تبیان، دستیار زندگی
انسان فقط برای خدا خلق شده است . پاداش انسان بهشت نیست . بلكه بهشت جایگاه انسان است . بهشت هدف نیست، هدف خداست. انسان در بهشت الی الابد ظهور و بروز دارد « اقراء فارقع »؛ انسان فوق تجرد است. حالا آیا باید این انسان، اسیر این شهوت دنیا بشود ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درسهایی از صحیفه سجادیه

(4)

درسهایی از صحیفه سجادیه

                                                                 آیت الله امجد (جلسه چهارم)

یار مفروش به دنیا

ولی افسوس كه انسان ها خدا را رها كرده اند . البته انسان عاقل خدا را رها نمی كند . خدا یگانه است ، احد است، صمد است ، لم یلد و لم یولد است ، و لم یكن له كفواَ احد است . مثل و مانند ندارد . آدم خدا را رها كند و دیگران را بگیرد ؟!

یار مفروش به دنیا كه بسی سود نبرد               آنكه یوسف به زر ناسره بفروخته بود

خدایا توفیق بده تا از قرآن و تعالیم آسمانی نهج البلاغه و صحیفه سجادیه استفاده كنیم . یكی از راههای محبت و عشق خدا و اهل بیت « علیهم السلام » و آشنا شدن با كلماتشان است ، اینست كه بنده می گویم. ای كاش بچه مسلمانها در هر گرایش دانشگاهی كه هستند حتماَ با معانی اولیه و ثانویه آشنا بشوند تا از قرآن لذت ببرند. خدا این نعمت ولایت و محبت اهل بیت « علیهم السلام » و این نعمت قرآن را به همه عالم ارزانی بدارد و به ما توفیق شكر گذاری مرحمت بدارد.

پاسخ تكلیف استاد

زچشم من چو تویی بر جمال خود نگران

چرا جمال خود را از من همی كنی پنهان

در تفسیر بیت فوق باید بگویم كه اولاَ یك حقیقت وجود دارد و آن خداست و عالم مجاز نیست مهمل هم نیست. عالم، معنی « از » دارد. از خانه ما تا خانه شما از دارد، از مدرسه تا خانه، « از » به خودی خود معنی ندارد. معنی رابط دارد، موجودیت كلمه «از»، از جنس وجود رابطه است یعنی وابسته است به خانه من و خانه شما. كلمه «از» در اینجا معنی پیدا می كند و الا خودش نه مهمل است و نه مجاز. عالم و انسان و همه موجودات غیر از خدای متعال، مجاز هم نیستند، محمل هم نیستند. در هستی یك حقیقت است و آن خدای تعالی و یك قدرت هست و آن قدرت خدای تعالی، یك علم هست و آن علم خدای تعالی. همه‌اش علم و همه‌اش قدرت است، زیرا كه یگانه است. برای یگانه فرض دویی نیست. گفتیم كه احد یعنی صمد، صمد یعنی لم یلد و لم یولد، لم یلد و لم یولد یعنی و لم یكن له كفواَ احد. یگانه دوم ندارد و دوم برایش فرض نمی شود. حالا كه دوم برایش فرض نمی شود. پس بقیه موجودات چه كاره اند؟ بقیه موجودات عكس اند، مرآت اند. آن تصویری كه شما در آینه می بینی می شود مرآت. عالم عكس است و همه موجودات مرآت هستند.

عالم عكس خداست، عالم سایه خداست، آیات قرآن در این باب زیاد هستن. « الم تر الی ربك كیف مدظل » آیت یعنی فلش. عالم آیت اوست. آنوقت انسان آیت العظمی است.

پس حالا چرا آقایان عرفا و فلاسفه وقتی كه بحث می كنند موجودات را به سه قسمت تقسیم می كنند: خدا و جهان و انسان. در حالی كه گفتیم هستی دو تاست: خدا و جهان؛ خدا و ماسوی. چون انسان امتیاز دارد و چون انسان چشم و چراغ این عالم است. او را ممتاز كرده اند و همین امتیاز است كه بحث در مورد انسان را دارای جوهره كرده است. انسان چیزی است كه عالم را خدا برای او خلق كرده است. « خلقت الاشیاءلاجلك و خلقتك لاجلی »، « سخرلكم ما فی السموات و ما فی الارض »؛ تمام زمین و آسمان ها برای انسان خلق شده است. انسان به قدری عظمت دارد كه خدا به خودش افتخار كرده كه این انسان را خلق كرده است. اگر در جائی خداوند متعال گفته است كه: « تبارك الله رب العالمین »، در موقع خلق انسان فرموده است: « فتبارك الله احسن الخالقین ». این انسان از سایر موجودات ممتاز است و خداوند جهان را به خاطر او خلق كرده است.

شهوات متنوع و دارای مراتب هستند

حالا این انسان با این امتیاز ، خودش را به شهوات می فروشد. شهوات مقول به تشكیك است.

