تبیان، دستیار زندگی

ضرورت فرهنگی یا تهدید انسجام ملی؟

آموزش به زبان مادری

آموزش به زبان مادری یکی از مباحث چالش‌برانگیز در جوامع چندقومی و چندزبانه است. در ایران نیز به عنوان کشوری با تنوع زبانی و فرهنگی بالا، این موضوع از جنبه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی قابل بررسی است. برخی آن را عاملی برای حفظ هویت اقوام و تنوع فرهنگی می‌دانند، در حالی که عده‌ای دیگر آن را تهدیدی برای وحدت ملی تلقی می‌کنند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
آموزش به زبان مادری ، حفظ هویت اقوام ، تنوع فرهنگی ، قانون اساسی ایران،

آموزش به زبان مادری و قانون اساسی ایران

اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، استفاده از زبان‌های محلی و قومی را در کنار زبان فارسی مجاز می‌داند. در این اصل آمده است: استفاده از زبان‌های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آن‌ها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.
این اصل نشان می‌دهد که قانون‌گذار ایرانی به نقش زبان مادری در حفظ هویت فرهنگی اقوام توجه داشته، اما در عین حال بر زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و محور انسجام ملی تأکید دارد.

سند آموزشی یونسکو چه می‌گوید؟

یونسکو در سند «آموزش ۲۰۳۰» بر حق آموزش به زبان مادری تأکید کرده و آن را عاملی برای رشد شناختی و حفظ تنوع زبانی می‌داند. با این حال، این سازمان هشدار می‌دهد که این رویکرد باید با توجه به حساسیت شرایط سیاسی و اجتماعی هر کشور اجرا شود. یونسکو پیشنهاد می‌دهد که در جوامع چندزبانه، مدل‌های تلفیقی طراحی شوند که زبان مادری در مقاطع ابتدایی محور آموزش باشد و به تدریج زبان رسمی و بین‌المللی تقویت شود.

دیدگاه کارشناسان بین‌المللی؛ فرصتی برای هویت یا چالشی برای انسجام؟

اما کارشناسان دیگری نیز هستند که به چالشهای این مسئله پرداخته‌اند. آموزش به زبان مادری از دیدگاه کارشناسان بین‌المللی، موضوعی است که به شدت تحت تأثیر بافت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هر جامعه قرار دارد. هانس یورگن کرایبر، زبان‌شناس اجتماعی، معتقد است که زبان مادری بخش مهمی از هویت فردی و جمعی هر قوم است، اما اگر آموزش صرفاً به زبان مادری محدود شود، ممکن است به کاهش تعامل میان اقوام و افزایش شکاف‌های اجتماعی منجر شود. به عقیده او، زبان رسمی در یک کشور چندقومی، نقشی فراتر از ابزار ارتباطی دارد و به عنوان عنصر انسجام‌بخش در تقویت هویت ملی و جلوگیری از پراکندگی فرهنگی عمل می‌کند. او تأکید دارد که سیاست‌گذاری‌های آموزشی باید به گونه‌ای طراحی شوند که زبان مادری و زبان رسمی به جای رقابت، یکدیگر را تکمیل کنند.

از سوی دیگر، فرناندو ریمیجیو، متخصص سیاست‌های آموزشی، به تأثیرات جهانی‌سازی بر نظام‌های آموزشی اشاره می‌کند. برای مثال، در کشورهای آمریکای لاتین، عدم تقویت زبان اسپانیایی در آموزش ممکن است کودکان را در رقابت‌های آموزشی و شغلی با چالش مواجه کند. ریمیجیو پیشنهاد می‌دهد که نظام‌های آموزشی باید آموزش به زبان مادری را به عنوان یک حق انسانی در کنار تقویت زبان‌های رسمی و بین‌المللی اجرا کنند.

از دیدگاه او کودکانی که تنها به زبان مادری خود تحصیل کرده‌اند، ممکن است در دسترسی به فرصت‌های شغلی و آموزشی دچار مشکل شوند. او پیشنهاد می‌کند که آموزش باید به صورت چندزبانه باشد تا ضمن حفظ هویت زبانی، مهارت‌های دیگر نیز تقویت شود.

چالش‌ها در بازار کارو جامعه

جیمز کامینز، متخصص برجسته در حوزه آموزش دو‌زبانه، دیدگاه متفاوتی ارائه می‌دهد. او به پژوهش‌هایی اشاره می‌کند که نشان داده‌اند یادگیری به زبان مادری در سال‌های ابتدایی، پایه‌ای قوی برای یادگیری سایر زبان‌ها ایجاد می‌کند. کامینز معتقد است که آموزش به زبان مادری نه تنها می‌تواند به حفظ هویت فرهنگی کمک کند، بلکه زمینه‌ای برای پیشرفت شناختی و زبانی در زبان رسمی و سایر زبان‌ها فراهم می‌آورد. با این حال، او هشدار می‌دهد که اگر زبان رسمی در این فرایند نادیده گرفته شود، کودکان ممکن است در تعاملات اجتماعی، تحصیلات عالی و بازار کار دچار مشکلاتی شوند. به همین دلیل، او بر طراحی سیستم‌های آموزشی چندزبانه تأکید می‌کند که در آن، زبان مادری و زبان رسمی به صورت هم‌زمان تقویت شوند.

در ایران، آموزش به زبان مادری می‌تواند نقش مهمی در حفظ تنوع فرهنگی و تقویت احساس هویت قومی اقوام مختلف ایفا کند. اما اگر این رویکرد به درستی مدیریت نشود، ممکن است مشکلاتی را به دنبال داشته باشد. اولین چالش می‌تواند کاهش انسجام ملی باشد. اگر زبان فارسی که زبان رسمی و مشترک میان تمام ایرانیان است تضعیف شود، روابط اجتماعی و فرهنگی میان اقوام مختلف ممکن است دچار مشکل شود و فاصله و شکاف‌های فرهنگی ایجاد شود. در این صورت، امکان برقراری ارتباط مؤثر و همکاری‌های ملی دشوار خواهد شد.

دومین چالش، فرصت‌های اقتصادی است. اگر کودکان فقط به زبان مادری خود آموزش ببینند و در سایر زبان‌ها ضعیف بمانند، ممکن است در یادگیری زبان فارسی و همچنین در ارتباطات ملی و بازار کار محدود شوند. این مسئله می‌تواند آینده شغلی و اجتماعی آن‌ها را تحت تأثیر قرار دهد.