تبیان، دستیار زندگی
آقایان‌ اختلاف‌ از گوساله‌ پرستی‌ بدتر است‌. یك‌ كاری‌ كنیم‌ این‌ اختلاف‌ها از بین‌ برود.نكند به‌ خاطر جشن‌ عید الزهرا یك‌ كارهایی‌ بكنیم‌ كه‌ باعث‌ كشتن‌ شعییان‌ بشود. كجا حضرت‌زهرا (سلام‌ الله‌ علیها) راضی‌ است‌ كه‌ هر حركتی‌ بكنیم‌ و آنرا به‌ اسم‌ حضرت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درسهایی از صحیفه سجادیه

صحیفه سجادیه

                                                                                                                             آیت الله امجد(جلسه دوم)

اختلاف‌ از گوساله‌ پرستی‌ بدتر است‌

آقایان‌ اختلاف‌ از گوساله‌ پرستی‌ بدتر است‌. یك‌ كاری‌ كنیم‌ این‌ اختلاف‌ها از بین‌ برود. نكند به‌ خاطر جشن‌ عید الزهرا یك‌ كارهایی‌ بكنیم‌ كه‌ باعث‌ كشتن‌ شیعیان‌ بشود. كجا حضرت‌زهرا (سلام‌ الله‌ علیها) راضی‌ است‌ كه‌ هر حركتی‌ بكنیم‌ و آنرا به‌ اسم‌ حضرت‌ زهرا (سلام‌ الله‌علیها) بگذاریم‌. بله‌ ما حب‌ و بغض‌ داریم‌. خداوند در قرآن‌ می‌فرماید: «یكفر بالطاغوت‌ و یؤمن‌بالله‌» ؛ «لااله‌ الا الله‌» همه‌ اینها یعنی‌ تبری‌ و تولی‌. اما اختلاف‌ از گوساله‌ پرستی‌ بدتر است‌. به‌ این‌دلیل‌ كه‌ وقتی‌ حضرت‌ موسی‌ (علی‌ نبینا و آله‌ و علیهم‌ السلام‌) وقتی‌ از كوه‌ طور برگشت‌، ریش‌هارون‌ را گرفت‌ و گفت‌ چرا گذاشتی‌ مردم‌ گوساله‌پرست‌ بشوند. هارون‌ گفت‌: «یابن‌ ام‌ لا تأخذبلحیتی‌ و لا براسی‌ انی‌ خشیت‌ ان‌ تقول‌ فرقت‌ بین‌ بنی‌اسرائیل‌» . هارون‌ عواطف‌ موسی‌ را تحریك‌ كرد و گفت‌ ای‌ برادرم‌ ریش‌ و موی‌ سرم‌ را مگیر، من‌ ترسیدم‌ كه‌ بگویی‌ در بین‌ مردم‌ چرا اختلاف‌ انداختی‌. آنوقت‌ ما برای‌ ریاست‌های‌ دنیا، برای‌ جیفة‌ دنیا بعداز شهادت‌ و قربانی‌ شدن‌این‌ همه‌ دكتر و مهندس‌ و آیت‌ الله‌، بخاطر دنیا یقه‌ هم‌ را پاره‌ می‌كنیم‌ و به‌ هم‌ تهمت‌ می‌زنیم‌ كه‌ به‌ غیر از هوای‌ نفس‌ دلیل‌ دیگری‌ ندارد. پس‌ اختلاف‌ از گوساله‌ پرستی‌ بدتر است‌ لذا یك‌ كاری‌ نكنیم‌ كه‌ اختلاف‌ ایجاد شود.

حمد یعنی‌ اینكه‌ به‌ زبانمان‌ «الحمدلله‌» بگوییم‌؛ با وجودمان‌ «الحمدلله‌» بگوییم‌. پیغمبر خدا در اول‌ غذا خوردن‌ بسم‌ الله‌ می‌گفت‌. مواظب‌ باشید ضرر نكنید كه‌ برای‌ هر غذا باید یك ‌بسم‌ الله‌ بگویی‌ شیخ‌ بهاء می‌گفت‌: بسم‌ الله‌ من‌ الاول‌ الی‌ الاخر  شخصی‌ عادت‌ كرده‌ بود كه‌ بعداز هر لقمه‌ای‌ كه‌ می‌خورد، می‌گفت‌ «الحمدالله‌»؛ معمولاً آخر غذا الحمدالله‌ می‌گویند. آن‌ شخص‌ به‌ همراه‌ عده‌ای‌ بر سر سفره‌ غذا نشسته‌ بود تا یك‌ لقمه‌ای‌ خورد گفت‌ الحمدالله‌ بقیه‌ خجالت‌ كشیدند و از كنار سفره‌ عقب‌ رفتند زیرا در عرف‌ آن‌ جمله‌ الحمدلله‌ را در آخر غذا خوردن‌ می‌گویند. اما آنها دیدند كه‌ این‌ شخص‌ هنوز دارد غذا می‌خورد ولی‌شرمشان‌ شد كه‌ دوباره‌ نزدیك‌ سفره‌ بیایند. بعد او را به‌ پشت‌ كوهی‌ بردند و حسابی‌ او را كتك‌زدند كه‌ چرا الحمدلله‌ گفتی‌ در حالی‌ كه‌ ما گرسنه‌ بودیم‌. روزی‌ دیگر آنها با هم‌ بر سر سفره ‌نشستند ولی‌ آن‌ شخص‌ ماجرا را فراموش‌ كرد و تا گفت‌ الحمدالله‌ بقیه‌ گفتند یك‌ كوه‌ دیگری‌ در این‌ طرف‌ هست‌.

