تبیان، دستیار زندگی

ژلوفنی به نام رفیق!

نباشد دق می‌کنیم. از ناامیدی و بلاتکلیفی و هم زبان نداشتن. نباشد روز نمی‌گذرد، حوصله آدم سر می‌رود، کلافه می شود و یک همراه نداریم خیابان‌ها را با هم دور بزنید. اصلا حکم ژلوفن را دارد برای همه دردهای بی درمان. رفیق را می گویم. خیلی از والدین از اینکه نوجوانشان خود را وقف گروه همسالانشان می کنند شکایت دارند. میکوچی روانشناس، در این مدل ارتباط، یک نبرد سه جانبه را توصیف می کند بین والدین، نوجوان و دوستانش.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : زهرا قربانی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
ژلوفنی به نام رفیق ،  والدین  ، نوجوان ، مهارت زندگی ، روابط دوستانه نوجوانان ، یادگیری مهارت های دوستی،
نباشد دق می‌کنیم. از ناامیدی و بلاتکلیفی و هم زبان نداشتن. نباشد روز نمی‌گذرد، حوصله آدم سر می‌رود، کلافه می شود و یک همراه نداریم خیابان‌ها را با هم دور بزنید. اصلا حکم ژلوفن را دارد برای همه دردهای بی درمان. رفیق را می گویم که وقتی وارد ۱۳-۱۴ سالگی می‌شوی دیگر برایت از خانواده هم گاهی اولویتش بیشتر می‌شود و همین مهم شدنش خار است توی چشم والدین. تنهایی بیرون رفتنتان زیر ذره بین می‌رود و مخالفت‌های پدر و مادر مدام دوزش زیادتر می شود.

حقیقتا ارتباطات با همسالان در دوره نوجوانی نقش نوعی مسکن را بازی می‌کند. با شروع دوره نوجوانی تغییرات زیادی در ارتباط گیری نوجوان به وجود می‌آید. این تغییر در منزوی شدن نوجوان، شرکت نکردن در مهمانی‌های خانوادگی و جر و بحث‌های مختلف با خانواده، قابل مشاهده است. نوجوان رابطه با همسالان را نوعی فرصت جهت ارضای نیاز به ارتباط می دانند. در اینجا ویژگی‌های شخصیتی مشترک، اساس و پایه دوستی با همسالان را تشکیل می‌دهد.

ما در این دوره نیاز به تنها بیرون رفتن با افرادی را داریم که بتوانیم اسمشان را دوست بگذاریم و رابطه صمیمی داشته باشیم. در این میان بسیاری از کارهای تفریحی نوجوان را فعالیت‌های بی‌ساختار تشکیل می‌دهند. یعنی دوست داریم با دوستانمان بی‌دلیل پرسه بزنیم و وقت‌گذرانی کنیم.

خیلی از والدین از اینکه نوجوانشان خود را وقف گروه همسالانشان می کنند شکایت دارند. میکوچی روانشناس، در این مدل ارتباط، یک نبرد سه جانبه را توصیف می کند بین والدین، نوجوان و دوستانش. این را یادمان نرود که گروه همسالان برای نوجوان، راهی است برای مبارزه با سلطه والدین و یک جور دل خنک شدن. چون والدین نفوذ همسالان در زندگی هم را بد می‌داند و در پوسته سرزنش گری می‌رود و نوجوان از طریق بی‌احترامی و تحقیر والدین با هم سن و سال‌هایش پیوند می‌خورد.

خودمانیم، حق هم دارند. نگرانی پیوستن به گروه ‌های ناهنجار اجتماعی و ساده تر بگویم دایره دوستانی که خط و مرزی برای دود و خلاف ندارند، باعث می‌شود تاثیر منفی روی رشد داشته باشد.

علاوه بر این نوجوان در این دوره دلش می‌خواهد شبیه به چهره‌ها و حتی فرقههای مختلف شود و این هم یک دلیل دیگر برای نگرانی و دلشوره خانواده در رابطه با گروه همسالان است که در گرایش به این آدم‌ها نقش اساسی دارند. گرچه همین دوست و رفیق می‌توانند اثیر مثبت هم روی رشد نوجوان بگذرند که در ادامه برایتان می گویم:

-تبادل افکار و احساسات موجب رشد می‌شود تازه تعامل با نوجوانانی که علایق مشترک دارند سبب احساس وابستگی به گروه می‌شود.

-براون و برندت روانشناسانی بودند که معتقدند این ارتباطات می‌تواند باعث فراهم کردن زمینه یادگیری مهارت‌های دوستی، روابط عمیق و صمیمانه در بزرگسالی شود.

-این مساله آغاز فرایند پیدا کردن هویت است، همانی که درد همه ماست و خودشناسی از طریق همین همانند سازی با همسالان ایجاد می شود. همین که ما خودمان را با همسن و سالان و از آن طرف با والدین مقایسه می‌کنیم و فکر می‌کنیم می‌خواهیم شبیه که شویم.

-دوست و همسن و سال باعث ایجاد استقلال و فردیت در نوجوان شده و زمینه ساز عدم وابستگی به خانواده می شود.

-بودن با همسن و سالان باعث می‌شود ذوق و مهارت آدم شکوفا شود. مثلا یادگیری گوش دادن صحیح و دقیق به دیگران، رعایت کردن نوبت، هماهنگی احساسات مختلف، سازش کردن و به اجماع رسیدن، بیان کردن صحیح و روشن نظرات خود.

-بحث بین همسالان هم موجب رشد می‌شود. آن هم رشد در درک و استدلال اخلاقی. این اتفاق زمانی می‌افتد که نوجوان درگیر و منتقد باشد و تلاش کند از طریق تعاملات نظرات خود را روشن کند.

خلاصه ارتباط با دوستان در دوران نوجوانی اینطور است که در این دایره دوستی یکدیگر را می‌فهمند و تفکرات و احساسات خود را با هم در میان می‌گذارند و در حل چالش‌های داغان کننده روانی به هم کمک می‌کنند، بی‌آنکه هم را متهم یا قضاوت کنند. شکل هم شدن علایق و شخصیت اساس انتخاب دوست است و در این دوره پایان دادن به دوستی یک نوع خیانت محسوب می‌شود.

حالا اگر بخواهیم یک تقلب دیگر به خانواده برسانیم باید بگویم اگر والدین فرزند پروری مقتدرانه داشته باشند و ارتباطات غیرکلامی و راهنمایی درست در پرورش نوجوان پیش بگیرند، این احساسات به همسن و سالان باعث دلبستگی ایمن به جای ناایمن می شود و علاوه بر آن ارتباط خودشان هم با نوجوان‌شان همچنان خوب و درست می‌ماند و جلوی اختلالات و ارتباطات منفی و رفیق ناباب را هم می‌گیرد.