مناظره ابراهیم و نمرود
وقتی ابراهیم (ع) با نمرود مناظره کرد . نمرود گفت : "خدای تو کیست؟ " گفت : « ربی الذی یحی و یمیت»
( بقره / 260) . "خدای من آن است که بمیراند و زنده کند." نمرود گفت : زنده کردن و میرانیدن به تأثیر حرکات و افلاک و سیر نجوم است ، و ما نیز زنده کردن و میرانیدن دانیم . ابراهیم ( ع ) گفت : اگر مسلم داریم که تأثیر قدرت حق تعالی در این عالم به واسطه حرکات افلاک و کواکب است ، لیکن حرکات افلاک و کواکب به واسطه چیزی دیگر نیست ، و اگر نه تسلسل لازم آید. پس هر آینه از تقدیر آفریدگار تعالی ، باشد . چون حوادث ارضی به واسطه حوادث فلکی باشد . درست شد ( ثابت شد) که حوادث به قدرت وی و رحمت حق تعالی است و از آنجا گفت: « فان الله یاتی بالشمس من المشرق فات بها من المغرب.( بقره /260 ) ، « همانا خدای من ، خورشید را از مشرق بر می آورد ، تو آن را از مغرب برآر.»
ابراهیم (ع) گفت : آفریدگار متعال ، به قدرت خود هر روز آفتاب را از مشرق بر می آرد و به مغرب فرو می برد ، تو یک بار از مغرب برآر و به مشرق فرو بر . " فبهت الذی کفر" ( بقره/ 260) . پس مبهوت ماند آنکه کافر شده بود . الزام شد و فروماند .
و گویند که نمرود مغالطه کرد و یکی را که مستوجب کشتن بودی ، از زندان بیرون آورد و آزاد کرد و دیگری را که گناه نداشت بگرفت و بکشت ، و گفت که « آن را که مرده بود ، به حقیقت زنده کردم و آن زنده را میرانیدم. »
ابراهیم (ع) گفت : مرده زنده کردن این نیست که تو کردی. و گفته اند که آفریدگار، سبحانه و تعالی ، مرگ نمرود را سبب نیم پشه ساخته بود . پشه ای بود که در نیمه اندام قوت نداشت . چون در دماغ او رفت ، به زبان حال ندا کرد که « اگر مرده زنده می توانی کردن ، این نیمه مرده مرا زنده کن ، تا به قوت آن از بینی تو بیرون آیم. و اگر زنده را می توانی میرانیدن ، این یک نیمه زنده مرا بمیران ، تا خلاص یابی.»
منبع :جوامع الحکایات و لوامع الروایات سدیدالدین محمد عونی