راز و اسرار نماز
راز و رمز پوشش نمازگزار
لباس ظاهر، نعمتی از جانب خداوند است و اندامهایی از بدن را میپوشاند که در صورت آشکار شدن باعث شرمساری است. لباس، کرامتی است که خدا بندگان خود را با آن گرامی میدارد، چرا که خداوند چنین کرامتی را به دیگر مخلوقات عنایت نکرده است. این جامه برای مومنان وسیلهای برای انجام واجباتی است که خدا امر فرموده است.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «... وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَیْر...»(اعراف،26)؛ لباس تقوا بهتر است. همچنین امام صادق علیهالسلام میفرماید: «أَزْیَنُ اللِّبَاسِ لِلْمُؤْمِنِ لِبَاسُ التَّقْوَى وَ أَنْعَمُهُ الْإِیمَان»(مصباح الشریعه،ص30)؛ زیباترین لباس زینت برای مومنین، لباس تقوا و برترین جامهها، جامه ایمان است.
جایگاه لباس ظاهر
جامه کرامت، لباس ارزشمندی است که خداوند انسان را به آن مفتخر کرده و او را از میان مخلوقات جهان برگزیده است و لباس ظاهری، نعمت بزرگی است که زشتیهای بدن را میپوشاند و برای مومن وسیله انجام عبادات و یکی از شروط صحت نماز، طواف و دیگر عبادات است.لباسی را میتوان بهترین لباس دانست كه در مرحله نخست انسان را مشغول خود نسازد و به آفتهایی چون عجب و ریا، فخر و مباهات و قساوت دل دچار نکند، و در مرحلة دوم موجبات شکر و ذکر و نزدیکی به خداوند را فراهم آورد.
اسرار پوشش
مومن لازم است كه به هنگام پوشیدن لباس، رحمتهای خداوند را در پوشیده داشتن عیوبش به یاد آورد؛ و با یکرنگی و راستی در محضر خداوند حضور یابد و ظاهر خود را به طاعت و باطن را به بیم از خداوند بیاراید. از جمله عنایات خداوند بر انسان آنست كه اسباب پوشش عورات ظاهری و باطنیاش را فراهم آورده و راه توبه و انابه را به روی او گشوده است. لذا همانگونه که خداوند پوشاننده عیوب بندگان است، دوستدار کسانی است که عیوب دیگران را میپوشانند. پس مومن نمازگزار نیز باید ستار زشتیها و کاستیهای بندگان خدا باشد و با چشم بستن بر آنها عمر خود را در یافتن عیوب مردم مصروف نسازد، بندهای از بندگان خدا را هتک حرمت نکند و پرده ناموس احدی را ندرد. چرا كه اگر پرده عیوب کسی را پاره کند، حقتعالی نیز از برخی اعمال و اخلاق او پرده برخواهد داشت و او را در میان مردم رسوا خواهد کرد. به بیان دیگر نمازگزار با بررسی عیوب خود از جستجو در عیوب دیگران باز میماند، و اعمال نیک خود را به واسطه گناهانی چون غیبت و تهمت، سرمایه تجارت دیگران در آخرت قرار نمیدهد. (امام خمینی، سرّالصلوه، صص53-49)شهید دستغیب(ره) نیز با تعبیری شیوا به بیان سرّ پوشش پرداخته است: پوشاندن زشتیهای ظاهری واجب و پنهانکردن ناپاکیهای درونی، گناهان و رذائل اخلاقی الزامی است. بدیهی است که نخستین راه برای دوری از رذائل اخلاقی، پرهیزکاری و تقواست. لذا نمازگزار باید با توجه به زشتیهای باطنی خویش و علم به اینکه هیچ عاملی جز ابراز پشیمانی و توبه در پیشگاه خداوند، آنها را محو نمیكند، به مانند بندهای گنهکار که میداند پناهی جز مولای خویش ندارد، با سری فرو افکنده از شرم و با قلب و زبانی عذرخواه، در برابر خداوند حضور یابد. البته کسیكه در این جهان از شرم و خجلت گناهانش، سر فرو افکنده، در قیامت سرفراز خواهد بود. خداوند میفرماید: «وَ لَوْ تَرى إِذِ الْمُجْرِمُونَ ناكِسُوا رُؤُسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِم...»؛ (سجده،12) و گنهكاران را نزد پروردگارشان سرافكنده بینی.(دستغیب، صلوه الخاشعین، ص74)
