آیا تلویزیون فقط یک صدای پسزمینه است؟
در دنیایی که گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی لحظهای از ما جدا نمیشوند، پدیده «صفحه دوم» به چالشی جدی برای صنعت رسانه تبدیل شده است. مخاطبان دیگر بهسختی روی یک محتوا تمرکز میکنند و همزمان با تماشای تلویزیون، در شبکههای اجتماعی گشت میزنند یا اخبار را چک میکنند.
در عصر گوشیهای هوشمند، توجه ما بیش از هر زمان دیگری پراکنده شده و تمرکز بر یک کار را دشوار کرده است. این وضعیت به ظهور پدیده «صفحه دوم» (Second Screen) منجر شده، به این معنا که افراد در حین استفاده از یک رسانه اصلی مانند تلویزیون، همزمان از یک دستگاه دیگر معمولاً گوشی هوشمند نیز استفاده میکنند.
تماشاگران اغلب هنگام دیدن تلویزیون چند کار را با هم انجام میدهند؛ مثلاً شبکههای اجتماعی را چک میکنند، در اینترنت میگردند یا درباره بازیگران فیلم و سریالها در ویکیپدیا جستوجو میکنند. همین موضوع سرویسهای استریم را وادار کرده تا استراتژیهای خود را تغییر دهند و مطمئن شوند که مخاطب را درگیر نگه میدارند.
رواج پدیده صفحه نمایش دوم مستقیماً به کاهش تمرکز ما مرتبط است. برای نمونه، در سال 2004، دانشگاه کالیفرنیا آزمایشی انجام داد که نشان داد افراد بهطور میانگین هر 2.5 دقیقه یکبار تمرکزشان را تغییر میدهند.
در نتیجه، توجه مخاطب به طور فزایندهای بین رسانههای مختلف تقسیم میشود و این چالشی برای سرویسهای استریم است که برای جلب توجه بینندگان رقابت میکنند. برای نمونه، مطالعهای از LG Ad Solutions نشان داده که 93٪ از بینندگان تلویزیونهای هوشمند هنگام تماشای برنامهها به طور همزمان از دستگاههای دیگر استفاده میکنند. بنابراین، تولیدکنندگان محتوا باید مطمئن شوند که برنامهها حتی وقتی در پسزمینه پخش میشوند، برای بیننده قابل پیگیری باقی بمانند. اگر داستان خیلی پیچیده باشد، ممکن است مخاطبان چندوظیفهای تصمیم بگیرند برنامه را کنار بگذارند و بیشتر روی دستگاه ثانویه خود تمرکز کنند.
در حال حاضر برنامهها بهگونهای طراحی شدهاند که مناسب بینندگان چندوظیفهای باشند. این برنامهها بهاندازهای سرگرمکننده هستند که در پسزمینه پخش شوند، اما در عین حال به قدری سادهاند که تماشاگران بتوانند بدون از دست دادن روند داستان، روی گوشیهای خود تمرکز کنند.
با این حال، توجه به نیازهای «مخاطبان چندوظیفهای» ممکن است به خلاقیت آسیب بزند. پلتفرمها به جای سرمایهگذاری روی داستانهای عمیق، ممکن است محتوایی تولید کنند که بیشتر شبیه صدای پسزمینه باشد. هرچه محتوا سادهتر شود، احتمال دارد مخاطبان بیشتر جذب گوشیهای خود شوند و این چرخه را تشدید کنند.
در کنار نگرانیها درباره سادهتر شدن محتوای تلویزیونی، استراتژیهایی نیز برای افزایش تعامل مخاطب در حال شکلگیری است. مثلا پلتفرمها با معرفی محتوای تعاملی، به بینندگان امکان میدهند تا با انتخابهای خود در روند داستان تأثیر بگذارند. مانند چیزی مثل ثبت نظرات یا حدس و گمانها در مسابقات.
این نوع محتوای تعاملی، مخاطب را به مشارکت فعال تشویق میکند و بهطور بالقوه میتواند زمان صرفشده در صفحات دوم را کاهش دهد. گسترش استفاده از گوشیهای هوشمند هنگام تماشای تلویزیون نشاندهنده تغییری اساسی در رفتار مخاطبان است که نیازمند استراتژیهای نوآورانه از سوی پلتفرمها برای جلب و حفظ توجه است.
اگر سرویسهای استریم نتوانند خود را با این تغییرات تطبیق دهند، ممکن است به تولید محتوای ساده و سطحی روی آورند که صرفاً بهعنوان نویز پسزمینه عمل کند. این امر میتواند مخاطبان را بیشتر به سمت گوشیهایشان سوق دهد و چرخه توجهگریزی را تشدید کند.
اما پرسش اینجاست: آیا این تلاشها میتواند مانع سادهسازی محتوا و کاهش کیفیت آن شود، یا صنعت رسانه چارهای جز سازگاری با این روند ندارد؟
https://www.verdict.co.uk/second-screening-has-television-become-background-noise/?cf-view
تماشاگران اغلب هنگام دیدن تلویزیون چند کار را با هم انجام میدهند؛ مثلاً شبکههای اجتماعی را چک میکنند، در اینترنت میگردند یا درباره بازیگران فیلم و سریالها در ویکیپدیا جستوجو میکنند. همین موضوع سرویسهای استریم را وادار کرده تا استراتژیهای خود را تغییر دهند و مطمئن شوند که مخاطب را درگیر نگه میدارند.
