تاثیر کمالگرایی بر زندگی نوجوانان
در جستجوی کمال
توقعات بالاتری از خود داشتن گاهی میتواند برای کودکان و نوجوانان خوب باشد، به همین دلیل کمالگرایی اغلب در ذهن افراد یک ویژگی مثبت برای خودشان تلقی میشود. اما آیا همیشه اینطور است؟
توقعات بالاتری از خود داشتن گاهی میتواند برای کودکان و نوجوانان خوب باشد، به همین دلیل کمالگرایی اغلب در ذهن افراد یک ویژگی مثبت برای خودشان تلقی میشود. اما آیا همیشه اینطور است؟
کمالگرایان معمولاً در درسها، ورزش و هنر موفق هستند. با این حال، کمالگرایی ممکن است به مشکلات جدی روانی و جسمی منجر شود. بسیاری از نوجوانان کمالگرا با مشکلات درونی روبرو هستند که ممکن است در آینده به مسائل جدیتری تبدیل شود.
طبق آمار بین 25 تا 30 درصد نوجوانان از "کمالگرایی ناسالم" رنج میبرند؛ یعنی تلاش برای رسیدن به کمال یا موفقیتی غیرواقعی که به آنها آسیب میزند. این مشکل در دختران بیشتر دیده میشود. کمالگرایی میتواند به اضطراب و افسردگی منجر شود، هرچند که خودش یک ویژگی شخصیتی است و نه یک بیماری روانی. حالا سوال اینجاست که چرا کمالگرایی اینقدر خطرناک است و چگونه میتوانیم از کودکان و نوجوانان در برابر اثرات مضر آن محافظت کنیم؟ یافتن پاسخ این سوال میتواند به بهبود سلامت روانی و جسمی کودکان و نوجوانان کمک کند.
تفاوت بین تلاش سالم و کمالگرایی مشکلساز زمانی به وجود می آید که هر چیزی کمتر از کمالی که در ذهن فرد است به عنوان یک شکست تلقی شود. یعنی داشتن یک طرز فکر انتقادی سخت و یک دیدگاه منفی نسبت به اشتباهاتکه به عنوان "نگرانیهای کمالگرایانه" شناخته می شود و به شدت با مشکلات سلامت روانی و جسمی مرتبط است.
تمایلات کمالگرایانه میتوانند در دراز مدت باعث ایجاد احساس شرم، گناه، تحقیر و خجالت در نوجوانان شوند، این نوجوانان کمتر احتمال دارد با نگرشی سالم با اشتباهاتشان در آینده برخورد کنند.
اجتناب از اشتباه نه تنها باعث تداوم چرخه کمالگرایی میشود، بلکه روند یادگیری را هم مختل میکند. یک نوجوان نمیتواند در فعالیتها یا علایق جدید مهارت پیدا کند اگر از ابتدا آنها را امتحان نکند. جوانها اگر فقط به کارهایی که در آنها مهارت دارند بپردازند، هیچوقت رشد نخواهند کرد و پویایی ذاتی فرآیند یادگیری را از دست خواهند داد. کمالگراها اغلب در تصمیمگیری و تعیین اولویتهای خود مشکل دارند، زیرا میخواهند همه چیز کامل باشد. این میتواند به پراکندگی ذهن و ناتوانی در انتخاب کارهای مهم منجر شود.
کمالگرایی خودمحور: یک نوجوان کمالگرای خودمحور تلاش میکند تا استانداردهای غیرواقعی بالایی را که برای خود تعیین کرده برآورده کند. این موضوع میتواند منجر به اضطراب، افسردگی، اختلالات خوردن و فرسودگی شغلی شود. مطالعه ای در مورد کووید و کمالگرایی نشان داد که کمالگرایی خودمحور و خودانتقادی مستقیماً به پریشانی روانی منجر میشود.
کمالگرایی تجویز شده از نظر اجتماعی: این نوع از نوجوان کمالگرا تلاش می کند تا استانداردهای غیرواقعی بالایی را که معتقد است دیگران از او انتظار دارند، برآورده کند. حتی درک فشار از سوی والدین، مربیان و معلمان، با توجه به سوگیری منفی طبیعی یک نوجوان، میتواند باعث ایجاد تمایلات کمالگرایانه شود.
پس همیشه از سوی خانواده این فشارها اتفاق نیفتاده و گاهی در کمالگرایی خودمحور، خود فرد است که انتظارات بالایی دارد.
