انرژی تجدیدپذیر، راهحل ناترازی برق این روزها؟
در دنیای امروز، توسعه انرژیهای پاک به یکی از موضوعات مهم برای کشورهای در حال توسعه و پیشرفته تبدیل شده است. ایران به عنوان کشوری با ظرفیتهای طبیعی گسترده، پتانسیل فراوانی برای بهرهبرداری از انرژیهای تجدیدپذیر دارد.
با این حال، مسائل مختلفی از جمله سیاستهای اقتصادی، تحریمها و چالشهای سرمایهگذاری، در مسیر توسعه این حوزه مانع ایجاد کردهاند. در این مصاحبه، ما به بررسی این چالشها و همچنین چشمانداز آینده انرژیهای تجدیدپذیر در ایران پرداختهایم. در ادامه، گفتوگوی تبیان با فرزین سوادکوهی، کارشناس انرژی در این باره را میخوانید:
ایران به عنوان کشوری با ظرفیتهای بالای استفاده از انرژیهای پاک، در چه جایگاهی قرار دارد؟
توسعه انرژیهای تجدیدپذیر رویکردی اصولی و ضروری برای ایران است. با این حال، این تفکر باید سالها پیش شکل میگرفت. ایران، با ظرفیتهای طبیعی قابلتوجه، میتوانست همزمان با کشورهایی که در این حوزه تکنولوژی بهروز داشتند، حرکت کرده و سرمایهگذاریهای مؤثری انجام دهد. اما این فرصتها به دلیل تأخیرهای مکرر از دست رفت. امروز، ما با مشکلی به نام "ناترازی انرژی" مواجهیم؛ مشکلی که نتیجه عدم برنامهریزی و سرمایهگذاری بهموقع در این زمینه است.
در دولت پیشین، وزارت نیرو بهعنوان مسئول توسعه برق، طرحی را برای ایجاد ۱۰ هزار مگاوات ظرفیت انرژی تجدیدپذیر در مدت چهار سال ارائه کرد. اما این هدف از ابتدا غیرواقعی به نظر میرسید. حتی در همان زمان، رسانهها هشدار دادند که این عدد قابلباور نیست. از ابتدای انقلاب تا آن زمان، کل ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر ایران تنها ۹۰۰ مگاوات بود. بنابراین، انتظار افزایش ناگهانی و چشمگیر به ۱۰ هزار مگاوات، بدون فراهم کردن بسترهای لازم، از ابتدا با چالش مواجه بود و نشدنی بود.
چرا سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر با چالشهایی روبهرو است؟
به دلیل اینکه متاسفانه انحصار به اصطلاح دولتی در حوزه تولید و فروش برق همیشه یک مانع بزرگ برای سرمایه گذاری بخش خصوصی بوده، برق هم مثل حاملهای دیگر انرژی؛ تولید، قیمتگذاری و عرضهش همیشه توسط دولت بوده. تا زمانی که انحصار دولتی وجود داشته باشد و فضای امنی برای سرمایه گذاری نباشد بخش خصوصی نمیتواند حضور پیدا کند. خود دولت هم که چنین سرمایهای را ندارد. به همین دلیل میگویم متاسفانه ما دیر کردیم؛ هر چند رویکرد، رویکرد درستی است.
برای رسیدن به توسعه پایدار در انرژیهای تجدیدپذیر، دولت باید بسترها و شرایط لازم را برای جذب سرمایهگذاران فراهم کند. چه سرمایهگذاران بخش خصوصی و چه سرمایهگذاران خارجی، باید احساس امنیت و امکانپذیری برای شروع فعالیت در داخل کشور داشته باشند.
ایران، با داشتن ظرفیتهای بینظیر در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، محیط بسیار مساعدی برای توسعه نیروگاههای خورشیدی، بادی، زمینگرمایی و زیستتوده دارد. از این میان، انرژیهای خورشیدی و بادی بهویژه پتانسیل بالایی دارند و نیازمند اقداماتی سریعتر برای ایجاد زیرساختها و تسهیلات حمایتی هستند. تنها با فراهم کردن این بسترها میتوان به هدف توسعه انرژیهای پاک و تجدیدپذیر در کشور دست پیدا کرد.
