پیامهایی که جان مردم لبنان را نجات نمیدهند
از شروع موج شدید حملات جنگندههای رژیم صهیونیستی به بیروت و اطراف آن 50 روز میگذرد و در این بازه زمانی کوتاه بیش از 1300 نفر به شهادت رسیدهاند. رژیم صهیونیستی برای مشروعیت بخشی به کشتارهای خود قبل از برخی از این حملات پیامهای هشدار تخلیه صادرمیکند. پیامهایی که به زعم خیلیها (از مردم لبنان گرفته تا ناظران بینالمللی) کافی نیستند. در این گزارش که از وبگاه الجزیره ترجمه شده دلایل «بیاثر» یا «کماثر» بودن این هشدارها را میخوانیم.
اَیهام علی محمد دو ساله در کنار خیابان بیمارستان رفیق حریری در جناح؛ حاشیه جنوبی بیروت، بغل پدربزرگش نشسته و در حال خوردن موز بود.
دو روز پیش از آن و در 22 اکتبر، حمله هوایی رژیم اسرائیل خانه این کودک نوپای سوری را هدف قرار داد و او را در زیر خروارها آوار مدفون کرد. حمله به قدری شدید بود که ساختمانهای اطراف را تخریب کرده بود.
اون نزدیک به یکساعت زیر آوار بود تا محلیها تونستند پس از حفاری با دستان خالی اَیهام رو از لابهلای خرابههای ساختمان نجات دهند.
جای زخمهای حادثه آن روز هنوز هم در پیشانی، لبها، چانه و گونههای این پسر بچه دوساله دیده میشود.
ایهام لباس ورزشی قهوهای رنگی به تن داشت و معمولاً از کودکان هم سن و سال خود پر جنب و جوشتر بود. اما در آن لحظات آرام به فضا خیره شده بود و فقط به داستانی که پدر بزرگش تعریف میکرد، گوش میداد.
برعکس مادر و برادر بزرگترش که تو زمان حمله تو قسمت دیگهای از خانه پهلوی هم خوابیده و کشته شده بودند. ایهام و پدرش از اون حمله جان سالم به در بردند. تو اون حمله حداقل 18 نفر کشته و 60 نفر مصدوم شدند.
حسن بو کاسب که در محل انفجار حضور داشته میگه: ارتش (رژیم) اسرائیل هیچ هشداری نداده بود. حرف اون رو باقی اعضای محل تائید میکنند.
همان روز در منطقه شیاح(واقع غرب بیروت) که حدود 10 دقیقه با ماشین از محل بمباران (منطقه اوزای) فاصله داشت، ساختمان دیگهای با خاک یکسان شده بود. با این تفاوت که قبل بمباران پیام هشدار هم دریافت کرده بودند.
رعنا ناصرالدین؛ که در بخش فروش یک شرکت کاشی و حمام مستقر در دبی کار میکند، در دفتر خود نشسته بود که یکی از بستگانش خبر انتشار اطلاعیه تخلیه اسرائیل را در چت گروهی خانوادگی به اشتراک گذاشت.
خانم ناصرالدین به الجزیره گفت: چشمانم سیاهی رفت.
در حدود چهل دقیقه بعد، یک موشک به پایه ساختمان اصابت و آن را ویران کرد.
«در حالی که گریه میکردم خیلی سریع از دفتر بیرون اومدم تا تو فضای باز نفس بکشم»، اون میگه:«حتی الان، توضیح دادن از این ماجرا اشکمو در میاره. یکساعت تو خیابون ایستاده بودم و سعی میکردم تا با این قضیه کنار بیام.»
اسرائیل در آن روز منزل ایهام محمد(کودک نوپای سوری)، رعنا ناصرالدین و خیلیهای دیگه رو خراب کرد.
اگر هشدارهای تخلیه به موقع ارسال شوند این احتمال وجود دارد که خیلیها زنده بمانند. اما خیلیها نسبت به اینکه این هشدارها با حسن نیت صادر شده یا نه مشکوک هستند.
