چرا باید جلوی ورود اتباع غیرقانونی را گرفت؟
موضوع مهاجران قانونی و غیرقانونی افغان چندماهی است که جزو بحثهای پای ثابت تاکسیها شده، از آن موضوعات جنجال برانگیزی که هر مسافری را وادار به مداخله میکند. نظرات هم متفاوت است. عدهای صحبت را به لزوم مبارزه با نژادپرستی میکشانند و از همزیستی مسالمتآمیز با جوامع مهاجر میگویند، گروه مقابل اما موضوع را بیربط به نژاد و قومیت میپندارند و حرف از امنیت ملی میزنند.
اما واقعا در مورد مسئله افغانها کجای دو سر این طیف باید ایستاد؟
در بُعد سیاسی و حقوق بشری، مهاجرت غیرقانونی میتواند فشارهای سیاسی بر دولتها برای اتخاذ سیاستهای مهاجرتی سختگیرانهتر و اخراج مهاجران غیرقانونی را افزایش دهد که این مسئله روابط دیپلماتیک با کشور مبدا مهاجرین را تحت تأثیر قرار داده و این خطر بالقوه را به وجود میآورد که حسن همجواری در روابط سیاسی دو کشور مهاجرفرست و مهاجرپذیر مختل شود.
یکی دیگر از مشکلات حضور مهاجرین غیرقانونی فشار مالی و اقتصادی است که به کشور میزبان میآورند. این افراد بیمه نمیخواهند، در اتاقکهای نگهبانی زندگی میکنند و در مجموع هزینهشان نسبت به کارگر ایرانی پایینتر است و بنابراین اقبال بیشتری به استفاده از آنها وجود دارد و در نتیجه رقابت را برای کارگران بومی سخت و سختتر میکنند.
طرح سرشماری اتباع افغانستانی فاقد مدرک در سال 1396-1395یکی از گام های مهم دولت در راستای سامان دهی به وضعیت مهاجران غیر متعارف و فاقد مدرک در کشور بود. به این ترتیب هر خانواده افغانستانی بدون مدرک پس از ثبت نام یک کد خانوار و یک کد اختصاصی دریافت می کرد. با انجام این طرح، خانوادههای دارای کد اختصاصی به تدریج بیشتر قابل شناسایی بودند و از مهاجران جدیدالورود تفکیک می شدند. همچنین این سرشماری برآورد تعداد مهاجرین در سن اشتغال امکان پذیر میکرد. لازم به ذکر است این برگه های سرشماری و کدها به عنوان مدرک رسمی جهت انجام امور اداری همچون باز کردن حساب بانکی، رفتن به دانشگاه و ... محسوب نمیشد.
در کنار همه نکاتی که درباره مهاجران غیرقانونی گفته نباید از یاد ببریم که پس از چندین دهه حضور مهاجرین افغانستانی در ایران، ما با جمعیتی از مهاجران روبهرو هستیم که سالها در ایران زندگی کردهاند، در برخی موارد همسر ایرانی دارند و حتی فرزندانشان متولد ایران هستند. یعنی بسیاری از این مهاجران به نسلهای دوم و سوم اتباع در ایران تعلق دارند و با جامعه ایرانی ادغام شدهاند.
در واقع این خانوادهها به تدریج با فرهنگ و جامعه ایران آمیخته شده و ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی ایران را پذیرفتهاند و بازگشت اجباری این افراد، به دلیل اشتراکات اجتماعی و فرهنگی آنها با هم نسلهای ایرانیشان، بهویژه برای نسلهای جوانتر، امری دشوار و تقریبا ناممکن است. در این راستا، سیاستهای ایران در قبال مهاجرین قانونی باید ساماندهی و ارائه خدمات عرف بینالمللی در قبال پرداخت مالیات و عوارض تمدید مدارک اقامتی و .. باشد.
اما درباره ورود غیرقانونی افراد به مرزهای کشور ایران، نهادهای مسئول همچون سایر کشورها باید با کنترل ورود و خروج مهاجرین، ایجاد اردوگاههایی در مرزها، شناسایی افراد فاقد هویت و بازگرداندن آنها به کشور مبدا، در کنار برنامهریزیهای راهبردی و هدفمندانهتری برای مدیریت مهاجرین قانونی به این مسئله چندوجهی رسیدگی کنند.