با توجه به تحریمها، آیا ورود سرمایهگذاران خارجی به ایران ممکن است؟
با توجه به تحریمهای گستردهای که بر ایران اعمال شده است، ورود سرمایهگذاران خارجی به حوزه انرژیهای تجدیدپذیر عملاً غیرممکن به نظر میرسد. سرمایهگذاری خارجی تنها در شرایطی امکانپذیر است که موانع تحریمی برداشته شود و سطح تعاملات ایران با کشورهای دارای تکنولوژی و سرمایه بهبود یابد. این موضوع مستلزم خروج از انزوای سیاسی و باز شدن درهای تعاملات بینالمللی است.
علاوه بر این، حتی سرمایهگذاران داخلی نیز با چالشهای متعددی برای مشارکت در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر روبهرو هستند. از فقدان امنیت اقتصادی گرفته تا انحصار دولتی و نبود حمایتهای کافی، همگی موانعی جدی برای پیشرفت این بخش به شمار میآیند. بنابراین، اگر شرایط داخلی و خارجی تغییر نکند، نهتنها امکان پیشرفت وجود نخواهد داشت، بلکه مشکلات فعلی تشدید شده و توسعهنیافتگی کشور در این حوزه ادامه خواهد یافت.
واقعیسازی قیمت حاملهای انرژی میتواند انگیزهای برای سرمایهگذاری باشد؟
تا زمانی که سیاست دولت بر این اساس باشد که حاملهای انرژی را با قیمت پایین و به صورت یارانهای به مردم عرضه کند، هیچگونه انگیزهای برای سرمایهگذاری داخلی در این حوزه وجود نخواهد داشت. واقعیسازی قیمت انرژی موضوعی است که در تمام دنیا به آن پرداخته میشود و در ایران، به دلیل یارانهای بودن قیمتها، شرایط برای ورود سرمایهگذاران مناسب نیست.
این به معنای حمایت از افزایش قیمت حاملهای انرژی به طور یکباره نیست، بلکه منظور واقعیسازی قیمتها در شرایطی است که بسترهای لازم برای آن فراهم شده باشد، به گونهای که فشار معیشتی به مردم وارد نشود. در حالی که سطح درآمد مردم با استانداردهای جهانی همخوانی ندارد، افزایش قیمت حاملهای انرژی تنها به افزایش مشکلات اقتصادی خواهد انجامید و تأثیر مثبتی نخواهد داشت.
به طور کلی، برای جذب سرمایهگذار، نیاز به ایجاد بسترهایی است که اطمینان از حاشیه سود معقول برای سرمایهگذاران را فراهم کند. تا زمانی که این اطمینان وجود نداشته باشد، هیچگونه پیشرفتی در این زمینه نخواهیم داشت.
به طور کلی نیروگاههای تجدیدپذیر میتوانند به کشورهای در حال توسعه کمک کنند و صرفه اقتصادی دارند؟
انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه انرژی خورشیدی، نیازی به تکنولوژی پیچیدهای ندارند و تجهیزات آنها نیز نسبتاً سادهتر از نیروگاههای حرارتی یا برقآبی است. این ویژگیها باعث میشود که این نوع نیروگاهها در زمان کوتاهتری نسبت به نیروگاههای حرارتی یا برق آبی ساخته شوند و نتایج ملموستری ارائه دهند. در بسیاری از کشورهای دنیا، سرمایهگذاری در این حوزهها، حتی در مناطقی که ممکن است از نظر جغرافیایی شرایط مناسبی به نظر نیاید، در حال افزایش است. دلیل این امر هم این است که سرمایهگذاران بهخوبی میدانند که حاشیه سود در این پروژهها حفظ میشود و امنیت سرمایهگذاری در این بخش تأمین شده است.