در گزارش Beirut Urban Lab، یک استودیوی تحقیقاتی بین رشتهای در دانشگاه آمریکایی بیروت، در این مورد نوشته: «این دستورات تخلیه بهعنوان یک فراخوان واقعی برای محافظت از غیرنظامیان عمل نمیکنند».
ما آنها را به عنوان بخشی از استراتژی اسرائیل برای ایجاد مشروعیت بخشی به بمبارانها با ادعای حضور یک تهدید به اصطلاح «تروریستی» و عاملی برای ایجاد رضایت عمومی ارزیابی میکنیم.
سخنگوی عرب زبان ارتش رژیم اسرائیل در بیانیهای که در شبکه اجتماعی X به اشتراک گذاشته شد دلیل خاصی برای حمله به ساختمان ناصرالدین به اشتراک نگذاشت و صرفاً نوشت: این اماکن در مجاورت «منافع» یا «تجهیزات» حزبالله قرار گرفتهاند.
از 8 اکتبر 2023 تا امروز بیش از 3000 نفر در لبنان کشته شدهاند. از اواسط سپتامبر و از زمانی که اسرائیل پیجرهای الکترونیکی را در سراسر کشور منفجر کرد، حملات هوایی تشدید شده و به موازات ترور چهرههای اصلی حزبالله تعداد قربانیها به طور چشمگیری افزایش پیدا کرد است. در ماه اکتبر مناطق دره بکا در شرق و ضاحیه (جنوب بیروت) به طور مداوم بمباران شدهاند.
از 27 سپتامبر، رژیم اسرائیل تا کنون چندین دستور تخلیه اجباری برای فرار مردم لبنان از خانههایشان صادر کرده است.
بعضی اوقات این هشدارها نسبت به ساختمان مشخصی مانند محل زندگی خانم ناصرالدین صادر میشوند. در مواقع دیگر، دستور تخلیه کل یک محله را در بر میگیرد. مانند هشداری که برای صور(طایر)؛ پنجمین شهر بزرگ لبنان یا شهرهای بزرگ دیگری مثل بعلبک که هم پر جمعیت است(بیش از 80 هزار نفر) و هم تاریخی(بناهای روم باستان) صادر شد.
طبق گزارشهای موجود ارتش اسرائیل در بین 27 سپتامبر تا 24 اکتبر 2023 حداقل 99 مرتبه به 152 ساختمان در لبنان حمله کرده است.
در بیشتر اوقات دستور تخلیه در اواخر عصر یا اوایل صبح توسط سخنگوی عرب زبان ارتش رژیم اسرائیل در شبکه ایکس و در قالب نقشههایی که اهداف بمباران در آن قرمز شده نمایش داده شده، منتشر میشود. این هشدارها همچنین از طریق پیامک و برنامه واتساپ ارسال میگردند.
مرد 42 ساله سوری که روبهروی بیمارستان رفیق حریری در جناح نشسته بود و خواست نامش فاش نشود، هیجان زده بود و میلرزید. او از زیر ماسک جراحی که برای محافظت از خود در برابر گرد و غبار به صورتش زده بود، خطاب به نخست وزیر رژیم اسرائیل گفت: «نتانیاهو جنایتکار، دست از سر ما بردار، ما را به حال خودمون رها کن»
زمانی که حمله به وقوع پیوست اون به همراه همسر و پنج دخترش که کوچکترین آنها 6 و بزرگترین آنها 12 سال سن داشت در منزلشان بودند.
آنها به محل اصابت نزدیک بودند اما شانس با آنها بود و آسیب جدی ندیدند. انفجار باعث شده بود تا هوای اتاق کشیده شده و با سختی تنفس فشار شدیدی را احساس کنند.
اون میگه: «غبار همهچیز را پوشانده بود. من مرگ را به چشمان خودم میدیدم.»
اضافه میکنه:«امنیت مهمترین چیزه، حالا باید برای امنیت بچههام به سوریه برگردم و ممکنه بمیرم»
اما برگشتن به سوریه ریسک زیادی دارد. بنا به توضیحات خودش ممکنه در سوریه دستگیر و زندانی و یا حتی کشته شود. در حال حاضر خانواده او بیخانمان هستند و در یک چادر در کنار دریای مدیترانه زندگی میکنند.
