خوب، بد، زشت یا گزینه دال؟
وقتی بخواهی آمار كتابهای كنكور موجود در بازار را بگیری به نتایج جالبی میرسی.
ما هم اینكار را انجام دادیم و همه این دیدهها و شنیدهها را كه جمع كردیم، چیزهای زیادی دستمان آمد؛ اینكه بعضی انتشاراتیها ترفندهای تبلیغاتی خاصی برای فروش دارند مثل تجدید چاپ در تیراژهای پایین (مثلا10 هزار تا كتاب را در 10 نوبت چاپ میكنند تا هم آمارشان بالا برود، هم پزش را بدهند كه بله، این همه تجدید چاپ داشتهایم)؛ اینكه بعضیها به هوای سود به این حوزه میآیند اما نمیدانند كه آواز دهل شنیدن از دور خوش است؛ اینكه بعضیهای دیگرشان هم، عكس و اسم برگزیدگان كنكور را به ضرب سكه و پول و ماشین، به نفع خودشان مصادره میكنند كه بله، اینها یا ما را خواندهاند یا...
مبتکران
محسن انصاری، مدیر فروش مبتكران است؛ انتشاراتی كه از سال تصویب قطعنامه، فعالیت رسمیاش را شروع كرده. انصاری میگوید كه قبل از سازمان سنجش، آنها كار تستها را شروع كردهاند.
" الان این ناشران را نگاه كنید. 80 ـ 70 درصد فروششان تست و آمادگی كنكور است، بقیهاش هم به كتابهای دیگر اختصاص دارد. دغدغه كنكور است دیگر. میآیند این كتابها را میبینند، میگویند بخریم، شاید چند تا نكتهای هم داخل اینها باشد و كمكمان كند؛ دانشآموزان و كنكوریها را میگویم.
میدانید، همهاش هم سود نیست كه. من 20 سال است كه كارم این است. اندازهای كه شما مدنظرتان است، سود دارد اما وقتی كتابهای درسی عوض شوند چه؟ آنموقع میشود ضرر. بعدش همه كتابها هم كه گُل نمیكنند. بنابراین احتمال سوخت شدن سرمایه هم هست. برای خودش ریسك هم دارد."
قلم چی
حسین صدرایی، مدیر فنی كتابهای كانون قلمچی است؛ حسابی هم به آقای قلمچی و محل كارش ارادت و دلبستگی دارد. میگوید كه قلمچی خودش از مدرسان بنام بوده و همراه عدهای از همكارانش آموزش میدادهاند. گل كرده كیفیت كارشان و بعدش تصمیم گرفتهاند كه آن را عمومی كنند و نهایتش، شده است همین چیزی كه میبینیم. الان هم نزدیك 150نمایندگی در همهجای كشور دارد حتی نقاط محروم.
" متاسفانه در كشور ما، وقتی كار كسی گُل میكند، دیگران حساس میشوند. در آمریكا بیل گیتس میشود میلیاردر و موفق اما این حساسیتها ایجاد نمیشود و تازه، همه كمكش هم میكنند. من اعتقادات مذهبیای دارم. برایم مهم است برای كی كار میكنم. سالم بودن محل كار و كارفرمایم برایم مهم است. اگر مشكلدار بودند تا حالا اینجا را ترك كرده بودم.
چیزهای زیادی درباره كانون شنیدهام. عجیبترینشان همین فروش سؤالات بوده و ارتباط با طراحان سؤال كنكور؛ در حالی كه اصلا طبق سیستمی كه سازمان سنجش دارد، امكانپذیر نیست.
ما در 3 مرحله، كارهامان را بازبینی و ویراستاری میكنیم. وقتی كه این 3 گروه كار را تایید كردند، میرود برای چاپ.
ما در 7 ـ 6 سال گذشته، ناشر اول كشور بودهایم؛ بین همه ناشران خصوصی و دولتی، طبق آمار رسمی وزارت ارشاد.
كتابی داشتهایم كه در یك سال، 15 چاپ خورده. شاید 80 هزار تیراژ هم داشته. فكر میكنم در كل نمایشگاه هم اول باشیم از حیث فروش و رقم فروش.
خب، سیستم آموزشی ما تستی است. نمیشود حالا كه اینجوری است، كار نكرد كه. ما با توجه به این سیستم معیوب، داریم به بچهها كمك میكنیم؛ چرا كه هدف اصلی ما بالا بردن سطح علمی در همه كشور است.
در سال شروع تقریبا رقیبی نداشتیم. دیگران كه موفقیتمان را دیدند، آمدند خیلی از اسمها و طرحها را هم از ما گرفتند؛ مثل همین عنوان طبقهبندیشده. این باعث بالا رفتن كیفیت كار شد.