در واقع، ساخت نیروگاههای تجدیدپذیر، مانند نیروگاههای خورشیدی، به زمان و سرمایهگذاری کمتری نسبت به نیروگاههای حرارتی نیاز دارد. برای مثال، احداث یک نیروگاه هزار مگاواتی حرارتی بهمراتب طولانیتر و پرهزینهتر از ساخت یک نیروگاه تجدیدپذیر خواهد بود. این نکته باید همیشه مدنظر قرار گیرد که انرژیهای تجدیدپذیر، علیرغم مزایای متعددشان، میتوانند به سرعت توسعه یابند و برای کشورهای در حال توسعه که نیاز به راهحلهای سریع و کارآمد دارند، گزینهای جذاب محسوب میشوند.
ایران به عنوان کشوری با ظرفیتهای بالای استفاده از انرژیهای پاک، در چه جایگاهی قرار دارد؟
توسعه انرژیهای تجدیدپذیر رویکردی اصولی و ضروری برای ایران است. با این حال، این تفکر باید سالها پیش شکل میگرفت. ایران، با ظرفیتهای طبیعی قابلتوجه، میتوانست همزمان با کشورهایی که در این حوزه تکنولوژی بهروز داشتند، حرکت کرده و سرمایهگذاریهای مؤثری انجام دهد. اما این فرصتها به دلیل تأخیرهای مکرر از دست رفت. امروز، ما با مشکلی به نام "ناترازی انرژی" مواجهیم؛ مشکلی که نتیجه عدم برنامهریزی و سرمایهگذاری بهموقع در این زمینه است.
در دولت پیشین، وزارت نیرو بهعنوان مسئول توسعه برق، طرحی را برای ایجاد ۱۰ هزار مگاوات ظرفیت انرژی تجدیدپذیر در مدت چهار سال ارائه کرد. اما این هدف از ابتدا غیرواقعی به نظر میرسید. حتی در همان زمان، رسانهها هشدار دادند که این عدد قابلباور نیست. از ابتدای انقلاب تا آن زمان، کل ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر ایران تنها ۹۰۰ مگاوات بود. بنابراین، انتظار افزایش ناگهانی و چشمگیر به ۱۰ هزار مگاوات، بدون فراهم کردن بسترهای لازم، از ابتدا با چالش مواجه بود و نشدنی بود.
چرا سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر با چالشهایی روبهرو است؟
به دلیل اینکه متاسفانه انحصار به اصطلاح دولتی در حوزه تولید و فروش برق همیشه یک مانع بزرگ برای سرمایه گذاری بخش خصوصی بوده، برق هم مثل حاملهای دیگر انرژی؛ تولید، قیمتگذاری و عرضهش همیشه توسط دولت بوده. تا زمانی که انحصار دولتی وجود داشته باشد و فضای امنی برای سرمایه گذاری نباشد بخش خصوصی نمیتواند حضور پیدا کند. خود دولت هم که چنین سرمایهای را ندارد. به همین دلیل میگویم متاسفانه ما دیر کردیم؛ هر چند رویکرد، رویکرد درستی است.
برای رسیدن به توسعه پایدار در انرژیهای تجدیدپذیر، دولت باید بسترها و شرایط لازم را برای جذب سرمایهگذاران فراهم کند. چه سرمایهگذاران بخش خصوصی و چه سرمایهگذاران خارجی، باید احساس امنیت و امکانپذیری برای شروع فعالیت در داخل کشور داشته باشند.
ایران، با داشتن ظرفیتهای بینظیر در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، محیط بسیار مساعدی برای توسعه نیروگاههای خورشیدی، بادی، زمینگرمایی و زیستتوده دارد. از این میان، انرژیهای خورشیدی و بادی بهویژه پتانسیل بالایی دارند و نیازمند اقداماتی سریعتر برای ایجاد زیرساختها و تسهیلات حمایتی هستند. تنها با فراهم کردن این بسترها میتوان به هدف توسعه انرژیهای پاک و تجدیدپذیر در کشور دست پیدا کرد.
با توجه به تحریمها، آیا ورود سرمایهگذاران خارجی به ایران ممکن است؟
با توجه به تحریمهای گستردهای که بر ایران اعمال شده است، ورود سرمایهگذاران خارجی به حوزه انرژیهای تجدیدپذیر عملاً غیرممکن به نظر میرسد. سرمایهگذاری خارجی تنها در شرایطی امکانپذیر است که موانع تحریمی برداشته شود و سطح تعاملات ایران با کشورهای دارای تکنولوژی و سرمایه بهبود یابد. این موضوع مستلزم خروج از انزوای سیاسی و باز شدن درهای تعاملات بینالمللی است.
