سوالی سخت از مردم غزه
حالت چطوره؟
حالت چطوره، این پیام سادهای است که دوستانم روزانه از کنیا، نیجریه، ترکیه، انگلیس، اردن، ایران و مراکش از من میپرسند. سوالی که در اکثر نقاط دنیا معمولی و دوستانه به نظر میرسد. اما من احساس میکنم که نیت آنها از این سوال در واقع این جمله است: هنوز زندهام یا نه؟ به هر حال پاسخ به این سوال برای من کار راحتی نیست.
حالم چطوره، وقتی به خانهام فکر میکنم که در دومین روز نسلکشی (اکتبر 2023) با ترس و وحشت مجبور به ترک آن شدم. حالم چطوره، وقتی خانهای که سالها با همسرم وقت گذاشتیم و آن را ساختیم در حملات هوایی رژیم اسرائیل ویران شد. حالم چطوره، وقتی از اخبار محل سکونتمان را میبینم که به تلی از آوار تبدیل شده؟ جایی که خاطرات شیرین زیادی در آن ساختیم...
حالم چطوره، وقتی که رویای تکمیل رساله دکتری در زیر آوارهای خانهام خوابیده است؟ حالم چطوره، وقتی صدای گریه دختر کوچکم را میشنوم که من سوال میکند که چه بلایی سر اسباببازیهایش آمده؟ حالم چطوره، وقتی دختر دیگرم را که در آستانه ورود به دبیرستان بود را میبینم که دیگر امید (و امکانات) ادامه تحصیل را ندارد؟ حالم چطوره، وقتی نا امیدی پسرهایم را میبینم، پسرانی که هر روز به باشگاه ورزشی میرفتند تا روزی به ستارههای دنیای ورزش تبدیل شوند؟
حالم چطوره، وقتی یادم میاد تمام تحقیقاتی که روی کاغذ نوشتم در ویرانههای خانهای بمباران شده از بین رفته است؟ حالم چطوره، وقتی یاد کتابهایی که خریدم میافتم که قرار بود با آنها کتابخانهای زیبا برای فرزندانم بسازم؟ تمام آنها از بین رفتهاند.
حالم چطوره، وقتی در چادری زندگی میکنم که با هر باران، سیلاب آن را پر میکند و حشرات به آن هجوم میآورند؟ حالم چطوره، وقتی دائما نگران سلامتی فرزندانم هستم که به ابتداییترین امکانات بهداشتی هم دسترسی ندارند؟ حالم چطوره، وقتی میدانم که فرزندانم غذای مقوی مصرف نمیکنند؟ حالم چطوره؟ وقتی یکسال است که غذای کنسروی مصرف میکنیم، تا جایی که طعم گوشت و ماهی را فراموش کردهایم.
حالم چطوره وقتی ساعتها برای شست و شوی دستی ظرف و ظروف و رخت و لباس صرف میکنم؟ حالم چطوره وقتی میبینم بچههایم برای بدست آوردن آب به دنبال کامیون میدوند؟ حالم چطوره، وقتی با افزایش سرسامآور قیمت صابون نگران این هستم که چطور همهچیز را تمیز نگهدارم. حالم چطوره وقتی نمیدونم تو سرمای زمستان چطور فرزندانم را گرم نگهدارم.
حالم چطوره، وقتی دنبال جایی میگردم که بتوانم تلفن همراهم را برای اتمام کارهایم شارژ کنم؟ حالم چطوره، وقتی باید تمام چیزهایی را که میخواهم از طریق موبایل بنویسم؟ حالم چطوره، وقتی در وسط این نسلکشی تلاش میکنم تا قدرت بیان روایت این روزها را به دست بیاورم؟ حالم چطوره، وقتی مسیر طولانی را برای پیدا کردن آنتن برقراری اتصال اینترنت طی میکنم تا از احوال و شرایط عزیزانم خبری بدست بیاورم؟
حالم چطوره، وقتی فهرست اسامی شهدا را با ترس دیدن یک نام آشنا نگاه میکنم. حالم چطوره، وقتی با (غم) از دست دادن بسیاری از آشنایان و همسایگانم دست و پنجه نرم میکنم؟ حالم چطوره، وقتی با این همه درد و ترس به این فکر میکنم که فردا چه خواهد شد؟
حالم چطوره، وقتی بچهها را برای شنیدن قصه در چادر دور خودم جمع کرده و در تلاشی ناموفق سعی میکنم تا روزنهای از امید برای آنها و خودم بگشایم؟
حالم چطوره؟ یک سوال روزمره است که من جوابی برای آن ندارم. شاید به لغتنامهای نیاز دارم تا بتوانم واژه دقیقی برای توضیح احساسم از این نسلکشی پیدا کنم.
بیرون از غزه پاسخ به این سوال کار سختی نیست و به زمان زیادی برای پاسخ نیاز ندارد چرا که مردم «حق بودن» دارند. در غزه اما ما نمیدانیم این حق کجاست؟
هر طرف که میچرخیم، بوی مرگ میآید. هرجایی که میرویم، آوار، زباله و فاضلاب میبینیم.