توی این چند سال، چندتایی ناشر آمدند. بعضیهاشان خوب كار نكردند و حذف شدند. اسم نبرم بهتر است. بچهها خودشان بهتر میشناسند. الان هم یك رقیب خوب داریم كه خوب دارد كار میكند.
ما همیشه به بچهها توصیه میكنیم كه اولین منبع، كتابهای درسی است؛ اول آنها را بخوانند و تمرینهایش را حل كنند، بعد اگر وقت اضافه آوردند، سراغ كتاب تست بروند.
طراحان تست از طرف سازمان سنجش برای همكاری با بیرون محدودیت دارند. سازمان، بانكی قوی از سؤالات دارد. شب امتحان عدهای قرنطینه میشوند و سؤالات را انتخاب میكنند. طراح مشخص نیست. امكان لورفتن سؤالها و همكاری با طراح خیلی بعید است."
گاج
امیرحسین مجتهدی، مدیراجرایی و تبلیغات انتشارات گاج است؛ همان انتشاراتی كه با شعار «ما فقط همین تخصص را داریم» كار میكند. به گفته مجتهدی، آنها فقط روی همین تخصص چاپ كتاب زوم كردهاند و همین تمركز حسابی جواب داده است.
"اولین ناشری هستیم كه استاندارد ایزو 9001 را داریم در صنعت نشر. این سیستم برای همه مراحل نشر، استاندارد دارد، حتی برای نوع كاغذ چاپ. نوعی حرفهای شدن كار است.
همهجا همین است. بعضی وقتها گرد و خاكی بلند میشود. ممكن است در كوتاه مدت هم جواب بدهد اما در درازمدت كم میآورد. مشتریهای خود این كتابها، سره را از ناسره تشخیص خواهند داد؛ هر چقدر هم كه این انتشاراتیها و كتابها زیاد بشود.
سود؟ چه كسی میتواند سود سرشار ببرد؟ كسی كه مشتریاش زیاد باشد؛ یعنی عرضهای متناسب تقاضایش داشته باشد. اگر نتواند كه ورشكسته میشود. این رقابت خودش تعیین میكند كه كیها بمانند و كیها نمانند. مخاطب این را تعیین میكند.
شهریور و آبان و آذر سال گذشته ناشر اول كشور بودیم. این را با استناد به آمار خانه كتاب میگویم؛ هم از حیث شمارگان، هم از نظر تعداد چاپها."
آزمون
آزاده قارینیت، مدیر فروش نشر آزمون است و دختر مدیر و صاحب امتیاز آن. او حرف اول حوزه تست را تبلیغات میداند. از نگاه او، تبلیغات بیشتر یعنی فروش بیشتر، ضمن اینكه این حوزه را هم پررقیب میداند.
"حوزه كتابهای تستی تجاری شده. بچهها خیلی جذب تبلیغات میشوند. تستها هم بیشتر جمعآوری و تدویناند، نه تالیف. كتاب تالیفی زیاد ندیدهام.
اگر روی تبلیغات خوب كار كنید، فروش خوبی هم خواهید داشت. بازار خوبی است اما خیلی باید مراقب باشید چون با سرنوشت بچهها سر و كار دارید.
یك ترفند تبلیغاتی است، درست هم نیست اما تا حالا جواب داده. ارشاد باید كاری كند؛ اینكه یك كتاب را در چاپهای مختلف به بازار عرضه میكنند، در حالی كه میتوانند در چاپهای كمتری هم این كار را بكنند.
همه چیز توی كتابهای درسی هست. با آنكه ناشرم، این را میگویم. این كتابهای تست در كنار كتابهای درسی، برای بالا بردن سرعت و مهارت تستزنی خوب است.
ریسك هم دارد. كتابها كه عوض شوند، ناشران خیلی ضرر میكنند. البته سود هم دارد. لابد دارد كه این همه بعضیها خرج تبلیغشان میكنند دیگر.
بچهها معمولا از هم سن و سالانشان میپرسند سراغ چه كتابهایی بروند. معمولا سراغ ناشرانی كه تبلیغات بیشتری دارند، میروند یا ناشرانی كه تو چشمتر هستند یا میروند كتابفروشیها، از فروشندهها راهنمایی میگیرند."
ژرف اندیشان
اسدالله آقاجانی، مدیر انتشارات ژرفاندیشان است. 6 سالی هست كه در این حوزه كار میكند. قبلا معلم بوده. از فروششان هم راضی بوده و خود را جزو 5 ـ 4 ناشر پرفروش این حوزه میداند. جالب اینكه اولین كتاب انتشاراتش را هم خودش تالیف كرده.
" من اگر هزینه تبلیغاتی را صرف خرید 4 ـ 3 واحد آپارتمانی میكردم، الان ســود خــیلــی بیشتری كرده بودم.
