تبیان، دستیار زندگی
كتاب«ریاض‌ السالكین‌» بهترین‌ شرح‌ علمی‌ محكم‌ بر صحیفه‌ سجادیه‌ است‌ كه‌ هفت جلد است‌ و«سید علی‌ خان‌ مدنی‌» آن‌ را نوشته‌ است‌. در این‌ كتاب‌ كلماتی‌ است‌ كه‌ در هیچ‌ جای‌ دیگری‌نیست‌. این‌ كتاب‌ منبع‌ غنی‌ای‌ است‌ و با ابن‌ ابی‌الحدید قابل‌ قیاس‌ نیس
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درسهایی از صحیفه سجادیه

درسهایی از صحیفه سجادیه

                                                                                                                                    استاد امجد (جلسه اول)

معرفی‌ كتاب‌

كتاب‌ «ریاض‌ السالكین‌» بهترین‌ شرح‌ علمی‌ محكم‌ بر صحیفه‌ سجادیه‌ است‌ كه‌ هفت جلد است‌ و «سید علی‌ خان‌ مدنی‌» آن‌ را نوشته‌ است‌. در این‌ كتاب‌ كلماتی‌ است‌ كه‌ در هیچ‌ جای‌ دیگری ‌نیست‌. این‌ كتاب‌ منبع‌ غنی‌ای‌ است‌ و با ابن‌ ابی‌الحدید قابل‌ قیاس‌ نیست‌، گرچه‌ ابن‌ ابی‌ الحدید ازمغزهای‌ بزرگ‌ است‌ در شرح‌ نهج‌ البلاغه‌.

یكی‌ از دوستان‌ من‌ به‌ نام‌ آقای‌ ممدوحی‌، كتابی‌ در شرح‌ صحیفه‌ سجادیه‌ نوشته‌ است‌ به‌ نام ‌«شهود و شناخت‌» در 5 جلد كه‌ خیلی‌ زحمت‌ كشیده‌ است‌ و فقط‌ 135 صفحه‌ راجع‌ به‌ دعا بحث ‌كرده‌ است‌. این‌ كتاب‌ برای‌ همه‌ قابل‌ استفاده‌ است‌ اما كتاب‌ «ریاض‌ السالكین‌» برای‌ علماست‌.

اگر همه‌ مردم‌ دوست‌ امیرالمؤمنین‌ (علیه‌ السلام‌) بودند خدا جهنم ‌را خلق‌ نمی‌كرد، این‌ حرف‌ خود ائمه‌ (علیه‌ السلام‌) است‌ ولی‌ بر این‌ دوستی‌ ماندن‌ مشكل‌ است‌.امروز مهرسوز زیاد است‌. گناهان‌ این‌ مهر را از بین‌ می‌برند. والا هركس‌ با محبت‌ امیرالمؤمنین‌(علیه‌ السلام‌) از دنیا برود نجات‌ پیدا می‌كند.

انسان‌ موجود مجرد فوق‌ تجرد است‌.

اگر حمد نبود ماحیوان‌ بودیم‌ و در حدود بهیمیت‌ متوقف‌ می‌شدیم‌؛ حمد ما را از بهمیت ‌نجات‌ داده‌ است‌. حمد امتیاز انسان‌ است‌. سه‌ تعبیر در مورد انسان‌ بیان‌ می‌شود:

1- در منطق‌ به‌ انسان‌ می‌گویند حیوان‌ ناطق‌، اگر نطق‌، همان‌ كلام‌ باشد كه‌ خیلی‌ كمال‌ فوق‌العاده‌ای‌ نیست‌.

2- اما اگر ناطق‌ به‌ معنی‌ عاقل‌ باشد، بسیار تعبیر خوبی‌ است‌ اما چون‌ بدن‌ در كار است‌ می‌گوییم‌حیوان‌ عاقل‌

3- اما اگر فصل‌ مقوم‌، حامد باشد آنوقت‌ می‌گوییم‌ حیوان‌ حامد.

