«شهریار» جهانیان
بیستوهفتم شهریور سالروز درگذشت محمدحسین شهریار، بزرگترین شاعر رمانتیک زبان فارسی است.
میگویند روایتهای بسیاری وجود دارد که او چگونه «شهریار» را تخلص خود انتخاب کرد از علاقهاش به شاهنامه و متون کهن فارسی ابراز میکنند اما در واقعیت این گونه است که او به دلیل ارتباط قلبیاش با این مصرع حافظ «به شهر خود روم و شهریار خود باشم» شهریار را جایگزین تخلص بهجت کرد و شد شهریار جهانیان.
بزرگترین امتیاز شهریار در شعر عصر ما دو چیز است: یکی «صدق عاطفی» و دیگر «خیال رمانتیک» و ظاهرا این دو موضوع، در اصل، دو روی یک سکهاند. شهریار در عمر طولانی شاعری خویش، آنقدر خلاقیت فردی دارد که نظیرهسازیها و استقبالهای او را میتوان بهراحتی نادیده گرفت.
جنبه رمانتیک در اشعار شهریار یکی از زیباترین و تأثیرگذارترین ابعاد شاعرانگی اوست. او توانست با زبان ساده و احساسات عمیق، عشق و دلتنگیهایش را به گونهای بیان کند که هم برای خواص و هم برای عموم مردم دلنشین باشد. اشعار عاشقانهی او اغلب از تجربیات شخصیاش سرچشمه میگرفت و این صداقت و شفافیت احساسات، مخاطب را به شدت تحت تأثیر قرار میداد.
شهریار در عمر طولانی شاعریاش خلاقیتهای فردی بیشماری داشت. جراتهای زبانی و جسارتهای معنایی که در اشعارش تبلور شده، او را نسبت به دیگر شاعران متمایز میکرد.
درباره غزلهای شهریار باید بگوییم که به لحاظ وزن و قافیه، شبیه غزلهای حافظ است حتی او گفته، (هر چه دارم همه از دولت حافظ دارم).
تمرکز روی شاعرانگی شهریار بسیار جذاب است، چون او توانست هم در ادبیات فارسی و هم در ادبیات ترکی به جایگاهی برجسته دست پیدا کند. یکی از ویژگیهای مهم شاعرانگی او تواناییاش در بهکارگیری احساسات عمیق با بیان ساده و روان است. شعرهای عاشقانه او، به ویژه در دوران جوانی سرشار از شور و احساس هستند و در مقابل، در دوران پختگیاش اشعار اجتماعی و مذهبیاش بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
شعر «حیدربابایه سلام» او که به زبان ترکی است، تجلی کامل شاعرانگی اوست؛ چون علاوه بر تکنیکهای شعری توانست با احساسات نوستالژیک و دلتنگی از زادگاهش، ارتباطی قوی و لطیفانه با مخاطبانش برقرار کند.
شهریار در آثار فارسیاش مثل «افسانه شب» و «علی ای همای رحمت»، از زبانی ساده ولی تاثیرگذار استفاده میکند که ارتباط عاطفی عمیقی با شعردوستان برقرار میکند. در کل شاعرانگی شهریار به دلیل صداقت و عواطف احساسیش به مردم، در ذهن مخاطبان باقی مانده است.
شهریار کوشیده که از جانب موسیقی در جهت معنی سیر کند، همان کاری که حافظ کرده است. شهریار همه عمر در خیال زیست و با تخیل شاعرانهاش ما را به فضاهایی برد که دیگر شاعران هم عصر او، با آن فضاها بیگانه بودند.
بزرگترین امتیاز شهریار در شعر عصر ما دو چیز است: یکی «صدق عاطفی» و دیگر «خیال رمانتیک» و ظاهرا این دو موضوع، در اصل، دو روی یک سکهاند. شهریار در عمر طولانی شاعری خویش، آنقدر خلاقیت فردی دارد که نظیرهسازیها و استقبالهای او را میتوان بهراحتی نادیده گرفت.
جنبه رمانتیک در اشعار شهریار یکی از زیباترین و تأثیرگذارترین ابعاد شاعرانگی اوست. او توانست با زبان ساده و احساسات عمیق، عشق و دلتنگیهایش را به گونهای بیان کند که هم برای خواص و هم برای عموم مردم دلنشین باشد. اشعار عاشقانهی او اغلب از تجربیات شخصیاش سرچشمه میگرفت و این صداقت و شفافیت احساسات، مخاطب را به شدت تحت تأثیر قرار میداد.
شهریار در عمر طولانی شاعریاش خلاقیتهای فردی بیشماری داشت. جراتهای زبانی و جسارتهای معنایی که در اشعارش تبلور شده، او را نسبت به دیگر شاعران متمایز میکرد.
درباره غزلهای شهریار باید بگوییم که به لحاظ وزن و قافیه، شبیه غزلهای حافظ است حتی او گفته، (هر چه دارم همه از دولت حافظ دارم).
تمرکز روی شاعرانگی شهریار بسیار جذاب است، چون او توانست هم در ادبیات فارسی و هم در ادبیات ترکی به جایگاهی برجسته دست پیدا کند. یکی از ویژگیهای مهم شاعرانگی او تواناییاش در بهکارگیری احساسات عمیق با بیان ساده و روان است. شعرهای عاشقانه او، به ویژه در دوران جوانی سرشار از شور و احساس هستند و در مقابل، در دوران پختگیاش اشعار اجتماعی و مذهبیاش بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
شعر «حیدربابایه سلام» او که به زبان ترکی است، تجلی کامل شاعرانگی اوست؛ چون علاوه بر تکنیکهای شعری توانست با احساسات نوستالژیک و دلتنگی از زادگاهش، ارتباطی قوی و لطیفانه با مخاطبانش برقرار کند.
شهریار در آثار فارسیاش مثل «افسانه شب» و «علی ای همای رحمت»، از زبانی ساده ولی تاثیرگذار استفاده میکند که ارتباط عاطفی عمیقی با شعردوستان برقرار میکند. در کل شاعرانگی شهریار به دلیل صداقت و عواطف احساسیش به مردم، در ذهن مخاطبان باقی مانده است.
شهریار کوشیده که از جانب موسیقی در جهت معنی سیر کند، همان کاری که حافظ کرده است. شهریار همه عمر در خیال زیست و با تخیل شاعرانهاش ما را به فضاهایی برد که دیگر شاعران هم عصر او، با آن فضاها بیگانه بودند.