذاتش نشان از شکوه و هنر دارد و از سوی دیگر در کارکرد اجتماعی خود در اکثر موارد به عنوان پدیده‌ای نازل و عامه‌پسند عمل می‌کند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هرجایی یه چیزی مده!

مد از A  تا Z

مد

جرج ساتلند محقق معروف آمریکایی در کتاب «مد: یک منظر پست مدرنیستی» می‌نویسد: «کلمه مد مانند شمشیری دودم است. از یک سو در ذاتش نشان از شکوه و هنر دارد و از سوی دیگر در کارکرد اجتماعی خود در اکثر موارد به عنوان پدیده‌ای نازل و عامه‌پسند عمل می‌کند». مد به عنوان یک پدیده فرهنگی بسیار سریع‌تر از سایر حوزه‌های فرهنگ مانند زبان و اندیشه دچار تغییر و تحول می‌شود. برای بسیاری، تغییر و تحول سریع مد یکی از تبعات منفی رشد و توسعه کاپیتالیسم در جهان غرب است که اثرات منفی آن به جهان شرق نیز رسیده است. برای ما ... مد ...

و همین لباس زیباست نشان...

مد

ما همه برهنه به دنیا می‌آییم اما بدون هیچ تاخیری اگر طفل یک قبیله بدوی ساکن آمازون و حومه نباشیم بدن ما با لباس فرم داده می‌شود. لباس ما به غیر از وظیفه اصلی‌اش، خاصیت‌های روانی و اجتماعی مهمی دارد. ما با لباس‌هایمان بدن خود را به فرمی با معنای اجتماعی خاص تغییر شکل می‌دهیم و با محیط اطرافمان ارتباط برقرار می‌کنیم. از آنجا که لباس یک عضو ثابت و قابل اعتماد در ارتباط متقابل است، چه بخواهیم چه نخواهیم در بیشتر موارد با زبان لباس در برخورد اول با دیگران می‌خواهیم نشان دهیم که چه کسی هستیم یا می‌خواهیم چه کسی باشیم.

ما هنگام لباس پوشیدن سعی می‌کنیم تعادلی بین تطبیق با محیط و جدایی از محیط برقرار کنیم. یعنی لباس پوشیدن، دو نقش مهم برای ما ایفا می‌کند؛ از یک سو فردیت ما را به نمایش می‌گذارد و از سوی دیگر نشان می‌دهد که ما به کدام گروه اجتماعی احساس تعلق می‌کنیم. این مسئله که لباس رفتار ما را تعیین می‌کند یا رفتار ما لباسمان را تعیین می‌کند مانند معادله دو مجهولی مرغ و تخم‌مرغ همچنان لاینحل است. اما مطمئناً رفتار ما در لباس ورزشی و اسپرت با زمانی که کت و شلوار و لباس رسمی به تن داریم خیلی فرق می‌کند (مگر این که مجری بذله‌گو و خنده‌روی یک شبکه تلویزیونی باشیم)

مد

این مد از کجا وارد زندگی ما شد؟

مد میوه و ثمره اروپای مدرن است. ترکیبی از توسعه و گسترش بورژوازی قرن نوزدهم (اگر نمی‌دانید بورژوا چه کسانی هستند باید خدمتتان عرض کنیم طبقه متوسط به بالا و رفاه‌طلب بی‌درد را بورژوا می‌گویند) و اثرات جانبی انقلاب صنعتی. تا پیش از قرن نوزدهم در اروپا چندان اسمی از مد برده نمی‌شد و فقط دو جور پوشاک وجود داشت: لباس مناسبتی و جامه‌های طبقاتی، پوشاک مناسبتی اختصاص به طبقه اشراف داشت که در شکار یک‌جور می‌پوشیدند، در سالن اپرا و تئاتر یک جور و در جشن و بالماسکه یک جور دیگر، کد جامه‌های طبقاتی که اختصاص به جامعه‌های طبقاتی داشت مشخص می‌کرد که دهقان یورکشایری، بقال پاریسی و تاجر ونیزی هر یک باید چگونه لباس بپوشند. در قرون وسطی حکومت وقت در بعضی شهرها به طور دقیق مشخص می‌کرد هر کس بایستی چه شکلی، چه رنگی و چه جنسی لباس بپوشد. متخلفین از این قوانین گاه با ضربات شلاق و گاه با حبس مجازات می‌شدند. بعد از پیشرفت‌های سریع اجتماع اقتصادی در نیمه دوم قرن نوزدهم، مردم خیلی کم حوصله و تنوع طلب شده بودند و تصمیم گرفتند تغییر و تحول اساسی را در آن چه که می‌پوشند، تجربه کنند. این گونه بود که قرن بیستم، به زعم خیلی‌ها قرن مد نام گرفت (به نظر عده دیگری هم قرن سینما نام گرفت البته). مرور کوتاهی داشته باشیم بر تحولات عمده مد لباس در این دهه.