سالها سخت کار کردم تا فرزندانم را بزرگ کنم و به آنها الگویی از یک زن قوی و مستقل نمایش دهم. اما متاسفانه الان تمام قدرتم را از دست دادهام و اینگونه در میان این نسلکشی نمیتوانم به یک سوال ساده پاسخ بدهم.
حالم چطوره؟
منبع: وبگاه الجزیره
حالم چطوره، وقتی که رویای تکمیل رساله دکتری در زیر آوارهای خانهام خوابیده است؟ حالم چطوره، وقتی صدای گریه دختر کوچکم را میشنوم که من سوال میکند که چه بلایی سر اسباببازیهایش آمده؟ حالم چطوره، وقتی دختر دیگرم را که در آستانه ورود به دبیرستان بود را میبینم که دیگر امید (و امکانات) ادامه تحصیل را ندارد؟ حالم چطوره، وقتی نا امیدی پسرهایم را میبینم، پسرانی که هر روز به باشگاه ورزشی میرفتند تا روزی به ستارههای دنیای ورزش تبدیل شوند؟
حالم چطوره، وقتی یادم میاد تمام تحقیقاتی که روی کاغذ نوشتم در ویرانههای خانهای بمباران شده از بین رفته است؟ حالم چطوره، وقتی یاد کتابهایی که خریدم میافتم که قرار بود با آنها کتابخانهای زیبا برای فرزندانم بسازم؟ تمام آنها از بین رفتهاند.
حالم چطوره، وقتی در چادری زندگی میکنم که با هر باران، سیلاب آن را پر میکند و حشرات به آن هجوم میآورند؟ حالم چطوره، وقتی دائما نگران سلامتی فرزندانم هستم که به ابتداییترین امکانات بهداشتی هم دسترسی ندارند؟ حالم چطوره، وقتی میدانم که فرزندانم غذای مقوی مصرف نمیکنند؟ حالم چطوره؟ وقتی یکسال است که غذای کنسروی مصرف میکنیم، تا جایی که طعم گوشت و ماهی را فراموش کردهایم.
حالم چطوره وقتی ساعتها برای شست و شوی دستی ظرف و ظروف و رخت و لباس صرف میکنم؟ حالم چطوره وقتی میبینم بچههایم برای بدست آوردن آب به دنبال کامیون میدوند؟ حالم چطوره، وقتی با افزایش سرسامآور قیمت صابون نگران این هستم که چطور همهچیز را تمیز نگهدارم. حالم چطوره وقتی نمیدونم تو سرمای زمستان چطور فرزندانم را گرم نگهدارم.
حالم چطوره، وقتی دنبال جایی میگردم که بتوانم تلفن همراهم را برای اتمام کارهایم شارژ کنم؟ حالم چطوره، وقتی باید تمام چیزهایی را که میخواهم از طریق موبایل بنویسم؟ حالم چطوره، وقتی در وسط این نسلکشی تلاش میکنم تا قدرت بیان روایت این روزها را به دست بیاورم؟ حالم چطوره، وقتی مسیر طولانی را برای پیدا کردن آنتن برقراری اتصال اینترنت طی میکنم تا از احوال و شرایط عزیزانم خبری بدست بیاورم؟
حالم چطوره، وقتی فهرست اسامی شهدا را با ترس دیدن یک نام آشنا نگاه میکنم. حالم چطوره، وقتی با (غم) از دست دادن بسیاری از آشنایان و همسایگانم دست و پنجه نرم میکنم؟ حالم چطوره، وقتی با این همه درد و ترس به این فکر میکنم که فردا چه خواهد شد؟
حالم چطوره، وقتی بچهها را برای شنیدن قصه در چادر دور خودم جمع کرده و در تلاشی ناموفق سعی میکنم تا روزنهای از امید برای آنها و خودم بگشایم؟
حالم چطوره؟ یک سوال روزمره است که من جوابی برای آن ندارم. شاید به لغتنامهای نیاز دارم تا بتوانم واژه دقیقی برای توضیح احساسم از این نسلکشی پیدا کنم.
بیرون از غزه پاسخ به این سوال کار سختی نیست و به زمان زیادی برای پاسخ نیاز ندارد چرا که مردم «حق بودن» دارند. در غزه اما ما نمیدانیم این حق کجاست؟
هر طرف که میچرخیم، بوی مرگ میآید. هرجایی که میرویم، آوار، زباله و فاضلاب میبینیم.
سالها سخت کار کردم تا فرزندانم را بزرگ کنم و به آنها الگویی از یک زن قوی و مستقل نمایش دهم. اما متاسفانه الان تمام قدرتم را از دست دادهام و اینگونه در میان این نسلکشی نمیتوانم به یک سوال ساده پاسخ بدهم.
حالم چطوره؟
منبع: وبگاه الجزیره