افزایش مهاجران غیرقانونی چه آسیبهایی به دنبال دارد
حضور مهاجران «غیرقانونی» با هر ملیت و تابعیتی که باشند، خطرات جدی را برای کشورها به دنبال دارد. این افراد بدون داشتن هویت قادر به ارتکاب جرم هستند بدون آنکه چندان نگران شناسایی یا دستگیری باشند که این مسئله نگرانیها درباره خطر تروریسم در کشور میزبان را بالاتر میبرد. به ویژه آنکه بدون داشتن مدارک هویتی، هیچ اطلاعی از سوپیشینه و سوابق قضایی آنها در کشور محل تولد یا کشوری که پیش از این در آنجا ساکن بودهاند، در دسترس نخواهد بود. از دیگر نگرانیها درباره مهاجران غیرقانونی، عدم دسترسی به سوابق بهداشتی و درمانی آنهاست، این مسئله میتواند در زمینه شیوع بیماریهای واگیر و کنترل برنامههای واکسیناسیون ملی بسیار حائز اهمیت باشد به خصوص که برای مثال برخی بیماریهای ریشهکن شده در ایران همچنان در افغانستان شایع هستند.در بُعد سیاسی و حقوق بشری، مهاجرت غیرقانونی میتواند فشارهای سیاسی بر دولتها برای اتخاذ سیاستهای مهاجرتی سختگیرانهتر و اخراج مهاجران غیرقانونی را افزایش دهد که این مسئله روابط دیپلماتیک با کشور مبدا مهاجرین را تحت تأثیر قرار داده و این خطر بالقوه را به وجود میآورد که حسن همجواری در روابط سیاسی دو کشور مهاجرفرست و مهاجرپذیر مختل شود.
یکی دیگر از مشکلات حضور مهاجرین غیرقانونی فشار مالی و اقتصادی است که به کشور میزبان میآورند. این افراد بیمه نمیخواهند، در اتاقکهای نگهبانی زندگی میکنند و در مجموع هزینهشان نسبت به کارگر ایرانی پایینتر است و بنابراین اقبال بیشتری به استفاده از آنها وجود دارد و در نتیجه رقابت را برای کارگران بومی سخت و سختتر میکنند.
ضرورت شناسایی و ساماندهی اتباع افغانستانی
اصلیترین نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که به هر اندازه مهاجرین غیرقانونی و شناسایی نشده در کشور بیشتر باشند مدیریت و ساماندهی آنها دشوارتر خواهد بود.طرح سرشماری اتباع افغانستانی فاقد مدرک در سال 1396-1395یکی از گام های مهم دولت در راستای سامان دهی به وضعیت مهاجران غیر متعارف و فاقد مدرک در کشور بود. به این ترتیب هر خانواده افغانستانی بدون مدرک پس از ثبت نام یک کد خانوار و یک کد اختصاصی دریافت می کرد. با انجام این طرح، خانوادههای دارای کد اختصاصی به تدریج بیشتر قابل شناسایی بودند و از مهاجران جدیدالورود تفکیک می شدند. همچنین این سرشماری برآورد تعداد مهاجرین در سن اشتغال امکان پذیر میکرد. لازم به ذکر است این برگه های سرشماری و کدها به عنوان مدرک رسمی جهت انجام امور اداری همچون باز کردن حساب بانکی، رفتن به دانشگاه و ... محسوب نمیشد.
در کنار همه نکاتی که درباره مهاجران غیرقانونی گفته نباید از یاد ببریم که پس از چندین دهه حضور مهاجرین افغانستانی در ایران، ما با جمعیتی از مهاجران روبهرو هستیم که سالها در ایران زندگی کردهاند، در برخی موارد همسر ایرانی دارند و حتی فرزندانشان متولد ایران هستند. یعنی بسیاری از این مهاجران به نسلهای دوم و سوم اتباع در ایران تعلق دارند و با جامعه ایرانی ادغام شدهاند.
در واقع این خانوادهها به تدریج با فرهنگ و جامعه ایران آمیخته شده و ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی ایران را پذیرفتهاند و بازگشت اجباری این افراد، به دلیل اشتراکات اجتماعی و فرهنگی آنها با هم نسلهای ایرانیشان، بهویژه برای نسلهای جوانتر، امری دشوار و تقریبا ناممکن است. در این راستا، سیاستهای ایران در قبال مهاجرین قانونی باید ساماندهی و ارائه خدمات عرف بینالمللی در قبال پرداخت مالیات و عوارض تمدید مدارک اقامتی و .. باشد.
اما درباره ورود غیرقانونی افراد به مرزهای کشور ایران، نهادهای مسئول همچون سایر کشورها باید با کنترل ورود و خروج مهاجرین، ایجاد اردوگاههایی در مرزها، شناسایی افراد فاقد هویت و بازگرداندن آنها به کشور مبدا، در کنار برنامهریزیهای راهبردی و هدفمندانهتری برای مدیریت مهاجرین قانونی به این مسئله چندوجهی رسیدگی کنند.