اون اضافه میکنه:«اگه پول داشته باشی میتونی فرار کنی. پس کی میمیره؟ اونی که پول نداره»
اگنس کالامارد، دبیر کل عفو بینالملل در گزارشی که در 10 اکتبر منتشر شد، گفت: «هشدارهای صادر شده ... کافی نیستند. تحلیلهای ما نشان میدهد که علاوه بر انتشار نقشههای گمراه کننده، اطلاعیهها زمانی صادر میشوند که فرصت کافی برای فرار وجود ندارد (30 دقیقه قبل از حمله) چراکه در نیمههای شب و از طریق رسانههای اجتماعی، زمانی که بسیاری از مردم خواب یا آفلاین بودند یا گزارشهای رسانهها را دنبال نمیکنند منتشر میشوند.
خانواده ناصرالدین مانند بسیاری از خانوادههایی که تلاش میکنند تا از بمبارانهای وحشتناک اسرائیل فرار کنند، چند روز پیش از حمله و بواسطه حملات دیگر در منطقه خانهشان را ترک کرده بودند.
این حمله اتاق او را که از بالکن به شهر مشرف بود از بین برد. علاوه بر آن چرخ خیاطی گران قیمت مادرش و امکان افزودن خاطرات جدید به دفترچه خاطرات قدیمیاش را ازش گرفت.
اون صحنههای پراکندهای را در طول این سالها به خاطر میآورد: نوشیدن قهوه در بالکن طبقه هفتم خواهرش یا زمانی که مادرش عمهاش رو به خاطر سیگار کشیدن داخل خانه تنبیه کرده بود.
رعنا گفت: «من نمیتوانم این احساس را به طور کامل توصیف کنم. «در یک لحظه، مادرم، خواهرم و خانهام همه از بین رفتند. این اتفاقات رو چطور باید توصیف کرد؟ عمیقا احساس شکستگی میکنم.
من به خاطراتمان میچسبم و اعتقاد دارم پیوند بین ما پایدار خواهد بود».
منبع: وبگاه الجزیره
دو روز پیش از آن و در 22 اکتبر، حمله هوایی رژیم اسرائیل خانه این کودک نوپای سوری را هدف قرار داد و او را در زیر خروارها آوار مدفون کرد. حمله به قدری شدید بود که ساختمانهای اطراف را تخریب کرده بود.
اون نزدیک به یکساعت زیر آوار بود تا محلیها تونستند پس از حفاری با دستان خالی اَیهام رو از لابهلای خرابههای ساختمان نجات دهند.
جای زخمهای حادثه آن روز هنوز هم در پیشانی، لبها، چانه و گونههای این پسر بچه دوساله دیده میشود.
ایهام لباس ورزشی قهوهای رنگی به تن داشت و معمولاً از کودکان هم سن و سال خود پر جنب و جوشتر بود. اما در آن لحظات آرام به فضا خیره شده بود و فقط به داستانی که پدر بزرگش تعریف میکرد، گوش میداد.
برعکس مادر و برادر بزرگترش که تو زمان حمله تو قسمت دیگهای از خانه پهلوی هم خوابیده و کشته شده بودند. ایهام و پدرش از اون حمله جان سالم به در بردند. تو اون حمله حداقل 18 نفر کشته و 60 نفر مصدوم شدند.
حسن بو کاسب که در محل انفجار حضور داشته میگه: ارتش (رژیم) اسرائیل هیچ هشداری نداده بود. حرف اون رو باقی اعضای محل تائید میکنند.
همان روز در منطقه شیاح(واقع غرب بیروت) که حدود 10 دقیقه با ماشین از محل بمباران (منطقه اوزای) فاصله داشت، ساختمان دیگهای با خاک یکسان شده بود. با این تفاوت که قبل بمباران پیام هشدار هم دریافت کرده بودند.