تطبیق لباس ظاهر با لباس باطن
هنگامیکه انسان جامه به تن میکند باید به یاد آورد که چگونه خدای متعال با صفت ستاری خود گناهان او را میپوشاند. پس ضروری است انسان ظاهر خود را با لباس کرنش و طاعت، و باطن خویش را با لباس راستی و صفا و خوف و وفا بپوشاند و رحمتهای بیکران خداوند را به یاد آورد؛ که چگونه جامههای نیكو را برای پوشاندن زشتیهای بدن آفریده و درِ توبه را برای بخشایش گناهان گشوده است، تا کراهتهای باطنی و عیبهای درونی را با آن بپوشاند و از رسوایی انسان در نزد مردم جلوگیری كند.شایسته است که انسان لباس باطن را ترس از خدا و جامه ظاهر را طاعت حق تعالی قرار دهد. ستاری خداوند برای انسان سرمشقی است تا هیچکس را رسوا نکند، و همواره به عیوب خویش بپردازد، از آنچه که به او مربوط نمیشود، درگذرد و از تباه ساختن عمر خود برای عمل دیگران بیرهیزد
مومن نباید به هنگام پوشیدن لباس ظاهری از جامه تقوا، ایمان و معرفت که بهترین لباسها هستند، غافل باشد. همچنان که با لباس ظاهر، عورت بدن را میپوشاند، با لباس تقوا نیز عورات و زشتیهای باطنی را پنهان کند و کرامات خداوند را مورد توجه قرار دهد و لباس ظاهر را برای انجام وظایف بندگی و لباس باطن را برای رعایت آداب حضور در محضر خداوند به تن کند.؛ و بداند که بهترین جامههای ظاهری و باطنی آن است که او را به یاد خدا آورد و از ذکر او غافل نسازد. پس مومن باید دقت لازم را در جنس و شکل لباس ظاهری مصروف کند تا لباسش اسباب سرکشی نفس و غفلت از یاد حق نشود و او را در زمرة اصحاب عجب و ریا، مفاخره و تکبر وارد نسازد.
درسگرفتن از لباس ظاهر
پس انسان در مقام سپاس این نعمتها باید همواره به عیبهای خود مشغول باشد و از پرداختن به عیوب دیگران که دانستن آنها برای او سودی ندارد بپرهیزد و عمر گرانمایه را، که یگانه سرمایه اوست در یافتن عیوب دیگران تباه نسازد؛ چون زیانبارترین معامله، صرف سرمایه عمر در راهی بیهوده است. به بیان دیگر لازم است انسان از گناهان خویش غافل نشود؛ چرا که فراموشی گناه یکی از بزرگترین عقوبتهای خداوند در دنیا و دارای شدیدترین عذاب در آخرت است. تا هنگامیکه انسان به طاعت حق مشغول است و میکوشد با جستجوی عیوب خویش، آفتهای ایمان خود را بشناسد و از آن بپرهیزد، از آفات محفوظ میماند و در رحمت بیکران خداوند غوطهور میشود.کسی که راه سعادت را پیش گرفته، باید زشتیهای باطنی و سرّی خود را با تمسک به مقام بخشندگی و ستاری خداوند بپوشاند و از در توبه به پشیمانی و ندامت خود اعتراف نماید و زشتیهای خود را پنهان سازد
در نتیجه عالیترین نعمتهای پروردگار را نصیب خود میسازد و از نور حکمت و معرفت برخوردار میشود. ولی هنگامی که گناهان خود را به فراموشی بسپارد، هرگز به سعادت و رستگاری نخواهد رسید.(اسرار نماز، امام خمینی، ص103)
مراتب پوشش در نماز