الحمدلله‌ كه‌ غرق‌ نعمت‌ هستیم‌ یك‌ نفر در بالای‌ منبر می‌گفت‌ والله‌ قسم‌ اگر یك‌ خبرنگار الان‌ بیاید و بگوید كه‌ بدترین‌ خلق‌ خدا كیست‌ من‌ دستم‌ را بالا می‌برم‌. اگر بگویند چه‌ كسی‌ بیشتراز همه‌ غرق‌ نعمت‌ است‌ من‌ دستم‌ را بلند خواهم‌ كرد. شب‌ و صبح‌ حسین‌ حسین‌ می‌كنیم‌ اما آن‌طور كه‌ باید باشیم‌ نیستیم‌.

درسهایی از صحیفه سجادیه

یك‌ آدم‌ عاقل‌ باید از یك‌ ولگرد خیابانی‌ هم‌ استفاده‌ بكند.

مرحوم‌ محقق‌ كسی‌ بود كه‌ وقتی‌ به‌ او می‌گفتی‌ راجع‌ به‌ معراج‌ حرف‌ بزن‌ شش‌ ماه‌ حرف‌حسابی‌ برای‌ گفتن‌ داشت‌. او همیشه‌ قلم‌ در دست‌ داشت‌ و یادداشت‌ می‌كرد. این‌ یادداشت‌هامی‌شود دائره‌ المعارف‌. متأسفانه‌ امروز كاغذ و قلم‌ كنار رفته‌ است‌. دانش‌آموز و دانشجو و دانش‌ پژوه‌ باید كاغذ و قلم‌ داشته‌ باشد. یك‌ وقت‌ یك‌ نكته‌ای‌ می‌شنود و یا در جلسه‌ای‌ یك‌ نكته‌ای‌می‌خواهد تذكر بدهد نیاز به‌ نوشتن‌ دارد. ممكن‌ است‌ یك‌ نكته‌ای‌ بگیرد و آن‌ را یك‌ كتاب‌ كند.روایت‌ داریم‌ كه‌ می‌فرماید چه‌ بسا حامل‌ معرفتی‌ كه‌ خود از آن‌ نصیبی‌ نبرد. بنده‌ یك‌دانش‌آموزم‌ و شما یك‌ استاد هستید ولی‌ یك‌ استاد از یك‌ دانش‌آموز استفاده‌ می‌كند. یك‌ آدم‌عاقل‌ و عارف‌ از یك‌ لات‌ ولگرد در خیابان‌ استفاده‌ می‌كند، لات‌های‌ سابق‌ با لهجه‌ خاص‌ خود این‌شعر را می‌سرودند و می‌خواندند:

من‌ از خار سر دیفال‌ دانستم‌                                  كه‌ ناكس‌ كس‌ نمی‌گردد از این‌ بالا نشینی‌ها

همه‌ مسئولان‌ كشور باید این‌ شعر را حفظ‌ كنند. چرا تا صاحب‌ میز و پستی‌ می‌شوی‌ خدا رافراموش‌ می‌كنی‌. این‌ میز ثمرةه‌ی خون‌ شهداست‌. این‌ میز مخصوص‌ خدمت‌ است‌ نه‌ سلطنت‌. و از آن‌ طرف‌ چرا تا میز را از تو می‌گیرند، ضدانقلاب‌ می‌شوی‌

من‌ از افتادن‌ نرگس‌ به‌ روی‌ خاك‌ دانستم‌            كه‌ كس‌ ناكس‌ نمی‌گردد از این‌ افتان‌ و خیزان‌ها

حالا من‌ سه‌ بیت‌ شعر می‌خوانم‌ شما آن‌ را تفسیر كنید. به‌ نظر من‌ خواندن‌ شعر در روز جمعه ‌كراهت‌ ندارد. سیدبن‌ طاووس‌، كه‌ سیدالمراقبین‌ بود و از آب‌ شب‌ پرهیز می‌كرد ، در روز جمعه‌ شعری‌ را در زیارت‌ حضرت‌ اباعبدالله‌ نقل‌ می‌كرد. آیا مگر هرچه‌ منظوم‌ باشد شعر است‌؟ منظورحاج‌ شیخ‌ عباس‌ قمی‌ از شعر جملات‌ بی‌معنی‌ و بی‌فایده‌ است‌. اینكه‌ بگوییم‌ «دیشب‌ شام‌ خوردم‌امشب‌ نمی‌خورم‌» این‌ هم‌ شعر نوست‌ ولی‌ اگر كسی‌ گفت‌ :

تا ابد جلوه‌ گر حق‌ و حقیقت‌ سرتوست‌               معنی‌ مكتب‌ تفویض‌ علی‌ اكبر توست‌

آیا می‌توان‌ گفت‌ این‌ همان‌ شعری‌ است‌ كه‌ خواندن‌ آن‌ در روز جمعه‌ مكروه‌ است‌. پس‌ معلوم‌ شد هر شعری‌ منظوم‌ نیست‌  و هر منظومی‌ شعر نیست‌. چه‌ بسا نثری‌ كه‌ منظوم‌ است‌ ولی‌ شعر نیست‌، حكمت‌ است‌.

   ادامه دارد...


پیوند به:

درسهایی از صحیفه سجادیه(1)

منبع:

www.sabereh.ir

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.