علاوه بر این، حتی سرمایهگذاران داخلی نیز با چالشهای متعددی برای مشارکت در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر روبهرو هستند. از فقدان امنیت اقتصادی گرفته تا انحصار دولتی و نبود حمایتهای کافی، همگی موانعی جدی برای پیشرفت این بخش به شمار میآیند. بنابراین، اگر شرایط داخلی و خارجی تغییر نکند، نهتنها امکان پیشرفت وجود نخواهد داشت، بلکه مشکلات فعلی تشدید شده و توسعهنیافتگی کشور در این حوزه ادامه خواهد یافت.
واقعیسازی قیمت حاملهای انرژی میتواند انگیزهای برای سرمایهگذاری باشد؟
تا زمانی که سیاست دولت بر این اساس باشد که حاملهای انرژی را با قیمت پایین و به صورت یارانهای به مردم عرضه کند، هیچگونه انگیزهای برای سرمایهگذاری داخلی در این حوزه وجود نخواهد داشت. واقعیسازی قیمت انرژی موضوعی است که در تمام دنیا به آن پرداخته میشود و در ایران، به دلیل یارانهای بودن قیمتها، شرایط برای ورود سرمایهگذاران مناسب نیست.
این به معنای حمایت از افزایش قیمت حاملهای انرژی به طور یکباره نیست، بلکه منظور واقعیسازی قیمتها در شرایطی است که بسترهای لازم برای آن فراهم شده باشد، به گونهای که فشار معیشتی به مردم وارد نشود. در حالی که سطح درآمد مردم با استانداردهای جهانی همخوانی ندارد، افزایش قیمت حاملهای انرژی تنها به افزایش مشکلات اقتصادی خواهد انجامید و تأثیر مثبتی نخواهد داشت.
به طور کلی، برای جذب سرمایهگذار، نیاز به ایجاد بسترهایی است که اطمینان از حاشیه سود معقول برای سرمایهگذاران را فراهم کند. تا زمانی که این اطمینان وجود نداشته باشد، هیچگونه پیشرفتی در این زمینه نخواهیم داشت.
به طور کلی نیروگاههای تجدیدپذیر میتوانند به کشورهای در حال توسعه کمک کنند و صرفه اقتصادی دارند؟
انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه انرژی خورشیدی، نیازی به تکنولوژی پیچیدهای ندارند و تجهیزات آنها نیز نسبتاً سادهتر از نیروگاههای حرارتی یا برقآبی است. این ویژگیها باعث میشود که این نوع نیروگاهها در زمان کوتاهتری نسبت به نیروگاههای حرارتی یا برق آبی ساخته شوند و نتایج ملموستری ارائه دهند. در بسیاری از کشورهای دنیا، سرمایهگذاری در این حوزهها، حتی در مناطقی که ممکن است از نظر جغرافیایی شرایط مناسبی به نظر نیاید، در حال افزایش است. دلیل این امر هم این است که سرمایهگذاران بهخوبی میدانند که حاشیه سود در این پروژهها حفظ میشود و امنیت سرمایهگذاری در این بخش تأمین شده است.
در واقع، ساخت نیروگاههای تجدیدپذیر، مانند نیروگاههای خورشیدی، به زمان و سرمایهگذاری کمتری نسبت به نیروگاههای حرارتی نیاز دارد. برای مثال، احداث یک نیروگاه هزار مگاواتی حرارتی بهمراتب طولانیتر و پرهزینهتر از ساخت یک نیروگاه تجدیدپذیر خواهد بود. این نکته باید همیشه مدنظر قرار گیرد که انرژیهای تجدیدپذیر، علیرغم مزایای متعددشان، میتوانند به سرعت توسعه یابند و برای کشورهای در حال توسعه که نیاز به راهحلهای سریع و کارآمد دارند، گزینهای جذاب محسوب میشوند.