امام خمینی(ره) با برشمردن مراتب پوشش میفرماید: پوشش در نماز در نظر مردم عادی پوشاندن زشتیهای بدن از نگاه دیگران است؛ ولی در نگاه خواص پرهیزکاری، بهترین پوشش است که باید در تمام اوقات و ساعات به ویژه به هنگام نماز و حضور یافتن به درگاه الهی، بدان توجه داشت. لباس و پوشش در نظر عارفان پوشاندن لباس پاکدامنی بر زشتیهای نفس، و در نزد اهل ایمان پوشاندن جامة آرامش بر تلاطمهای روحی و قلبی است و در نزد اهل ولایت اظهار فرمانبرداری و بندگی در برابر خداوند است. هنگامی كه نمازگزار با اصلاح همه عیبهای خود به مقام بندگی دست یابد، لیاقت حضور بیپایان در بارگاه خداوند را به دست میآورد.در روایت آمده برخی از مردم در روز قیامت با سیمایی محشور میشوند که میمون و خوک در مقایسه با آنها زیبا بهشمار میآیند
مزیت پوشش باطن انسان
خداوند پوشاننده همه عیبهای ظاهری و باطنی است و اراده فرموده که زشتیهای بشر با لباس پوشیده شود و امر کرده تا پردة عیبپوشی بر زشتی اعمال و رفتار بندگان فرو افتد. چون اگر این امکان نبود بندگان در همین جهان با صورتهای حقیقی خود ظاهر و رسوا و خوار میشدند. ولی پروردگار با عیبپوشی خود، آن ناپاکیها و پلیدیهای اخلاقی و پستیهای رفتاری انسان را از نگاه همه پنهان کرده است. چرا که اگر اینها را آشکار کرده بود هر انسانی با سیمایی متناسب با خصیصههای رفتاری خود ظاهر میشد، همانگونه که در جهان دیگر آنگاه که اسرار از پرده برون میافتد، چنین خواهد شد.در روایت آمده «برخی از مردم در روز قیامت با سیمایی محشور میشوند که میمون و خوک در مقایسه با آنها زیبا به شمار میآیند.»(علمالیقین، ج2، ص901) در روایتی دیگر آمده «متکبر به صورت مورچه ضعیفی که پایمال خلایق است، محشور میشود تا وقتی که مردم، از حساب اعمال خود فارغ شوند.»(اصول کافی، ج3، ص424) بنابراین صورت هر انسانی را میتوان پردة عیبپوشی حق دانست که بر زشتیهای باطنی فرو افتاده است.
بنابراین کسی که راه سعادت را پیش گرفته، باید زشتیهای باطنی و سرّی خود را با تمسک به مقام بخشندگی و ستاری خداوند بپوشاند و از در توبه به پشیمانی و ندامت خود اعتراف نماید و زشتیهای خود را پنهان سازد.
تفکر در هنگام لباس پوشیدن
بهترین لباس آنست که انسان را از یاد خدا و طاعت او باز ندارد و به سوی خودپسندی، خودنمایی، خودآرایی، فخرفروشی و تکبر که همه از آفات دین و موجب قساوت قلب هستند، سوق ندهد. پس هنگامی که انسان لباس میپوشد، باید به یاد آورد که خداوند متعال گناهان انسان را به رحمت خود پوشیده داشته؛ پس باید آنچنان که ظاهر خود را به جامه میپوشاند، باطن خویش را نیز به لباس راستی بیاراید.شایسته آن است که انسان لباس باطن را ترس از خدا و جامة ظاهر را طاعت حق تعالی قرار دهد. ستاری خداوند برای انسان سرمشقی است تا هیچ کس را رسوا نکند، همواره به عیوب خویش بپردازد، از آنچه که به او مربوط نمیشود، درگذرد و از تباه ساختن عمر خود برای عمل دیگران بیرهیزد. همواره به یاد داشته باشد که فراموش کردن گناهان از بزرگترین کیفرهای خداوند متعال در دنیا و اسباب بیشترین کیفر در آخرت است مادامی که انسان به طاعت خدا و بازشناسی عیبهای خود و ترک گناه مشغول است، از آفتها به دور و در رحمت خدا غوطهور میشود و به گوهرهای حکمت و بیان دست مییابد.
خداوند پوشاننده همه عیبهای ظاهری و باطنی است و اراده فرموده که زشتیهای بشر با لباس پوشیده شود و امر کرده تا پرده عیبپوشی بر زشتی اعمال و رفتار بندگان فرو افتد. چون در غیر این صورت، بندگان در همین جهان با صورتهای حقیقی خود ظاهر و رسوا و خوار میشد