مد

مد در قرن بیستم: یک منظر کرونولوژیک

دهه 20: در جست‌وجوی زمان از دست رفته

جوان‌های دهه 20 اروپا که از طرفی با مشکلات هم‌زمان با جنگ جهانی اول و از طرف دیگر با گذار و تحول در صنعت روبه‌رو بودند، بیشتر به لباس‌هایی با شکل و شمایل واحد روی آوردند، یعنی نه برای آقایان مهم بود که لباس مردانه بپوشند و نه لباس‌های زنانه برای خانم‌ها جذابیتی داشت. لباس‌ها طرحی واحد داشتند، مناسب برای کار و زندگی صنعتی.

دهه 30: بر باد رفته

شرایط ویژه جنگ جهانی دوم دنیای مد را هم مثل بقیه بازار تحت تاثر قرار داد و لباس هم مثل خیلی از کالاهای دیگر سهمیه‌بندی شد. پس حجم پلیسه دامن‌ها کاهش یافت و از پارچه آن برای آستین، یقه و کمربند استفاده شد. لباس‌ها برای این‌که برای تمام موقعیت‌ها مناسب باشند به شکل لباس‌های نظامی طراحی می‌شدند.

دهه 40: در جبهه غرب خبری نیست

شرایط حاصل از جنگ مردم را تشنه پوشیدن لباس‌های شیک و زیبا کرده بود. آنها می‌خواستند سال‌های رکود اقتصادی و محرومیت‌های اجتماعی را فراموش کنند و تمام انرژی و توانشان را به چیزی غیر از جنگ و سیاست اختصاص دهند. دیور این موضوع را خیلی خوب فهمید. سال 1947 کریستین دیور، طراح گمنام و خجالتی، اولین مجموعه خود را به بازار عرضه کرد که پنجره جدیدی بود به روی دنیای مد و لباس. دیور محبوبیتش را مدیون موج مدگرایی و ثروت مداری دوران خود بود.

دهه 50: یک آمریکایی در پاریس

دهه 50 تاثیر هالیوود برای اولین بار مفهومی مثل تین‌ایجر را به وجود آورد. تا قبل از این دخترها و پسرها تا قبل از جوانی و ازدواج بچه نامیده می‌شدند. با تولد این گروه، فیلم ، مجله و موسیقی خاص آنها هم پدیدار شد. مد هم به سلیقه آنها تغییر کرد. رنگ‌ها شاد و متنوع شدند و لباس‌ها با این‌که شیک و معقول بودند، هنوز رگ و ریشه‌ای از کودکی داشتند. از مطرح‌ترین چهره‌های عالم مد در این دهه می‌توان به السا شیاپرلی، کوکوشانل، ایوسن لورون و هیوبرت دوژیوانشی اشاره کرد.

دهه 60: I,m a barby girl

جالب است بدانید که ورود یک عروسک به بازار، چه انقلابی در این دهه در عالم مد ایجاد کرد. اولین سری عروسک باربی در سال 1960 وارد بازار آمریکا شد. این عروسک که الهام گرفته از یک شخصیت کارتونی آلمانی به اسم بیلد لبی بود، اولین عروسک بالغ جهان غرب (از اون لحاظ) محسوب می‌شد. باربی نقشی فراتر از  یک عروسک برای خریدارانش ایفا کرد و به آنها آموخت که بایستی چه اندامی داشته باشند و چگونه بپوشند. لباسی که بیش از همه در این دهه بین خانم‌ها مد بود و جنجال به پا کرد... ببخشید، حروفچین حواس پرت‌ باز یک قسمت از مطلب مرا جا انداخت!

مشخصه اصلی مد این دهه لباس‌های گشاد و راسته با برش‌های ساده و پارچه‌های رنگا‌رنگ بود و تمام لباس‌ها برای آدم‌های جوان و لاغر طراحی می‌شد. هیپی جنبشی بود که با اهدافی مثل صلح‌طلبی، حفاظت از طبیعت، نزدیک شدن به روح معنوی شرق و زندگی سبکبار در این دهه به وجود آمد. طرفداران آنها با پوشیدن لباس‌های ناهماهنگ، پاره و درهم و بر هم و موهای بلند اعتقادات خود را ابراز می‌کردند. البته هیپی که در ابتدا نوعی اعتراض بود به قوانین دست و پاگیر اجتماعی، در اواخر همین دهه با از دست دادن مشخصه‌های معترصانه خود به مدی جهانی و همه‌گیر تبدیل شد.

