تبیان، دستیار زندگی
بازار سنگ‌های زینتی و مذهبی، به کلی آشفته است. فیروزه‌هایی با نام فیروزه مصری، آلمانی و آمریکایی وجود دارد که نشانه‌های فیروزه اصل در آن‌ها دیده نمی‌شود؛ . شیشه‌های رنگی با نام عقیق هندی، دست به دست در بازار می‌چرخد که نه عقیق است و نه ارتباطی با هندوستان
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چند دانه سهم ماست؟

سجاده

بازار سنگ‌های زینتی و مذهبی، به کلی آشفته است. فیروزه‌هایی با نام فیروزه مصری، آلمانی و آمریکایی وجود دارد که نشانه‌های فیروزه اصل در آن‌ها دیده نمی‌شود؛ یعنی در مجاورت با بعضی از مواد، تغییر رنگی در آنها بوجود نمی‌آید.

ایمان، رونق بازار اهل دل است و اهل ایمان، هر آن چه که آنها را به یاد محبوب اندازد، خوش دارند و متاع و کالایی را که اسم و رسم و عطر و بویی محبت او را داشته باشد،  خریدارند؛ گرچه به قیمت جان گرامی.

چنان که از اخبار و ماندگارهای مذهبی قرون گذشته بر می‌آید، از همان صدر اسلام، گروهی، ساخت و فروش کالاهایی را که در خدمت اعتقاد مسلمانان بود، پیشه خود کردند و در گذر زمان، این کسب و کار، رونق روزافزونی گرفت.

بافه‌ها و زنجیره‌های زخرف که پیش از آن، کاربردش برای مستور کردن پستوها و آویختن به جای پرده بود، ریزتر و ظریف‌تر شدند تا سر به هم آورند و حلقه‌های کوچک صد و چند دانه را برای آسان کردن به خاطر سپردن  شماره ذکرها به‌وجود آورند.

ابریق‌ها و کوزه‌ها، صاحب دسته و گلوگاهی شدند تا مسلمانان را وسیله طهارت باشند و حوض‌ها و خزینه‌ها، گنجایش بیشتری برای انباشت آب پیدا کردند تا شایبه نا پاکی‌ها را بر طرف کنند.

اگر پیش از آن، نوشته‌ها و بیع نامه‌ها و میثاق‌های مکتوب و اشعار را یا در دل صندوقچه‌ها محفوظ می‌داشتند یا آویخته بر گذرها و منظور نظر رهگذران، در ایام رسالت پیامبر(ص) و بعد از آن، گرامی داشتن مصحف شریف، آن‌ها را ناگزیر از مجلدسازی و صحافی کرد.

از آن زمان تا امروز، ساخت کالاهای مذهبی و تمام حرفه‌هایی که کاربرد اعتقادی و دینی داشته‌اند، چنان رونقی داشته است که در روزگار ما، تعداد زیادی از کشورها حتی غیراسلامی، در بازار تولید و عرضه آن اشتغال دارند. صحبت در این باره و لزوم پرداخت به این مقوله، زمانی جدی‌تر می‌شود که فراوانی عرضه و تقاضای این محصولات و نرخ بی‌کاری در جامعه را هم در نظر بگیریم. نگاه هم‌زمان به حجم بالای تولید و فروش این کالاها از سویی و نیاز جامعه ما با آمار بالای جمعیت جوان به ایجاد اشتغال از سوی دیگر، گفت‌وگو در این مورد را بسیار خواندنی می‌کند. بخوانید:

روزگاری صادر می‌کردیم؛ حالا وارد کننده‌ایم

از سوغاتی‌های محبوب زائران اماکن مذهبی و از اجناس مطلوب بازارهایی که در آنها، تحفه و مستوره‌های شهرهای مذهبی و مقدس فروخته می‌شود، انگشتری است.

چیزی که حمل آن، راحت و با وجود اندازه کوچکی که دارد، پربهاست. مهمتر از اینها، فضیلت در انگشت داشتن انگشترهایی که نگین آنها عقیق، دُر نجف، یاقوت، کهربا، حدید و ... است، باعث مقبولیت آنها در بین مسلمانان شده است. تقریبا هیچ بازاری را در هیچ شهر و کشور اسلامی نمی‌توان یافت که در قسمتی از آن، معامله سنگ‌های با فضیلت رایج نباشد.

