تبیان، دستیار زندگی

«ببعی قهرمان» یک «زوتوپیای» ایرانی

انیمیشن زوتوپیا به کارگردانی بایرون هاوارد و ریچ مور در سال 2016 به عنوان پنجاه و پنجمین پویانمایی استودیو سینمایی والت دیزنی پخش جهانی شد. اقبال و استقبال از این انمیشین در آن زمان در حد و اندازه‌ای بود که در کنار تولیدات پر زرق و برق هالیوود چهارمین فیلم پرفروش سال 2016 لقب گرفت. سارا بقایی منتقد سینما درباره انیمشین یادداشتی نوشته که در ادامه آن را می‌خوانید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
فیلم ببعی قهرمان ، سینمای ایران،  انیمیشن زوتوپیا، کودکان ایرانی ،  اثر کودکانه  ، 
این فیلم قصه خرگوش دختری بود که در راستای تحقق آرزوهای جاه طلبانه اش به شکلی استعاری از یک شهر دورافتاده به پایتخت رویاها یا همان زوتوپیا (zootopia) رفت (از ترکیب دو واژه zoo به معنای باغ وحش و کلمه یونایی utopia در معنای آرمانشهر)؛ همانطور که از اسم این فیلم برمی آید برای همه چیز این قصه و کارتون فکر شده بود و دقت و تمرکز بر تمام جزییات در ترکیب با یک قصه انگیزشی قدرتمند، استفاده از صداپیشگان شناخته شده ای چون شکیرا، جنیفر گودوین، ادریس البا و تبلیغات گسترده نتیجه داد و زوتوپیا اسکار بهترین فیلم پویانمایی از هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار و بهترین فیلم پویانمایی در هفتاد و چهارمین مراسم گلدن گلوب را از آن خود کرد.

موفقیت این انیمیشن در سطح جهان مرهون دو نکته ساده اما بسیار اثرگذار بود: قهرمانش یک دختر بود و دیگر این که این دختر کاری را کرد که با توجه به جنسیت و جثه‌اش ناممکن بود؛ استعاره ای از خواستن، توانستن است. منصفانه است اگر بگوییم که این مسیر که بسیاری از تولیدات هالیوودی از سال‌های گذشته با معرفی یک زن یا دختر به عنوان قهرمان قصه تلاش کرده بودند تا کلیشه های جنسیتی را بشکنند پس از زوتوپیا شکل دیگری به خود گرفت و داستان‌ها و فیلمنامه‌های جدی‌تر و حرفه‌ای تر بر اساس این منطق نوشته و ساخته شدند که از موفق ترین تولیدات متاخر آن می توان به انیمیشن inside out (درون بیرون) اشاره کرد.

بر اساس این مقدمه اهمیت فیلمنامه و چهارچوب بندی داستان نشان می دهد که چطور انیمیشن ها (که هنوز هم برخی به غلط آن را سبکی از فیلم های کودکانه می پندارند) می توانند توسط تمام سنین و تمام آدم ها در هرکجای جهان دیده و البته تحسین شوند. این که یک قصه چه می خواهد بگوید و این حرف را چگونه می زند، بسیار اهمیت دارد.

«ببعی قهرمان» را از برخی جهات می توان همراستا با زوتوپیا دید؛ دقیقا از این منظر که قهرمانش یک دختر است که آرزویی محال را دنبال می کند. دختر بچه‌ای که اگرچه یک گوسفند و غیرپرنده است اما آرزوی پرواز دارد؛ استعاره خوبی‌ست چون در ادبیات فارسی «پرواز» یکی از تعبیراتی است که عمدتا در باب کسانی به کار می رود که امری ناشدنی را محقق می سازند. دختر بره ای شاد (همچون قهرمان خرگوش زوتوپیا) که امیدوار جلو می‌رود و اگرچه در بزنگاه‌هایی ناامید می‌شود اما از آروزی محالش (در چشم دیگران) دست نمی‌کشد و سرانجام همه چیز را عوض می کند و نقطه عطفی در زندگی خود و هم جنسانش رقم می زند.

فیلمنامه (ببعی قهرمان) چهارچوبش را درست درنظر گرفته و به صورت بالقوه پتانسیل بالایی را نیز در جذب مخاطب هدف گرفته است، موضوعی که رقم فروش این فیلم در کوتاه زمانی پس از اکران موید آن است.

ببعی قهرمان از 4 مهر 1403 اکران شده و تا به امروز و با گذشت حدود 3 هفته موفق شده تا به رقم فروش 19 میلیاردی برسد. اگرچه همواره گفته می‌شود که رقم فروش تعیین کننده اصلی نیست و لزوما پرفروش‌ترین فیلم های سینمایی باکیفیت‌ترین و فاخرترین این آثار نیستند اما نباید دور از نظر داشت که اولا این فیلم برای کودکان و دوما چنین رکوردی در حوزه انمیشین ایرانی بی سابقه است.

به همین دلیل است که می‌توان گفت سازندگان «ببعی قهرمان» راه را درست رفته‌اند و در زمانه‌ای که کودکان ایرانی (مانند همه کودکان جهان) به لطف فناوری‌های گسترده اطلاعاتی و ارتباطاتی به جدیدترین و با کیفیت‌ترین تولیدات دنیا به سرکردگی هالیوود دسترسی دارند اما این چنین از این اثر استقبال کرده و به دیدنش رفته‌اند.

این موضوع یک بعد دیگر را هم برجسته می‌سازد و آن این که حتی در این وانفسای بیشمار تولیدات کارتون‌های خارجی مادامی که برای اثری کودکانه زمان، اندیشه و ابزار به خدمت گرفته شوند می توان نتیجه دادن آن را تضمین کرد.

«ببعی قهرمان» هنوز فرصت بسیاری در گیشه دارد و رقم نهایی فروشش احتمالا تحسین برانگیزتر خواهد بود اما تا به همین جا نوید این را داده است که می توانیم تولیدات داخلی مقبول و هدفمندی برای کودکان ایرانی بسازیم. تولیداتی که نه با چاشنی ترس، نه ایدئولوژی و نه هیچ اضافه کاری دیگری (انچه معمولا در این دست تولیدات برای گرفتن مخاطب و یا اخذ بودجه ساخت، به اثر اضافه می‌شود) ترغیب کننده و مشوق دنبال کردن رویاها برای کودکان و موجب حال خوبشان هنگام خروج از سالن سینما باشد.