آدری هپبورن ستاره مشهور سینما و توئیگی (اولین مدلی که شهرتی همپای ستارگان سینما کسب کرد) الگوی زنان غربی در این دهه بودند.

دهه 70: ایزی رایدر

پیروزی مطلق جین به عنوان لباس حاضری طبقات مختلف اجتماعی و منسوخ شدن استفاده از پوشاک مناسبتی در جوامع غربی از مهم‌ترین شاخصه‌های دنیای مد دهه 70 بود.

مد دهه 70 بیش از هر چیز پیرو راحتی بود. مردم می‌خواستند معقول و طبیعی به نظر برسند، برای همین دیگر مدل‌های عجیب و ژولیده در دهه قبل طرفداری نداشت. در همین زمان گروه‌های حمایت از زنان هم بر سادگی تاکید می‌کردند، چون پرداختن بیش از حد به مد و لباس را وسیله‌ای برای تحقیر و استفاده ابزاری از زنان می‌دانستند. پس اتفاقی نبود که لباس‌های مناسبتی بیشتر از هر دوره دیگری از رونق افتاد. به‌طوری که اگر کسی از سرکار برمی‌گشت، دیگر لازم نبود برای رفتن به تئاتر لباس‌هایش را عوض کند. با این وجود تاثیر هیپی‌ها همچنان بر لباس‌های این دوران به چشم می‌خورد.

الگوبرداری شرکت‌های معظم مد از گروه‌های خاص زیرزمینی از نیمه دوم این دهه آغاز شد. در پایان این دهه بود که طراحان ژاپنی به عنوان آوانگاردترین طراحان جهان نام خود را در این عرصه مطرح کردند.

دهه80: تب شنبه شب

دهه 80 زمان تنوع و گوناگونی لباس بود. دیگر کسی از یک مدل یا مارک خاص صحبت نمی‌کرد. موج پانک که از اواخر دهه 70 متولد شده بود، در دهه 80 به اوج خود رسید. پانکی‌ها عجیب لباس می‌پوشیدند. لباس‌های آنها پر از پارگی‌های متعدد بود و زنجیرها و وسایل زینتی غیرمعمولی داشتند. از جمله آنها گوشواره بود که برای اولین بار تحت تاثیر این جنبش جزئی از زینت‌آلات پسرانه شد.

تقلید هشیارانه از استیل‌های سال‌های گذشته یکی از شاخصه‌های مد این دهه بود. در سال‌های دهه 80 بازار در انحصار مارک‌های معروفی مثل گوچی و دویچه گابانا در ایتالیا و جاکوبس و کلوین کلاین در آمریکا قرار گرفت.

دهه 90: پالپ فیکشن

دو نکته مهم در دهه 90یکی استفاده از موادی چون تفلن، کاغذ، پلاستیک و دیگر مواد ترکیبی در دوخت لباس‌ها بود و دیگری ظهور نسل عجیب و غریبی از طراحان ژاپنی به رهبری یوجی یاماماتو، ایشی میاکه و ری‌کاواکو بود که با نوآوری‌های خود مبحث پست مدرنیسم را از ادبیات و سینما به عالم مد تسری دادند. وجه مشخصه لباس‌های طراحی شده توسط این گروه، تغییر فیزیک و فرم بدن به شیوه‌هایی اغراق‌آمیز بود.

فرانسه

موثرترین و گسترده‌ترین ایده‌های مد در فرانسه خلق می‌شود. پاریس، مرکز طراحی مد فرانسه، پر است از مدرسه‌های طراحی و سالن‌های نمایشی که میزبان بزرگ‌ترین اتفاقات دنیای مد نظیر هفته مد پاریس هستند. مهم‌تر از آن، از پاریس به عنوان پایتخت جهانی مد یاد می‌شود. نوستالژی الگوهای قرن 18 ویژگی جدایی ناپذیر طرح‌های فرانسوی است. هنوز هم می‌شود ته مایه مدرن شد، پوشش‌های عجیب و غریب دربار لویی شانزدهم را در لباس رهگذران شیک‌پوش شانزلیزه به وضوح دید. دوخت ماهرانه و محلقات زیبایی لباس‌های فرانسوی، آنها را همواره در ردیف اجناس لوکس و گرانقیمت بازار کشورهایی نظیر ایران قرار داده. شاید همین دلیلی باشد تا نشان‌های تجاری مثل شانل (Chanel) و کریستین دیور (Christian Dior) که جزو شناخته شده‌ترین‌های بازارهای بین‌المللی هستند، در ویترین لباس فروشی‌های ما کمتر به چشم بیایند.