اما تعبیرهای‌ فوق‌ برای‌ انسان‌ با در نظر گرفتن‌ بدن‌ می‌باشد در حالی‌ كه‌ بدن‌ یك‌ مركب‌است‌ هیچ‌ كس‌ الاغش‌ را باخود به‌ درون‌ یك‌ مجلس‌ نمی‌برد؛ بدن‌ یك‌ موتور و ماشین‌ و دوچرخه‌است‌. اگر بدن‌ را رها كنیم‌،تعریف‌ انسان‌ بسیار برجسته‌تر می‌گردد و در این‌ صورت‌ تعریف‌انسان‌ «حی‌ متأله‌» می‌شود؛ یعنی‌ جنس‌ انسان‌ می‌شود حی‌، و امتیاز آن‌ می‌شود تأله‌. یعنی‌ آن ‌حیی‌ كه‌ متوجه‌ به‌ خداست‌. البته‌ همه‌ موجودات‌ متوجه‌ خدا هستند ولی‌ انسان‌ علم‌ به‌ علم‌ پیدامی‌كند. تمام‌ موجودات‌ جهان‌، عالم‌ هستند.

ما سمیعیم‌ و بصیریم‌ و هشیم‌ با شما نامحرمان‌ ما خامشیم‌

زمین‌ و آسمان‌ همه‌ هوشیار و بیدار هستند ولی‌ انسان‌ این‌ امتیاز را دار دكه‌ علم‌ به‌ علم‌ پیدامی‌كند. مثلاً همه‌ موجودات‌ در عالم‌ طبیعت‌ تبدیل‌ به‌ مجرد می‌شوند؛ همینكه‌ به‌ مجرد تبدیل‌ شوند، دیگر ثابت‌ می‌شوند. تا وقتی‌ كه‌ ماده‌ وجود دارد، حركت‌ است‌، ماده‌ كه‌ از میان‌ رفت‌ دیگر حركت‌معنی‌ ندارد. و به‌ همین‌ دلیل‌ است‌ كه‌ معاد جسمانی‌ است‌. انسان‌ «حی‌ متأله‌» است‌ و موجود مجرد فوق‌ تجرد است‌ این‌ عالم‌ مكینه‌ و كارخانه‌ مجردسازی‌ است‌، مجرد كه‌ شد دیگر ثابت ‌می‌شود اما انسان‌ این‌ گونه‌ نیست‌؛ «اقرأ و ارقع‌»، در بهشت‌ می‌گویند: " بخوان‌ وبالا برو"، هرچقدر كه‌انسان‌ در این‌ دنیا با قرآن‌ و نهج‌البلاغه‌ و صحیفه‌ و روایات‌ شریفه‌ اهل‌ البیت‌ و زیارات‌ ایشان‌ وادعیه‌ ماثوره‌ ایشان‌ (علیهم‌ الصلوه‌ و السلام‌) انس‌ داشته‌ باشد آنجاجلوه‌ می‌كند. هرچه‌ اخلاق‌خوب‌ داشته‌ باشد آنجا جلوه‌ می‌كند. در آنجا قرآن‌ ظهور و تجلی‌ دارد. اینست‌ كه‌ «اقرأ وارقع‌»؛تمام‌ شدنی‌ نیست‌. و لذتی‌ بالاتر از قرآن‌ نیست‌. صحیفه‌ سجادیه‌ هم‌ قرآن‌ صاعد است‌. دو تا نامه‌داریم‌ یكی‌ از طرف‌ خدا آمده‌ یعنی‌ قرآن‌، یكی‌ هم‌ این‌ صحیفه‌ است‌ كه‌ جواب‌ آن‌ است‌ كه‌ البته‌ امام‌سجاد علیه‌السلام‌ سی و پنج سال‌ فرهنگ‌ قرآن‌ را به‌ صورت‌ دعا بیان‌ كردند و همة‌ آن‌ در این‌ صحیفه ‌نیست‌.

