ویژگی های یك قصه ی خوب
قصه و تأثیر آن در تربیت كودكان ( قسمت سوم )
در قسمت قبل به مطلب فواید قصه گویی و قصه ، ابزار مهم تربیتی پرداختیم اینك در ادامه می خوانیم...
هنر قصه گویی متأسفانه معمولاً مورد غفلت و فراموشی قرار می گیرد و حتی بیشتر معلمان و والدین داستان گفتن را برای خود كاری حقیر و بی مقدار و برای كودكان وسیله ی اتلاف وقت می پندارند، غافل از این كه همین قصه گویی، علاوه بر فواید و ارزش های تربیتی بی شمار، به معلم كمك می كند كه میراث فرهنگی جامعه ی خود را به آیندگان انتقال دهد.
هنر قصه گویی
یك قصه گوی خوب نباید تمام حوادث را با عباراتی صریح و روشن بیان كند، بلكه بهتر است به اشاره از آن بگذرد تا كودك مجال تفكر و تخیل پیدا كند كه این خود برای كودكان و قصه گو نشاط آور است. پدر، مادر و معلم نباید قصه گویی را بیان و رفتاری ساده تصور كنند، بلكه این هنر نیاز به تمرین و ممارست دارد.قصه گو بهتر است تمام داستان را قبلاً خوانده و مرور كرده باشد. كودكان به قصه هایی كه برایشان خوانده می شود توجه دارند، معنی و مفهوم آنها را درك می كنند و آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند.
ویژگی های یك قصه ی خوب
1- در هر قصه، ماجرایی پیگیری می شود كه نقاط مجهولی دارد و می تواند حس كنجكاوی بچه ها را برانگیزد.2- پشت سر هم بودن و پیوستگی منطقی صحنه های قصه، كودك را سرگرم می كند و به ذهن او نظم منطقی می دهد.
3- كودك به كمك قوه ی تخیل، خود را جایگزین یكی از شخصیت های قصه می كند و به این ترتیب شادمانی و لذت را نصیب خود می سازد.
4- با خواندن قصه و بازگویی آنها نیروی بیان و تكلم كودك رشد می یابد و گنجینه ی لغات و اطلاعات وی غنی می شود.
5- كودك از طریق قصه های مناسب با مشكلات و مسائل زندگی آشنا می شود و مهارت های اجتماعی بیشتری به دست می آورد.
6- قصه گویی، فاصله ی میان قدرت «خواندن» و قدرت «درك كردن» را در كودك پر می كند. به عبارت دیگر آن دسته از كودكان كه در دوره ی پیش از دبستان به قصه ها گوش داده اند و با صداها و واژه ها و معنای آنها به صورت شنیداری آشنا شده اند، در سنین مدرسه و با برخورد با شكل نوشتاری كلمات معنی آنها را سریع تر درك می كنند.