ایتالیا

محبوبیت مد ایتالیایی به خصوص در میان قشر جوان بی‌دلیل نیست. در شروع کار ایتالیایی‌ها به جای رقابت با لباس‌های رسمی فرانسوی، از خلأ موجود در بازار نهایت استفاده را بردند و با سرمایه‌گذاری روی مد غیررسمی (Sport) در مدتی کوتاه بخش بزرگی از بازار پوشاک جوان و نوجوان را در اختیار خود گرفتند. شرکت‌هایی نظیر دیزل Diesel فقط برای 18 تا 35 ساله‌ها لباس طراحی می کند. نفوذ این سرمایه‌گذاری تا حدی است که خیلی‌ها بر این عقیده‌اند که سلیقه پوشش جوانان دنیا را ایتالیایی‌ها می‌سازند. البته از این نمی‌شود گذشت که شهروندان ایتالیایی جزو مقیدترین مردمان به پوشیدن لباس‌های به روز هستند. دوروبر خودمان هم که بگردیم نمونه لباس‌های ایتالیایی یا حداقل آنهایی که رویشان مارک‌هایی نظیر والنتینو (Valentno)، ورساچی (Versace)، آرمانی (Armani) و فرره (Frerre) خورده کم نیستند.

انگلستان

انگلیسی‌ها بیش از آن که پوشیدن لباس‌های روز را مد نظر قرار دهند، به فکر پوشیدن تعداد لباس بیشتر و گرم ماندن در روزهای سرد و همیشه ابری کشورشان هستند. تولید مد در انگلستان با طراحی لباس برای خانواده سلطنتی شروع شد و کم کم با گسترش در میان افراد مرتبط با دستگاه دولتی به خیابان‌ها راه یافت. لندن به طراحی لباس و وسایل شخصیت‌های سیاسی یا به اصطلاح مد دیپلماتیک شهرت دارد. سیاستمداران بریتانیایی همچنان جزو خوش‌پوش‌ترین‌های این عرصه هستند.

مد

آمریکا

ملغمه‌ای است از همه اتفاقاتی که ممکن است در این عرصه بیفتد. آمیخته‌ای از معروف‌ترین‌ها و بی‌نام و نشان‌ترین‌ها، عمیق‌ترین‌ها و عامیانه‌ترین ها و ساده‌ترین تا پیچیده‌ترین‌ها، هیچ‌کدام از خصوصیات مد دیگر کشورها را نمی‌توان به آن نسبت داد و در عین حال همه آن خصوصیات را می‌توان در گوشه و کنار صدها مجموعه طراحی آمریکایی یافت. بزرگ‌ترین کمپانی‌های مد دنیا کلوین کلاین (Calvin Klein) و رالف لورن (Ralph Lauren) آمریکایی هستند. جالب این است که این وسط آمریکایی‌ها لباس‌های راحت، گشاد و بی‌تکلف را ترجیح می‌دهند. انگار جریان روشنفکری، توجه بیش از اندازه به وضع ظاهری را بر نمی‌تابد و سادگی را بهترین راه برای زندگی لذت‌بخش‌تر می‌داند. به هر حال نقش آمریکا در عرصه مد این قدر گسترده و عمده است که شاید اصلا به چشم نیاید.

ژاپن

اگر چه اکثر طراحان برتر ژاپنی هم‌اکنون در اروپا و آمریکا فعالیت می‌کنند. اما توکیو همچنان بزرگ‌ترین کانون تولید مد شرق و یکی از مراکز مهم طراحی دنیاست. با وجود نفوذ انکار نشدنی فرهنگ غرب در ژاپن، هنوز هم پارچه‌های نقش‌دار، رنگ‌های شاد و دیگر نمادهای پوشش شرقی را می‌توان در الگوهای ژاپنی دید. همان پیراهن‌های رسمی رنگ و وارنگ و یقه‌های نقره‌ای و براقی که در فیلم‌های جکی‌چان به چشم می‌آید. برش و دوخت پیچیده که دستاورد تکنولوژی پیشرفته‌ این کشور است نیز الگوهای ژاپنی را متمایز می‌کند.

در هیاهوی برندهای ایتالیایی، Kenzo شاید از معدود نشان‌های ژاپنی باشد که برای ما ایرانی‌ها شناخته شده است.

منبع: چلچراغ

... و بد نیست در پایان تفکری در مفهوم جمله زیر داشته باشیم...

مد