تبیان، دستیار زندگی
روزی بهلول بالای منبر به شرح و بسط بهشت پرداخته مفصلاً در این باب صحبت کرد، به طوریکه حوصله عده ای از مستمعین ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حکایت هایی از بهلول

مداد رنگی ، کاغذ

زندگی آدمی

جماعتی از بهلول سؤال کردند که: می توانی بگویی زندگی آدمیان مانند چیست؟

بهلول در جوابشان گفت: زندگی مردم مانند نردبان دو طرفه است، که از یک طرفش سن آنها بالا می رود و از طرف دیگر زندگی آنها پائین می آید.!

شرح جهنم

روزی بهلول بالای منبر به شرح و بسط بهشت پرداخته مفصلاً در این باب صحبت کرد، به طوریکه حوصله عده ای از مستمعین سرآمد.

فضولی از مستمعین فریاد زد، ای بهلول : از بهشت گفتی، مقداری هم از جهنم تعریف کن.

بهلول جواب داد: جهنم را احتیاج نیست برای شما شرح دهم، زیرا جهنم را با چشم خواهید دید.!

بر بالین مریض

یکی از دوستان ثروتمند بهلول را مرگ فرا رسید، در بستر افتاده و ناله می کرد.

بهلول بر بالینش حاضر شد، مریض گفت: حضرت شیخ! نمی دانم امشب را چگونه به صبح برسانم.

بهلول گفت: مطمئن باش که به صبح نخواهی رسید.!

وجه  تشابه

شخص ثروتمندی خواست بهلول را در میان جمعی به مسخره بگیرد. به بهلول گفت: هیچ شباهتی بین من و تو هست؟

بهلول گفت: البته که هست.

مرد ثروتمند گفت: چه چیز ما به همدیگر شبیه است، بگو! بهلول جواب داد: دو چیز ما شبیه یکدیگر است، یکی جیب من و کله تو که هر دو خالی است و دیگری جیب تو و کله من که هر دو پر است.!