مشکل در تکمیل تکالیف، زیرا کار هرگز به اندازه کافی خوب نیست
اضطراب شدید پیرامون احتمال شکست
حساسیت بالا به انتقاد
ناامیدی شدید از اشتباهات
به تعویق انداختن کارها برای اجتناب از کارهای دشوار
خودانتقادی، خودآگاهی و خجالتزدگی آسان
مشکل در تصمیمگیری و اولویتبندی وظایف
انتقاد شدید از دیگران
موقعیت های غیرقابل پیش بینی، نامطمئن و غیرقابل کنترل همگی برای کمالگرایان استرسزا هستند. از آنجایی که کمالگرایی و اضطراب در جوانان ارتباط بسیار نزدیکی دارند، یک نوجوان یا جوان کمالگرا ممکن است در موقعیتی که دیگران استرسی ندارند هم از اضطراب رنج ببرد.
کمالگرایی اغلب به صورت خشم، اضطراب، افسردگی، توجهطلبی و ترس از عدم تایید خود را نشان میدهد. در یک نظرسنجی، دخترانی که کمالگرایانی خودانتقادگر بودند احتمال بیشتری داشت که علائم افسردگی و بادی شیمینگ (شرم از شکل بدنی) بیشتری داشته باشند. کمالگرا بودن همچنین می تواند منجر به استرس مزمن و مسائل فیزیکی مانند مشکلات گوارشی، سردرد یا میگرن و اختلالات خواب شود.
یک نوجوان کمالگرا اغلب در تشخیص معایب کمالگرایی خود مشکل دارد. به آنها کمک کنید تا هزینههای واقعی آن، بهویژه خطرات یک طرز فکر انتقادی سخت و دیدگاه منفی نسبت به اشتباهات را درک کنند. به آنها بیاموزید که چگونه افکار منفی خود را اصلاح کنند و خودانتقادی را با شفقت به خود جایگزین کنند.
به فرزندتان یادآوری کنید که سه چیز وجود دارد که او می تواند کنترل کند: نگرش، تلاش و اعمالش. به آنها کمک کنید ببینند که بسیاری از جنبه های موفقیت (یا شکست) خارج از کنترل شخصی است.
اجازه دهید فرزند شما بداند که برای تلاش خوب او، صرف نظر از نتیجه، ارزش قائل هستید. اشتباهات خود و آنچه از آنها آموختهاید را به اشتراک بگذارید.
برای والدین طبیعی و سالم است که بهترین ها را برای فرزندان خود بخواهند. اما مراقب باشید که در انتظارات خود خیلی سفت و سخت نباشید. با همدلی و کنجکاوی به طور دورهای با فرزندتان ارتباط بگیرید و اگر این آرزوها واقعاً به نفع او نیست، مایل باشید که امیدها و برنامههای خود را برای او تغییر دهید.
درمان شناختی رفتاری (CBT) یکی از موثرترین رویکردها برای کمک به نوجوانان کمالگرا است. CBT به طرحوارههایی میپردازد که زمینهساز نشانه های کمالگرایی در نوجوانان است. علاوه بر این، کمالگرایی میتواند نشانهای از یک اختلال روانی زمینهای، مانند OCD یا پاسخ به یک تروما در گذشته باشد. ارزیابی توسط یک متخصص میتواند به کشف دلایل اصلی کمالگرایی فرزندتان کمک کند.
کمالگرایان معمولاً در درسها، ورزش و هنر موفق هستند. با این حال، کمالگرایی ممکن است به مشکلات جدی روانی و جسمی منجر شود. بسیاری از نوجوانان کمالگرا با مشکلات درونی روبرو هستند که ممکن است در آینده به مسائل جدیتری تبدیل شود.
طبق آمار بین 25 تا 30 درصد نوجوانان از "کمالگرایی ناسالم" رنج میبرند؛ یعنی تلاش برای رسیدن به کمال یا موفقیتی غیرواقعی که به آنها آسیب میزند. این مشکل در دختران بیشتر دیده میشود. کمالگرایی میتواند به اضطراب و افسردگی منجر شود، هرچند که خودش یک ویژگی شخصیتی است و نه یک بیماری روانی. حالا سوال اینجاست که چرا کمالگرایی اینقدر خطرناک است و چگونه میتوانیم از کودکان و نوجوانان در برابر اثرات مضر آن محافظت کنیم؟ یافتن پاسخ این سوال میتواند به بهبود سلامت روانی و جسمی کودکان و نوجوانان کمک کند.
