تبیان، دستیار زندگی
اگر از هر ایرانی و یا شرقی علاقه‌مند به موسیقی بپرسند كه مهمترین ركن یك موسیقی از نظر وی چیست؛ بدون تردید كثیری از این افراد پاسخ خواهند داد ملودی ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انتظامی؛ سمفونی و توجه به روح موسیقی‌ایرانی

مجید انتظامی

اگر از هر ایرانی و یا شرقی علاقه‌مند به موسیقی بپرسند كه مهمترین ركن یك موسیقی از نظر وی چیست؛ بدون تردید كثیری از این افراد پاسخ خواهند داد ملودی.

چرا كه آن چیزی كه در ذهن می‌ماند و بر لب به زمزمه در می‌آید، ملودی است و این ملودی است كه می‌تواند همانند پی محكمی برای ساختمان موسیقی به حساب ‌آید و ظرایفی چون آهنگسازی، هارمونی و كنترپوآن و نیز برخی فرم‌های موسیقی چون سونات، سمفونی، دوئت ویا سوییت سمفونیك و همه و همه همانند ماه و خورشید و فلك را به خدمت خود می گیرد تا بر تاثیرات خود بیفزاید.

از این نظر (خلق ملودی های زیبا و گوشنواز) مجید انتظامی در میان آهنگسازان ایرانی كه كار موسیقی فیلم یا  سمفونیك انجام می‌دهند و موسیقی را با ظرایف و پیچیدگی‌های افزونتری می‌شناسند، نامی ماندگار است.

نگاهی به موسیقی متن فیلم‌هایی چون روز واقعه، از كرخه تا راین، دوئل بسیاری فیلم‌های دیگر و نیز موسیقی برخی سریال‌های تلویزیونی  و نیز سمفونی‌هایی كه وی درباره برخی رخدادهای مهم سه دهه اخیر همانند فتح خرمشهر و دفاع مقدس نگاشته است، از جمله همین اثر اخیر كه این فصل را با من بخوان نام دارد، نشان می‌دهد كه ملودی‌های محكم و البته خلاقانه، جوهر اصلی كار این آهنگساز شاخص عرصه موسیقی كلاسیك و سمفونیك را شكل می دهد.

بر همین بنیان است كه تمامی موسیقی‌هایی كه وی به سفارش این ارگان و آن سازمان و نهاد ساخته است، بی هیچ تردیدی با اقبال عمومی روبرو شده و كمتر كسی در پی نقد نهاد و ارگانی برآمد كه انتظامی برای  و به سفارش آنها موسیقی ساخته است.

در حالی كه در سال گذشته برخی از سمفونی‌هایی كه به سفارش بخش موسیقی حوزه هنری و یا سازمان صدا و سیما از سوی برخی از موسیقیدانهای شناخته شده، تهیه و تولید و عرضه شده‌اند، با انتقادات سخت رسانه‌ها و حتی اهالی موسیقی روبرو شدند.

اگر بخواهیم نقطه محوری این انتقادات را بشكافیم و برجسته كنیم، در نهایت به نبود ملودی‌های جذاب و گوشنواز در متن و محتوای این آثار برمی‌خوریم  و از آن مهمتر نبود روح شرقی و ایرانی دراین آثار كه آنها را با هجمه تند منتقدان روبرو ساخته و نهادهای سفارش دهنده این كارها را با پرسش‌های جدی روبرو كرده است.

مجید انتظامی

این درحالی است كه این آثار به لحاظ ساختار موسیقایی و فرمی كه آهنگساز برای گسترش كار خود انتخاب كرده است (یعنی فرم سمفونی) از ساخت و پرداخت حرفه‌ای و قابل اعتنایی برخوردار است و به تعبیر دقیق‌تر كمتر موزیسین یا منتقدی می‌تواند از این آثار ایراد فنی و تكنیكی بگیرد، اما همه ما می‌دانیم كه هنر تكنیك  صرف نیست و آنچه هنر را هنر می‌كند، و جمعی را اسیر آن،  جوهره‌ای است كه در ذات زیباشناختی فرد هنرمند نهفته است. اگر بخشی از این زیبایی شناسی را به آموخته‌های اكتسابی هنرمند نسبت دهیم، بخش بزرگتر آن را باید به خلاقیت و نبوغ و موقع شناسی هنرمند منتسب كنیم كه توانسته هنرش را به آرایه‌هایی بیاراید كه دیگران كمتر به سراغ آن می‌روند.

مجید انتظامی را باید در مجموعه هنرمندانی قرار داد كه زبان و ذائقه  مخاطب ایرانی را می‌شناسند و بر همین بنیان به خلق اثر دست می‌زند. البته این شناخت هم خلق‌الساعه به دست نیامده است و وی سعی كرده در خلق هر اثر خود  نشانه‌ای از موسیقی شرقی و ایرانی و یا عناصری از موسیقی منطقه را بگنجاند كه این هم حاصل دانش وی از گستره پهناور موسیقی نواحی ایران است كه متاسفانه برخی از هنرمندان و اهالی موسیقی از آن غفلت می‌كنند و به جای استفاده از این سرمایه بكر و دست نخورده به سراغ ملودی‌هایی می‌روند و از فرمی در تلفیق شعر با موسیقی استفاده می‌كنند كه فهم آن خود نیازمند دیلماج  و مترجم است.

این در حالی است كه در كارهای آقای انتظامی این درك بومی و مخاطب شناسانه بروز و ظهوری جدی دارد كه نمونه آن استفاده از سازهای مخصوص مناطق د رفیلم‌هایی چون ازكرخه تا راین (ساز دف)، دوئل (ساز نی انبان) و...  است كه به خوبی در ساختار اركستر و سازبندی وی مستحیل شده است.

حال با چنین پیش زمینه مثبتی این پرسش را با برخی از دست اندركاران نهادهای فرهنگی درمیان می‌نهیم كه اگر قصد از ساختن برخی از قطعات، به خصوص سمفونی سازی كه تب آن در چند سال اخیر دامن‌گیر فضای موسیقی ایران شده است، معرفی و بیشتر شناساندن آن مفهوم یا فرهنگ و یا نامی خاص است، چرا باید از عناصر و ملودی‌هایی استفاده كرد كه با توضیحات چند باره در بروشورها و نیز مصاحبه‌های مختلف هم در ذهن و ضمیر شنونده نمی‌نشیند؟

به راستی برخی از این آثار كه تحت عنوان سمفونی تولید و عرضه شده‌اند، چه میزان توانسته‌اند مخاطبان ایرانی را راضی كنند و حد اقل ما بشنویم كه  ملودی یكی از آنها از سوی خواننده یا مخاطبی عادی زمزمه شده باشد و یا در جایی و برنامه‌ای از آن به عنوان یك موسیقی شنیدنی استفاده شده باشد. اگر نه اصرار بر ساخت سمفونی‌هایی از این دست چه توجیهی دارد؟

این نوشته در پی نفی كار سفارشی نیست و اصولا معتقد است وقتی امكانات خوب و مناسب فراهم باشد خلاقیت هم به جوش خواهد آمد، سخن بر سر این است كه چرا هنرمندی همانند مجید انتظامی در ساخت آثار سفارشی به گونه‌ای عمل می‌كند كه كارهایش شنیدنی و ماندنی‌اند و  برخی دیگر از بزرگان موسیقی این گونه نیستند.

منبع : همشهری

مطالب مرتبط :

مجید انتظامی: سمفونی صلح به پایان رسید