طیران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت               به در آی تا ببینــی طیــران آدمیــت

بنده كه دلم می خواهد كه دستم را ببوسند، این شهوت است، بنده كه دلم می خواهد مردم به من سلام كنند این شهوت است. بنده كه دلم می خواهد مرید داشته باشم این شهوت است. شهوت فقط محدود به شهوت جنسی نیست. این كه من دلم می خواهد معروف بشوم و سمعه و ریا بكنم، این شهوت است. اصلاَ خود مطرح شدن مایه بدبختی است، چون « المرء لنفسه لم یعرف، فاذا عرف صار لغیره »، وقتی انسان معروف شد دیگر برای خودش نیست. اگر كسی میل داشته باشد كه مطرح بشود، یا خود نمایی كند، آنوقت خداوند متعال می فرماید من به او نظری ندارم. این كمر آدم را می شكند. البته اگر خدا انسان را مطرح بكند تا مردم از او استفاده كنند آن فرق می كند.

انسان بالقوه آیت الله العظمی است

انسان فقط برای خدا خلق شده است. پاداش انسان بهشت نیست. بلكه بهشت جایگاه انسان است. بهشت هدف نیست، هدف خداست. انسان در بهشت الی الابد ظهور و بروز دارد « اقراء فارقع »؛ انسان فوق تجرد است. حالا آیا باید این انسان، اسیر این شهوت دنیا بشود؟!

غلام همت آنم كه زیر چرخ كبود       زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

ما در بند خودمان هستیم، « هر قبله ای كه بینی بهتر ز خودپرستی است » و الا « تو خود حجاب خودی امجد ازمیان برخیز » حافظ بیچاره كه معلوم نیست حجابی داشته باشد. البته یك حجابی هست كه آن حجاب برداشتنی نیست، آن محمد و آل محمد است؛ اللهم صل علی محمد و آل محمد. این آیینه را خدا خلق كرده است. این مثل اعلی است كه انسان در آن متوقف نمی شود. این حجابی است كه خودشان باید باشند. خودشان باید دستگیری كنند. اینها اسماء و صفات خداست. خلاصه حالا كه آدم اینگونه است كه خدا برای خودش خلق كرده است. خدا این عالم را خلق كرد نگفت: « فتبارك الله احسن الخالقین » و فقط وقتی انسان را كه خلق كرد آن را گفت. عالمی كه یك گوشه از عالم ناسوت آن، این كهكشانهای عظیم است كه میلیاردها سال نوری با ما فاصله دارند. آنوقت عالم ملكوت و عالم جبروت، از لاهوت تا ناسوت در انسان جمع شده است در آیینه خدا.

چون نور كه ازمهر جدا هست و جدا نیست     عالم همه مرآت خدا هست وخدا نیست

مرآت بزرگ، انسان است و مرآت بالفعل و آیینه صیقلی شده و مثل اعلی، اهل بیت عصمت و طهارت هستند.

در آیینه بینی اگر صورت خود را                آن صورت آیینه شما هست و شما نیست

اصلاَ خود مطرح شدن مایه بدبختی است، چون « المرء لنفسه لم یعرف، فاذا عرف صار لغیره »، وقتی انسان معروف شد دیگر برای خودش نیست. اگر كسی میل داشته باشد كه مطرح بشود، یا خود نمایی كند، آنوقت خداوند متعال می فرماید من به او نظری ندارم.

وقتی می گوییم آیینه، ذهن انسان به سمت آیینه شیشه ای و بازاری می رود، ولی منظور از مرآت همان عكسی است كه ما می بینیم. عالم عكس خداست، عالم سایه خداست، آیات قرآن در این باب زیاد هستن. « الم تر الی ربك كیف مدظل » آیت یعنی فلش. عالم آیت اوست. آنوقت انسان آیت العظمی است. متاسفانه این القابی كه می گوئیم هیچ كدام حقیقت ندارد. منتهی برای احترام است و الا این حرفها نیست. آیت الله العظمی حضرت امیرالمومنین « علیه السلام » است، آیت الله العظمی امام زمان است. انسان در بین سایر موجودات آیت الله العظمی است. آنوقت چرا این انسان سقوط می كند و از حیوان پست تر می شود؛ « اولئك كاالانعام بل هم اضل سبیلا »، خوب حیوانات هیچ كدام گمراه نیستند. هیچ مورچه ای گمراه نیست. هیچ خوكی گمراه نیست. هیچ سگی گمراه نیست. همه در مسیر مشخص خودشان حركت می كنند. حیوانات نسبت به مسیر انسان گمراه هستند آنها وظیفه شان این نیست. اما اگر انسان مسیر خودش را رها كند و در مرتبه حیوانات برود آنوقت از حیوانات هم پست تر می شود. گرگ یك گله را زخمی می كند ولی شنیده ام كه صدام 8 میلیون آدم را كشته است. این انسان اگر دستش برسد تمام زمین را آتش می زند. این گرگ كجا و این انسان كجا. قرآن آمده است تا انسان را آیت الله العظمی كند. آیت الله العظمای بالفعل چهارده معصوم « علیهم السلام » هستند و باید از آنها پیروی كرد. آدم باید بفهمد كه هیچ چیز نیست:

در وجود ما معمایی است حافظ         كه تحقیقش فسون است و فسانه

ادامه دارد...


مطالب گذشته:

جلسه اول

جلسه دوم

جلسه سوم

منبع:

موسسه فرهنگی صابره

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.