این كوچك پنهان
وزن زیادی ندارد. خیلی راحت به اینور و آنور میچرخد. میتوانی با آن هر كاری بكنی. زبان را میگویم؛ این كوچك پنهان در دهان. كه میتواند دنیایی را به آتش بكشد و یا تبدیل به بهشت مهربانی كند.
با همین كوچك پنهان میتوانی خیلی راحت پشت سر رفیقت حرفها بزنی؛ حرفهایی گزنده و تلخ. بعد در توجیه حرفهایت بگویی: «من غیبت نمیكنم، جلو روی خودش هم میگویم.»
راحت میتوانی با همین زبان یك اتیكت محكم بچسبانی روی كسی كه دوستش نداری؛ مثلاً بگویی فلانی دستش كج است، و آن را اینگونه توجیه كنی: «من خودم دیدم كه از مغازهی میوه فروشی یك هندوانه برداشت؛ وگرنه من اهل تهمت و افترا نیستم.»
خیلی راحت میتوانی به بابا بگویی: «من و این كارها! من چهكار به جیب تو دارم. اصلاً هزار تومانی از جیبت برنداشتم.» برای پاك كردن خودت پیش بابا، میتوانی قسم دروغ بخوری. بعد برای اینكه خودت را از عذاب وجدان راحت كنی، به خودت بگویی: «من دوتا پانصد تومانی برداشتم. هزاری كه نبود.»
خیلی راحت میتوانی با زبانت دیگران را مسخره كنی. فلانی دستهایش از پاهایش درازتر است. فلانی چهقدر حرف میزند، چهقدر زشت است، چهقدر خِنگ است، و... خیلی چهقدرهای دیگر.
اما این زبان یك روی دیگر هم دارد. رویی كه به طرف روشنی و مهربانی گشوده میشود. میتوانی با همین زبان، از پدر، مادر و هر كس كه دوستش داری تشكر كنی. میتوانی دوستانت را به اوج برسانی. میتوانی از دیگران تعریف كنی و خوبیشان را بر زبان بیاوری.
این دست ماست كه چگونه از زبانمان استفاده كنیم و در چه راهی خرجش كنیم. زبان، ما را میتواند در نظر دیگران محبوب یا متنفر كند.
بیا هر روز به پای زبانمان بیفتیم و از او خواهش كنیم كه به راه ناهموار و دشمنساز هدایت نشود. بیا به زبانمان بگوییم كه حواسش را جمع كند؛ چون به فرمودهی پیامبر(ص):
وقتی صبح فرا میرسد، همهی اعضا تن در مقابل زبان تعظیم میكنند و میگویند دربارهی ما از خدا بترس؛ زیرا اصلاح كار ما به تو وابسته است. اگر به استقامت گراییدی، ما نیز به استقامت میگراییم؛ و اگر به كجی متمایل شدی، ما نیز كج میشویم.»