داشتن استاندارد بالا یا کمالگرایی سمی؟
محققان متوجه شدهاند که کمالگرایی یک مؤلفه ژنتیکی دارد که با رفتارهای آموخته شده از والدین کمالگرا تقویت میشود. اما عوامل محیطی نیز تأثیر زیادی دارند. در سه دهه گذشته، کمالگرایی در کودکان و نوجوانان 33 درصد افزایش یافته است. این افزایش بخشی از روند بزرگتری در جامعه است که شامل رقابت شدیدتر برای ورود به دانشگاههای برتر، مقایسههای ناشی از رسانههای اجتماعی و بازار کار ناپایدار است. اما نکتهای که باید در همین نقطه به آن توجه کنیم این است همیشه داشتن استاندارهای بالا بد و مشکلزا نیست. یک نوجوان با انگیزه متعادل میتواند بدون توجه به نتیجه، از تلاش خود لذت ببرد و از اشتباهات خود درس بگیرد و رشد کند.تفاوت بین تلاش سالم و کمالگرایی مشکلساز زمانی به وجود می آید که هر چیزی کمتر از کمالی که در ذهن فرد است به عنوان یک شکست تلقی شود. یعنی داشتن یک طرز فکر انتقادی سخت و یک دیدگاه منفی نسبت به اشتباهاتکه به عنوان "نگرانیهای کمالگرایانه" شناخته می شود و به شدت با مشکلات سلامت روانی و جسمی مرتبط است.
نشانههای کمالگرایی منفی
کمالگرایی به این شکل عمل میکند که فرد دائما تمایل دارد کارهایش را به تعویق بیاندازد، یا از انجام دادنشان فرار کند یا حتی گاهی حتی تلاش کردن را انتخاب نمیکند. چرا که در ذهنش با یک ترس همیشگی دست و پنجه نرم میکند که اگر موفق نشوم چه؟ اگر شکست بخورم چه؟ پس ترجیح میدهد که اصلا شروع نکند تا اینکه انجام دهد و موفق نباشد.تمایلات کمالگرایانه میتوانند در دراز مدت باعث ایجاد احساس شرم، گناه، تحقیر و خجالت در نوجوانان شوند، این نوجوانان کمتر احتمال دارد با نگرشی سالم با اشتباهاتشان در آینده برخورد کنند.
اجتناب از اشتباه نه تنها باعث تداوم چرخه کمالگرایی میشود، بلکه روند یادگیری را هم مختل میکند. یک نوجوان نمیتواند در فعالیتها یا علایق جدید مهارت پیدا کند اگر از ابتدا آنها را امتحان نکند. جوانها اگر فقط به کارهایی که در آنها مهارت دارند بپردازند، هیچوقت رشد نخواهند کرد و پویایی ذاتی فرآیند یادگیری را از دست خواهند داد. کمالگراها اغلب در تصمیمگیری و تعیین اولویتهای خود مشکل دارند، زیرا میخواهند همه چیز کامل باشد. این میتواند به پراکندگی ذهن و ناتوانی در انتخاب کارهای مهم منجر شود.
منشا کمالگرایی همیشه خانواده است؟
کمالگرایی منفی را میتوان با توجه به منشا و منبع آن به دو نوع تقسیم کرد:کمالگرایی خودمحور: یک نوجوان کمالگرای خودمحور تلاش میکند تا استانداردهای غیرواقعی بالایی را که برای خود تعیین کرده برآورده کند. این موضوع میتواند منجر به اضطراب، افسردگی، اختلالات خوردن و فرسودگی شغلی شود. مطالعه ای در مورد کووید و کمالگرایی نشان داد که کمالگرایی خودمحور و خودانتقادی مستقیماً به پریشانی روانی منجر میشود.
کمالگرایی تجویز شده از نظر اجتماعی: این نوع از نوجوان کمالگرا تلاش می کند تا استانداردهای غیرواقعی بالایی را که معتقد است دیگران از او انتظار دارند، برآورده کند. حتی درک فشار از سوی والدین، مربیان و معلمان، با توجه به سوگیری منفی طبیعی یک نوجوان، میتواند باعث ایجاد تمایلات کمالگرایانه شود.
