تبیان، دستیار زندگی

 هرگز این احساسات را با فرزندتان در میان نگذارید، حتی اگر نزدیک هستید

آنها فرزندان شما هستند نه دوست شما!

آیا احساساتی وجود دارد که هرگز نباید با فرزندانتان در میان بگذارید؟ بسیاری از والدین نگران هستند که نشان دادن احساسات منفی در مقابل فرزندانشان باعث رنجش آنها شود. یا آنها احساسات و رفتارهای شما را تکرار می‌کنند؟ مبنایی برای این ترس وجود دارد، زیرا "سرایت عاطفی" واقعی است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه ناجی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
بروز احساسات ، فرزند، والدین ،
آیا احساساتی وجود دارد که هرگز نباید با فرزندانتان در میان بگذارید؟ برخی از روزها نسبت به روزهای دیگر سخت و احساسی‌تر می‌گذرد. بعد از یک هفته سخت در محل کار، ممکن است در دستشویی گریه کنید. بعد از مشاجره با شوهرتان، ممکن است عصبانی شوید و در را محکم بکوبید. هیچ مشکلی هم ندارد، شما ربات نیستید و این اتفاقات طبیعی است. بسیاری از والدین نگران هستند که نشان دادن احساسات منفی در مقابل فرزندانشان باعث رنجش آنها شود. شاید کودک فکر کند که تمام این مشکلات تقصیر اوست؟ یا آنها احساسات و رفتارهای شما را تکرار می‌کنند؟ مبنایی برای این ترس وجود دارد، زیرا "سرایت عاطفی" واقعی است. برای مثال، اگر مادر شما از مارمولک‌ها می‌ترسید، بعید است که شما در کنار یک مارمولک احساس راحتی کنید!

با کودک خود مشکلاتم را درمیان بگذارم یا خیر!

شما نمی‌توانید جلوی نوسان زندگی را بگیرید. گاهی اوقات مجبور هستید خبر بدی را به اشتراک بگذارید. ممکن است یک تعدیل شغلی یا ترس از سلامتی یا یک مشکل سلامت روانی باشد که می‌خواهید آن را برطرف کنید. نسل‌های گذشته والدین ممکن است چنین حقایق و احساساتی را برای خود نگه داشته باشند، اما حالا فرق می‌کند. امروز، ما احساس می‌کنیم که باید با فرزندانمان "واقعی" باشیم. ما حتی نمی‌دانیم که آیا دیدن ما در حال مبارزه با خلق و خویمان واقعا به بچه‌هایمان کمک می‌کند؟ وقتی آنها می بینند که ما بر تردیدهایمان غلبه می کنیم، شاید به آنها کمک کند تا یاد بگیرند که چگونه با خلق و خوی خود کنار بیایند؟

نحوه آشکار کردن احساسات مهم است

 برخی از احساسات وجود دارد که باید از به اشتراک گذاشتن آنها با فرزندان خود اجتناب کنید، لازم نیست همه آنها را پنهان کنید. بچه‌ها نیازی ندارند همه چیز را در مورد درگیری‌های شما در محل کار یا روابط پیچیده‌تان با همسرتان بدانند؛ اما می‌توانند با دانستن احساسات شما کنار بیایند. دانستن این نکته مهم است که چگونه آن احساسات را آشکار می‌کنید.

نشانه‌هایی که ممکن است به فرزندان آسیب برساند

ناسزا گفتن در مورد شغل شما می‌تواند به آنها این تصور را بدهد که کار سرگرم کننده نیست! ما متوجه این حقیقت می‌شویم، اما مهم این است که کودک شما از بزرگسال شدن و کار پیدا کردن ترس نداشته باشد.

لازم نیست احساسات خود را کاملاً پنهان کنید. وقتی احساسات خود را پنهان می‌کنید، فشار خون شما افزایش می‌یابد و باعث می‌شود احساس کنید از آنچه در اطرافتان می گذرد دور شده‌اید. تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که وقتی والدین احساسات منفی مثل عصبانیت را احساس می‌کنند کمتر به فرزندان خود پاسخ می‌دهند و این رابطه آسیب می‌بیند. پیاده‌روی، انجام چند تمرین ساده تنفسی به شما کمک می‌کند

در مورد مشکلات روابط خود با همسرتان با فرزندانتان صحبت نکنید. اگر یک چیز وجود دارد که قطعاً نباید با فرزندتان به اشتراک بگذارید، این مشکلات اجتناب ناپذیری است که در هر ازدواجی اتفاق می‌افتد. حق دارید از همسرتان عصبانی باشید، اما برای بچه‌ها سخت است که بشنوند والدین عزیزشان متحد نیستند.