رواج پدیده صفحه نمایش دوم مستقیماً به کاهش تمرکز ما مرتبط است. برای نمونه، در سال 2004، دانشگاه کالیفرنیا آزمایشی انجام داد که نشان داد افراد بهطور میانگین هر 2.5 دقیقه یکبار تمرکزشان را تغییر میدهند.
افول تمرکز
آزمایشهای اخیر نشان دادهاند که میانگین زمان تمرکز افراد از 2.5 دقیقه به حدود 47 ثانیه کاهش یافته است. این کاهش تمرکز پیامدهای مهمی برای مصرف تلویزیون و رسانهها دارد، زیرا مخاطبان کمتر تمایل دارند برای مدت طولانی با یک محتوا درگیر بمانند.در نتیجه، توجه مخاطب به طور فزایندهای بین رسانههای مختلف تقسیم میشود و این چالشی برای سرویسهای استریم است که برای جلب توجه بینندگان رقابت میکنند. برای نمونه، مطالعهای از LG Ad Solutions نشان داده که 93٪ از بینندگان تلویزیونهای هوشمند هنگام تماشای برنامهها به طور همزمان از دستگاههای دیگر استفاده میکنند. بنابراین، تولیدکنندگان محتوا باید مطمئن شوند که برنامهها حتی وقتی در پسزمینه پخش میشوند، برای بیننده قابل پیگیری باقی بمانند. اگر داستان خیلی پیچیده باشد، ممکن است مخاطبان چندوظیفهای تصمیم بگیرند برنامه را کنار بگذارند و بیشتر روی دستگاه ثانویه خود تمرکز کنند.
آیا برنامههای تلویزیون در حال سادهتر شدن است؟
نگرانیهایی وجود دارد که ظهور «نمایش دوم» منجر به کاهش کیفیت محتوای تلویزیون شود. جاستین بیتمن، بازیگر و کارگردان، در گفتوگو با هالیوود ریپورتر از این روند انتقاد کرده و گفته است: «از مجریان شنیدهام که از طرف پلتفرمها به آنها یادداشتهایی داده میشود با این مضمون که این برنامه برای نمایش دوم به اندازه کافی مناسب نیست.»در حال حاضر برنامهها بهگونهای طراحی شدهاند که مناسب بینندگان چندوظیفهای باشند. این برنامهها بهاندازهای سرگرمکننده هستند که در پسزمینه پخش شوند، اما در عین حال به قدری سادهاند که تماشاگران بتوانند بدون از دست دادن روند داستان، روی گوشیهای خود تمرکز کنند.
با این حال، توجه به نیازهای «مخاطبان چندوظیفهای» ممکن است به خلاقیت آسیب بزند. پلتفرمها به جای سرمایهگذاری روی داستانهای عمیق، ممکن است محتوایی تولید کنند که بیشتر شبیه صدای پسزمینه باشد. هرچه محتوا سادهتر شود، احتمال دارد مخاطبان بیشتر جذب گوشیهای خود شوند و این چرخه را تشدید کنند.
مبارزه با پدیده «صفحه دوم»
نتفلیکس در سال 2021 سرویس بازیهای موبایلی خود را راهاندازی کرد تا کاربران را در اکوسیستم خود نگه دارد و از پدیده «صفحه دوم» بهعنوان یک فرصت استفاده کند، نه یک چالش و هدف این است که بهجای از دست دادن توجه مخاطب، آن را به درون پلتفرم خود بازگرداند.در کنار نگرانیها درباره سادهتر شدن محتوای تلویزیونی، استراتژیهایی نیز برای افزایش تعامل مخاطب در حال شکلگیری است. مثلا پلتفرمها با معرفی محتوای تعاملی، به بینندگان امکان میدهند تا با انتخابهای خود در روند داستان تأثیر بگذارند. مانند چیزی مثل ثبت نظرات یا حدس و گمانها در مسابقات.
این نوع محتوای تعاملی، مخاطب را به مشارکت فعال تشویق میکند و بهطور بالقوه میتواند زمان صرفشده در صفحات دوم را کاهش دهد. گسترش استفاده از گوشیهای هوشمند هنگام تماشای تلویزیون نشاندهنده تغییری اساسی در رفتار مخاطبان است که نیازمند استراتژیهای نوآورانه از سوی پلتفرمها برای جلب و حفظ توجه است.
اگر سرویسهای استریم نتوانند خود را با این تغییرات تطبیق دهند، ممکن است به تولید محتوای ساده و سطحی روی آورند که صرفاً بهعنوان نویز پسزمینه عمل کند. این امر میتواند مخاطبان را بیشتر به سمت گوشیهایشان سوق دهد و چرخه توجهگریزی را تشدید کند.
اما پرسش اینجاست: آیا این تلاشها میتواند مانع سادهسازی محتوا و کاهش کیفیت آن شود، یا صنعت رسانه چارهای جز سازگاری با این روند ندارد؟
https://www.verdict.co.uk/second-screening-has-television-become-background-noise/?cf-view