پس همیشه از سوی خانواده این فشارها اتفاق نیفتاده و گاهی در کمالگرایی خودمحور، خود فرد است که انتظارات بالایی دارد.
نشانهها و عوارض کمالگرایی در نوجوانان
کمالگرایی یک ویژگی شخصیتی است، نه یک اختلال سلامت روان. از این رو، فهرست مشخصی از علائم کمالگرایی کودک در راهنمای تشخیص روانشناختی وجود ندارد. با این حال، ممکن است در علائم زیر کمالگرایی در کودکان ظاهر شود:مشکل در تکمیل تکالیف، زیرا کار هرگز به اندازه کافی خوب نیست
اضطراب شدید پیرامون احتمال شکست
حساسیت بالا به انتقاد
ناامیدی شدید از اشتباهات
به تعویق انداختن کارها برای اجتناب از کارهای دشوار
خودانتقادی، خودآگاهی و خجالتزدگی آسان
مشکل در تصمیمگیری و اولویتبندی وظایف
انتقاد شدید از دیگران
موقعیت های غیرقابل پیش بینی، نامطمئن و غیرقابل کنترل همگی برای کمالگرایان استرسزا هستند. از آنجایی که کمالگرایی و اضطراب در جوانان ارتباط بسیار نزدیکی دارند، یک نوجوان یا جوان کمالگرا ممکن است در موقعیتی که دیگران استرسی ندارند هم از اضطراب رنج ببرد.
کمالگرایی اغلب به صورت خشم، اضطراب، افسردگی، توجهطلبی و ترس از عدم تایید خود را نشان میدهد. در یک نظرسنجی، دخترانی که کمالگرایانی خودانتقادگر بودند احتمال بیشتری داشت که علائم افسردگی و بادی شیمینگ (شرم از شکل بدنی) بیشتری داشته باشند. کمالگرا بودن همچنین می تواند منجر به استرس مزمن و مسائل فیزیکی مانند مشکلات گوارشی، سردرد یا میگرن و اختلالات خواب شود.
چگونه به یک نوجوان کمالگرا کمک کنیم؟
برخورد با یک نوجوان کمالگرا می تواند نقطه تعادل ظریفی برای والدین باشد، به خصوص اگر خودتان کمالگرا داشته باشید. والدین برای حمایت از نوجوانان کمالگرای خود میتوانند روشهای زیر را امتحان کنند:یک نوجوان کمالگرا اغلب در تشخیص معایب کمالگرایی خود مشکل دارد. به آنها کمک کنید تا هزینههای واقعی آن، بهویژه خطرات یک طرز فکر انتقادی سخت و دیدگاه منفی نسبت به اشتباهات را درک کنند. به آنها بیاموزید که چگونه افکار منفی خود را اصلاح کنند و خودانتقادی را با شفقت به خود جایگزین کنند.
به فرزندتان یادآوری کنید که سه چیز وجود دارد که او می تواند کنترل کند: نگرش، تلاش و اعمالش. به آنها کمک کنید ببینند که بسیاری از جنبه های موفقیت (یا شکست) خارج از کنترل شخصی است.
اجازه دهید فرزند شما بداند که برای تلاش خوب او، صرف نظر از نتیجه، ارزش قائل هستید. اشتباهات خود و آنچه از آنها آموختهاید را به اشتراک بگذارید.
برای والدین طبیعی و سالم است که بهترین ها را برای فرزندان خود بخواهند. اما مراقب باشید که در انتظارات خود خیلی سفت و سخت نباشید. با همدلی و کنجکاوی به طور دورهای با فرزندتان ارتباط بگیرید و اگر این آرزوها واقعاً به نفع او نیست، مایل باشید که امیدها و برنامههای خود را برای او تغییر دهید.
درمان شناختی رفتاری (CBT) یکی از موثرترین رویکردها برای کمک به نوجوانان کمالگرا است. CBT به طرحوارههایی میپردازد که زمینهساز نشانه های کمالگرایی در نوجوانان است. علاوه بر این، کمالگرایی میتواند نشانهای از یک اختلال روانی زمینهای، مانند OCD یا پاسخ به یک تروما در گذشته باشد. ارزیابی توسط یک متخصص میتواند به کشف دلایل اصلی کمالگرایی فرزندتان کمک کند.