رعنا ناصرالدین؛ که در بخش فروش یک شرکت کاشی و حمام مستقر در دبی کار میکند، در دفتر خود نشسته بود که یکی از بستگانش خبر انتشار اطلاعیه تخلیه اسرائیل را در چت گروهی خانوادگی به اشتراک گذاشت.
خانم ناصرالدین به الجزیره گفت: چشمانم سیاهی رفت.
در حدود چهل دقیقه بعد، یک موشک به پایه ساختمان اصابت و آن را ویران کرد.
«در حالی که گریه میکردم خیلی سریع از دفتر بیرون اومدم تا تو فضای باز نفس بکشم»، اون میگه:«حتی الان، توضیح دادن از این ماجرا اشکمو در میاره. یکساعت تو خیابون ایستاده بودم و سعی میکردم تا با این قضیه کنار بیام.»
اسرائیل در آن روز منزل ایهام محمد(کودک نوپای سوری)، رعنا ناصرالدین و خیلیهای دیگه رو خراب کرد.
اگر هشدارهای تخلیه به موقع ارسال شوند این احتمال وجود دارد که خیلیها زنده بمانند. اما خیلیها نسبت به اینکه این هشدارها با حسن نیت صادر شده یا نه مشکوک هستند.
در گزارش Beirut Urban Lab، یک استودیوی تحقیقاتی بین رشتهای در دانشگاه آمریکایی بیروت، در این مورد نوشته: «این دستورات تخلیه بهعنوان یک فراخوان واقعی برای محافظت از غیرنظامیان عمل نمیکنند».
ما آنها را به عنوان بخشی از استراتژی اسرائیل برای ایجاد مشروعیت بخشی به بمبارانها با ادعای حضور یک تهدید به اصطلاح «تروریستی» و عاملی برای ایجاد رضایت عمومی ارزیابی میکنیم.
سخنگوی عرب زبان ارتش رژیم اسرائیل در بیانیهای که در شبکه اجتماعی X به اشتراک گذاشته شد دلیل خاصی برای حمله به ساختمان ناصرالدین به اشتراک نگذاشت و صرفاً نوشت: این اماکن در مجاورت «منافع» یا «تجهیزات» حزبالله قرار گرفتهاند.
از 8 اکتبر 2023 تا امروز بیش از 3000 نفر در لبنان کشته شدهاند. از اواسط سپتامبر و از زمانی که اسرائیل پیجرهای الکترونیکی را در سراسر کشور منفجر کرد، حملات هوایی تشدید شده و به موازات ترور چهرههای اصلی حزبالله تعداد قربانیها به طور چشمگیری افزایش پیدا کرد است. در ماه اکتبر مناطق دره بکا در شرق و ضاحیه (جنوب بیروت) به طور مداوم بمباران شدهاند.
از 27 سپتامبر، رژیم اسرائیل تا کنون چندین دستور تخلیه اجباری برای فرار مردم لبنان از خانههایشان صادر کرده است.
بعضی اوقات این هشدارها نسبت به ساختمان مشخصی مانند محل زندگی خانم ناصرالدین صادر میشوند. در مواقع دیگر، دستور تخلیه کل یک محله را در بر میگیرد. مانند هشداری که برای صور(طایر)؛ پنجمین شهر بزرگ لبنان یا شهرهای بزرگ دیگری مثل بعلبک که هم پر جمعیت است(بیش از 80 هزار نفر) و هم تاریخی(بناهای روم باستان) صادر شد.
طبق گزارشهای موجود ارتش اسرائیل در بین 27 سپتامبر تا 24 اکتبر 2023 حداقل 99 مرتبه به 152 ساختمان در لبنان حمله کرده است.
در بیشتر اوقات دستور تخلیه در اواخر عصر یا اوایل صبح توسط سخنگوی عرب زبان ارتش رژیم اسرائیل در شبکه ایکس و در قالب نقشههایی که اهداف بمباران در آن قرمز شده نمایش داده شده، منتشر میشود. این هشدارها همچنین از طریق پیامک و برنامه واتساپ ارسال میگردند.
