تبیان، دستیار زندگی
سید امام قاضی در بخارا چنین حكایت كرد كه وقتی در سمرقند به سوی سرای قدرطمغاج خان می رفت. ناگاه در راه امام محمد نصر، كه ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیغام امام محمد نصر

گل ، حرم ، پروانه ، گنبد زرین

سید امام قاضی در بخارا چنین حكایت كرد كه وقتی در سمرقند به سوی سرای قدرطمغاج خان می رفت. ناگاه در راه امام محمد نصر، كه از جمله افراد علمای سمرقند بود، پیش من آمد. از اسب فرود آمدم و او را خدمت كردم. گفت:" به نزدیك خان می روی؟" گفتم:" آری". گفت:" پیغام من به وی رسان و بگوی كه آنچه به دست كسان تو می رود، یا می دانی یا نمی دانی . اگر می دانی و خاموش می باشی وای بر تو؛ و اگر نمی دانی وای بر ما، كه ما را سلطانی است كه از حال رعیت خود خبر ندارد." چون این پیغام بگزاردم او بسیار بگریست و اساس عدل محكم تر نهاد، و بنای سیاست افراشته گردانید.

منبع:جوامع الحكایات