مثل بازی استقلال و پیروزی است؛ بعضی وقتها جوانمردانه بازی میكنند اما بعضی وقتهای دیگر نه. بالاخره این، حوزهای است كه 15 تا 20 میلیون مخاطب دارد و ممكن است این حجم از مخاطبان، بعضی وقتها رقابت را ناسالم كند.
نمیتوانم بگویم ترفندهای تبلیغاتی در این حوزه نیست اما بالاخره همكاریم دیگر. من خودم معلم هستم و سعی میكنم شئونات كاریام را حفظ كنم. سعی میكنم اصول حرفهای را رعایت كنم و همكاران را تخریب نكنم. درست است رقیب هستیم اما بابت خیلی از مسائل غیركاری هم با آقای قلمچی جلسات خصوصی داشتهایم؛ حتی بابت مسائل كاری؛ اینكه ایشان میگوید مرا در جریان كارهایت بگذار و... اینها هم وجود دارد.
هر كسی دارد از عكس و اسم برگزیدهها استفاده میكند، مطمئن باشید مشكل دارد. بعضیها هم این كار را میكنند. كسی كه برتر است، خدا به او ذهن خلاق داده و از اولش هم اینجوری بوده. این نیست كه با كتابها و آموزشهای ما اول شده باشد. درست نیست كه همهاش را به حساب كتابها و آموزشهای خودمان بگذاریم؛ حالا دست بر قضا، چند تا كتاب ما را هم خوانده باشد...
ترفند تعدد چاپ را بعضیها به كار میبرند؛ هم حرفهایها، هم ناشران خرد؛ مثلا برای هر 1500تا یك اعلام وصول میگیرند كه بار روانی و تبلیغی دارد. اینها را تبلیغات كاذب میدانم. اینها به شأن آدمها برمیگردد. ما ناسلامتی، متولیان امور فرهنگی این مملكتیم و قلم و علم و كتاب در دینمان مقدس است. اگر هم صددرصد رعــایت نـــمــیكــنـــیم، خداوكیلی 50 درصد رعایت كنیم".
یكپنجم كتابهای كشور، كمكدرسی است
شاخ درآوردید؟! حوصله خواندنش را ندارید؟ ای بابا، شما هم كه با این ترس تاریخیتان از ریاضیات و آمار، دیگر شورش را درآوردهاید. كاری ندارد؛ قلق كار دستتان بیاید، دیگر مثل آبخوردن است. اگر از این عددها خیلی سر در نمیآورید حداقل نگاهی به جدول آمار كتابهای كمكدرسی خانه كتاب بیندازید.
نكات كنكوری
1 - از بین ناشران، تنها 11ناشردست به چاپ كتابهای ترجمهای در این حوزه زدهاند؛ كانون فرهنگی آموزشی قلمچی هم با 22عنوان كتاب چاپشده ترجمهای، بیشتر از همه كار كرده.
2 - بیشترین كتابها را همان 3 تا ناشر اولی چاپ كردهاند.
3 - بیشترین تیراژ كتابهایی كه چاپ شده متعلق به قلمچی، گاج و مهرگان توس است؛ همه بالای 2میلیون تیراژ دارند؛ البته منهای قلمچی كه نزدیك 4 میلیون نسخه كتاب چاپ كرده.
4 - بیشترین صفحات تولید شده را هم، گاج، قلمچی، آیندگان و مبتكران دارند.
5 - بیشترین كتابهای چاپ اول را قلمچی و آیندگان داشتهاند. بیشترین تجدیدچاپیها هم، متعلق به آیندگان، گاج و قلمچی بوده است.
برای مطالعه
اما بد نیست آمار مختصری هم درباره آمار كتابهای چاپشده در سال85 داشته باشید و اطلاعات عمومیتان بالا برود.
سال85، ما كلا 51347 كتاب چاپ شده داشتیم. 23549 تایش چاپ اول و بقیهاش چاپ بعدی بود. كل تیراژ همه كتابها را هم كه چرتكه انداختند، نزدیك 220میلیون نسخه درآمد. تیراژ متوسط هر كتاب، 4300 تا بود. متوسط صفحه هر كتاب هم 254 صفحه. خب، حالا وسط اینها داشته باشید آمار كتابهای كمكدرسی همان سال85 را:
كلا 9هزار و 850 كتاب توی این حوزه چاپ شده. تیراژ متوسط هم حول و حوش 4هزار نسخه بوده. از اینها فقط 82تایش ترجمه بوده. كل تیراژ این كتابها هم، نزدیك 39میلیون نسخه بوده و بد نیست بدانید از این تعداد كتابهای چاپ شده، 631 تایش در شهرستان چاپ شده و بقیهاش در پایتخت.
منبع: همشهری جوان