«علی‌اکبر صدقیان»، مهر و انگشترسازی که تا همین ده سال پیش، مغازه‌ای برای خرید و فروش انگشترهای نقره با نگین‌های مختلف در شهرری داشته و امروز، کهولت سن و از کارافتادگی، او را خانه‌نشین کرده است، می‌گوید: «انگشترهای نقره ایرانی، در همه جای دنیا مشتری خودش را داشت. دلیل آن هم این بود که نگین‌هایی مثل فیروزه و سنگ چوبان در کشور ما فراوان است و فیروزه نیشابور، مرغوب‌ترین فیروزه دنیاست. ذوق و سلیقه انگشترسازان ما باعث شده بود که قلم‌زنی‌های ظریف‌ و میناکاری زیبای آنها، در همه جا معروف و مشهور باشد؛ تا جایی که نگین‌هایی مثل سنگ عقیق یمن را هم می‌خریدیم و بعد از سوار کردن روی رکاب‌های نقره‌ای که در آن جا ساخته می‌شد، دوباره با قیمت خوبی به مشتری‌های کشورهای همسایه می‌فروختیم. کسانی که گذرشان به کشورهای اسلامی می‌افتاد، یا زائران خانه خدا در مکه مکرمه، وقتی می‌خواستند انگشتری عقیق یمن بخرند، اول سراغ انگشتری‌هایی می‌رفتند که نگین‌اش روی رکاب ساخت اصفهان یا مشهد سوار بود. اصطلاح انگشترهای یمنی ایرانی، هنوز هم متداول است. از اینها گذشته، در داخل کشور هم چون معمولا این نوع سنگ‌ها کاربرد دیگری نداشتند و فقط برای ساخت زیورآلات از آنها استفاده می‌شد، تعدادشان کم که نمی‌شد هیچ، زیاد هم می‌شد؛ چون هر ساله حاجی‌ها با خود سنگ و نگین می‌آوردند و سنگ‌بازها در هر محله‌ای خبر داشتند که چند نفر عقیق سرخ اصل یمن دارند یا چند نفر انگشتری زبرجد به دست می‌کنند.»

صادقیان در ادامه توضیح می‌دهد که طمع تاجران بعضی از کشورها، سبب هرج و مرج  در بازار و در نتیجه رواج بدلیجات و تقلب و تخلف در این کار شد. در حال حاضر، بازار سنگ‌های زینتی و مذهبی، به کلی آشفته است. فیروزه‌هایی با نام فیروزه مصری، آلمانی و آمریکای وجود دارد که نشانه‌های فیروزه اصل در آنها دیده نمی‌شود؛ یعنی در مجاورت با بعضی از مواد، تغییر رنگی در آنها به وجود نمی‌آید.

شیشه‌های رنگی با نام عقیق هندی، دست به دست در بازار می‌چرخد که نه عقیق است و نه ارتباطی با هندوستان دارد. بدتر از همه اینها، رواج بدلیجات و بدل فروشی در سال‌های اخیر است. زیورآلات مصنوعی و انگشتری‌هایی با نگین‌های رنگی که شباهتی هم به مثلا فیروزه یا کهربا دارند و به جای نقره و فلزات با ارزش، یک آلیاژ براق با نام تجارتی تیتانیوم در آنها به کار رفته است، به کلی بازار ساخت زیور آلات را حتی در داخل کشور هم از دست ما خارج کرده است.

متاسفانه وقتی نام کشورهای سازنده را می‌شنویم، متوجه می‌شویم که دیگر بازار انگشتر، نه تنها در دست ایرانی‌ها نیست، بلکه تولید آن از دست کشورهای اسلامی هم خارج شده است. این در حالی است که تاجران جواهر در دنیا، هم‌چنان نگین‌های مرغوب و اصل را از واسطه‌هایشان در کشورهای اسلامی خریداری می‌کنند.

ادامه دارد....

منبع: ماهنامه خیمه