گفتیم‌ كه‌ جنس‌ انسان‌ حی‌ است‌ كه‌ متأله‌ است‌. بدن‌ مركب‌ است‌ این‌ قبر خاك‌ نیست‌ تا چشم‌ كارمی‌كند، «روضة‌ من‌ ریاض‌ الجنة‌ و حفرة‌ من‌ حفر النیران‌» است‌، عرض‌ كردم‌ كه‌ در جزئیات‌ معادالزامی‌ به‌ فكر كردن‌ نیست‌. ما چند مسئله‌ در قرآن‌ داریم‌ كه‌ از ما نخواسته‌اند تا در مورد آنها فكر كنیم‌ مسئلة‌ عالم‌ ذر و مسئله‌ بهشت‌ آدم‌ و مسئله‌ كیفیت‌ معاد.

اگر بدن‌ را رها كنیم‌، تعریف‌ انسان‌ بسیار برجسته‌تر می‌گردد و در این‌ صورت‌ تعریف‌انسان‌ «حی‌ متأله‌» می‌شود؛ یعنی‌ جنس‌ انسان‌ می‌شود حی‌، و امتیاز آن‌ می‌شود تأله‌.

امام‌ سجاد (علیه‌ السلام‌) در این‌ دعای‌ اول‌ می‌فرمایند: اگر حمد نبود ما حیوان‌ بودیم‌.اگر بدن‌ را در نظر بگیریم‌ می‌گوییم‌ انسان‌، حیوان‌ حامد است‌ یعنی‌ علم‌ به‌ علم‌ دارد؛ می‌داند كه ‌خدا دارد؛ وجدان‌ می‌كند كه‌ خدا دارد آنوقت‌ ناچار است‌ كه‌ حمد كند. حمد یعنی‌ خضوع‌ در مقابل‌خدا. به‌ زبانش‌ می‌گوید «الحمدلله‌» قرآن‌ می‌فرماید: آخرین‌ حرف‌ بهشتیان‌ الحمدلله‌ است‌ «آخر دعواهم‌ ان‌ الحمدلله‌ رب‌ العالمین‌».

به‌ فضل‌ خدا همه‌ شما بهشتی‌ هستید؛ الان‌ امتحانتان‌ می‌كنم‌، علی‌ را دوست‌ دارید یا نه‌؟دوست‌ علی‌ اهل‌ بهشت‌ است‌. اگر همه‌ مردم‌ دوست‌ امیرالمؤمنین‌ (علیه‌ السلام‌) بودند خدا جهنم‌ را خلق‌ نمی‌كرد، این‌ حرف‌ خود ائمه‌ (علیه‌ السلام‌) است‌ ولی‌ بر این‌ دوستی‌ ماندن‌ مشكل‌ است‌.امروز مهرسوز زیاد است‌. گناهان‌ این‌ مهر را از بین‌ می‌برند. والا هركس‌ با محبت‌ امیرالمؤمنین‌(علیه‌ السلام‌) از دنیا برود نجات‌ پیدا می‌كند.

بنابراین‌ آخرین‌ حرف‌ شما «الحمدلله‌ رب‌ العالمین‌» است‌ و اولین‌ حرف‌ «بسم‌ الله‌ الرحمن‌الرحیم‌» است‌. امیرالمؤمنین‌ (علیه‌ السلام‌) وقتی‌ غذا می‌خوردند بسم‌ الله‌ می‌گفتند. بسم‌ الله‌ به‌ جز در سوره‌ی‌ برائت‌، در سایر سوره‌ها جزو خود سوره‌ است‌. سنی‌ها فقط‌ در سوره‌ حمد، بسم‌الله‌ را جزء خود سوره‌ می‌دانند ولی‌ در بقیه‌ سوره‌ها بسم‌ الله‌ را جزو سوره‌ نمی‌دانند. و شما با این‌ بسم‌ الله‌ گفتن‌ در نماز ثواب‌ پیغمبر را می‌برید؛ این‌ را خودشان‌ گفته‌اند.

------------------------------------

پیوند به:

دریافتی از مناجات خمس عشره(1)

دریافتی از مناجات خمس عشره(2)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.