بچه‌ها وقتی از آنها به عنوان سلاح در دعوای بزرگترها استفاده می‌شود واقعاً رنج می‌برند. کودکان در لحظه زندگی می‌کنند، از نظر آنها، هر بحثی به طور بالقوه پایان جهان است. حتی ممکن است احساس کنند که باید طرفی را بگیرند و چگونه یک کودک می تواند تصمیم بگیرد که پدر یا مادرش را بیشتر دوست دارد؟

آیا باید مشکلات زناشویی خود را به فرزندان خود بگویید؟

اگر تعارض برای مدتی ادامه داشته باشد و ازدواج را به شکلی که برای فرزندان آشکار است مختل کند، بله! به عنوان مثال، شما در اتاق‌های جداگانه می خوابید. یا یکی از والدین در حال نقل مکان کردن است. باز هم، اولویت قرار دادن کودک است. تصور کنید که یک روز از مدرسه یا بازی به خانه می‌آیید و فکر می‌کنید همه چیز خوب است اما به یکباره متوجه می‌شوید یکی ااز والدین به تازگی  خانه را ترک کرده است.

حتی در این صورت، کودکان خردسال به همه جزئیات نیاز ندارند. بحث را عمومی نگه دارید و روی احساسات آنها تمرکز کنید، نه احساسات خودتان. به عنوان مثال: «مامان و بابا با کنار هم بودن مشکل دارند. بنابراین ما می‌خواهیم مدتی را در اتاق‌های جداگانه بخوابیم تا بتوانیم آن را مرتب کنیم. تقصیر کسی نیست ما از شما می خواهیم که به بازی و سرگرمی ادامه دهید. ما شما رو دوست داریم."

مشکلات مالی خود را در میان نگذارید

اگر از نظر مالی در تنگنا هستید، به احتمال زیاد شما و همسرتان هر دو نگران این موضوع هستید، بنابراین نیازی به اضافه کردن فرزندتان به این ترکیب نیست. نیازی نیست تمام جزئیات بدهی کارت اعتباری خود را به آنها تحمیل کنید. بچه‌های خیلی کوچک وقتی دو دلار دارند احساس می‌کنند میلیونر هستند، بنابراین شنیدن اینکه هزاران دلار بدهکار هستید بسیار ترسناک است. آنها ممکن است تصمیم بگیرند که دیگر هیچ وقت پول خرج نکنند.

با گفتن همه اینها، مجبور نیستید به خرید هر آنچه که می خواهند برای آنها ادامه دهید، اگر توانایی پرداخت آن را ندارید. نکته کلیدی در اینجا این است که واقعیت را پنهان نکنید، بلکه کمک به آنها این است که احساس کنند هنوز روی آن واقعیت کنترل دارند؛ بنابراین می‌تواند زمان خوبی باشد تا اهمیت پایبندی به بودجه، مقایسه خرید و تفکر صحیح از طریق خرید را به آنها آموزش دهیم. طرح کلی وضعیت را به آنها بدهید و سعی کنید آن را به یک بازی تبدیل کنید.« ما از این به بعد پول پس انداز خواهیم کرد. تو خیلی باهوشی، می دانم که می‌توانی در این مورد به من کمک کنی.»

 احساسات بد را با دیگران درمیان نگذارید

مراقب کلمات و رفتار خود با خانواده همسرتان باشید، شاید شما با آنها مشکل داشته باشید اما دلیل نمی‌شود که مشکلات را با کودکانتان درمیان بگذارید، آنها پدربزرگ و مادربزرگ فرزند شما هستند و ممکن است کودک شما آنها را دوست داشته باشد و از بودن با آنها لذت ببرد. پس سعی کنید زمان با هم بودن آنها را خراب نکنید.

شما،  ابرقهرمان کودکانتان هستید

کودکان والدین خود را موجوداتی دانا می بینند. آنها معتقدند شما یک ابرقهرمان هستید که می توانید بر هر چیزی غلبه کنید. این به آنها احساس امنیت و الگویی برای تقلید در زندگی می‌دهد. بنابراین به اشتراک گذاشتن عمیق‌ترین و تاریک‌ترین احساسات در مورد خودتان حرکت خوبی نیست. کودک شما درمانگر شما نیست و ممکن است نتواند چنین افکار و احساسات منفی را مدیریت کند.

 لازم نیست وانمود کنید که کامل هستید

 می‌توانید لحظات سخت زندگی‌تان را به اشتراک بگذارید، اما بر نحوه غلبه بر آن زمان تاکید کنید. به فرزندان خود نشان دهید که حتی وقتی اوضاع سیاه می شود، هنوز امید و راه‌حلی وجود دارد

دلیل استرس خود را با آنها در میان نگذارید و در گفتن تمام مشکلات خود به آنها مقاومت کنید. فقط روی کارهایی که می توانند برای کمک انجام دهند، به طور خاص تمرکز کنید. "مامان حالا کمی استرس داره، به من یه 10 دقیقه زمان بده،خوب میشم."

اگر اضطراب یا افسردگی شما بیش از یک چیز گذرا است، به یک درمانگر مراجعه کنید. بودن در کنار کسی که همیشه مضطرب است می تواند به سلامت روانی و عاطفی کودکان آسیب برساند و بر عزت نفس و اعتماد به نفس آنها تأثیر بگذارد. آنها ممکن است گوشه گیر شوند و از موقعیت‌هایی که باعث اضطراب آنها می شود مثل مدرسه رفتن، دوست پدا کردن و... دوری کنند..