افسانه امنیت
رژیم اسرائیل ادعا میکند که دستور تخلیه برای حمایت از مردم لبنان صادر میشود. اما در واقع این پیامها خیلی وقتها به مردم نمیرسد که اگر میرسید شاید مادر و برادر ایهام هم امروز زنده مانده بودند.مرد 42 ساله سوری که روبهروی بیمارستان رفیق حریری در جناح نشسته بود و خواست نامش فاش نشود، هیجان زده بود و میلرزید. او از زیر ماسک جراحی که برای محافظت از خود در برابر گرد و غبار به صورتش زده بود، خطاب به نخست وزیر رژیم اسرائیل گفت: «نتانیاهو جنایتکار، دست از سر ما بردار، ما را به حال خودمون رها کن»
زمانی که حمله به وقوع پیوست اون به همراه همسر و پنج دخترش که کوچکترین آنها 6 و بزرگترین آنها 12 سال سن داشت در منزلشان بودند.
آنها به محل اصابت نزدیک بودند اما شانس با آنها بود و آسیب جدی ندیدند. انفجار باعث شده بود تا هوای اتاق کشیده شده و با سختی تنفس فشار شدیدی را احساس کنند.
اون میگه: «غبار همهچیز را پوشانده بود. من مرگ را به چشمان خودم میدیدم.»
اضافه میکنه:«امنیت مهمترین چیزه، حالا باید برای امنیت بچههام به سوریه برگردم و ممکنه بمیرم»
اما برگشتن به سوریه ریسک زیادی دارد. بنا به توضیحات خودش ممکنه در سوریه دستگیر و زندانی و یا حتی کشته شود. در حال حاضر خانواده او بیخانمان هستند و در یک چادر در کنار دریای مدیترانه زندگی میکنند.
اون اضافه میکنه:«اگه پول داشته باشی میتونی فرار کنی. پس کی میمیره؟ اونی که پول نداره»
شکستهام؛ فراتر از لغات!
حتی برای کسانی هم که این پیامها را دریافت میکنند سخت است که خانه خود را نجات دهند.اگنس کالامارد، دبیر کل عفو بینالملل در گزارشی که در 10 اکتبر منتشر شد، گفت: «هشدارهای صادر شده ... کافی نیستند. تحلیلهای ما نشان میدهد که علاوه بر انتشار نقشههای گمراه کننده، اطلاعیهها زمانی صادر میشوند که فرصت کافی برای فرار وجود ندارد (30 دقیقه قبل از حمله) چراکه در نیمههای شب و از طریق رسانههای اجتماعی، زمانی که بسیاری از مردم خواب یا آفلاین بودند یا گزارشهای رسانهها را دنبال نمیکنند منتشر میشوند.
خانواده ناصرالدین مانند بسیاری از خانوادههایی که تلاش میکنند تا از بمبارانهای وحشتناک اسرائیل فرار کنند، چند روز پیش از حمله و بواسطه حملات دیگر در منطقه خانهشان را ترک کرده بودند.
این حمله اتاق او را که از بالکن به شهر مشرف بود از بین برد. علاوه بر آن چرخ خیاطی گران قیمت مادرش و امکان افزودن خاطرات جدید به دفترچه خاطرات قدیمیاش را ازش گرفت.
اون صحنههای پراکندهای را در طول این سالها به خاطر میآورد: نوشیدن قهوه در بالکن طبقه هفتم خواهرش یا زمانی که مادرش عمهاش رو به خاطر سیگار کشیدن داخل خانه تنبیه کرده بود.
رعنا گفت: «من نمیتوانم این احساس را به طور کامل توصیف کنم. «در یک لحظه، مادرم، خواهرم و خانهام همه از بین رفتند. این اتفاقات رو چطور باید توصیف کرد؟ عمیقا احساس شکستگی میکنم.
من به خاطراتمان میچسبم و اعتقاد دارم پیوند بین ما پایدار خواهد بود».
منبع: وبگاه الجزیره