تبیان، دستیار زندگی

سندروم احتکار کتاب به هر روشی...

من جنون کتاب دارم!

خیلی از ما ممکن است کتابخانه‌ای بزرگ از کتابهایی داشته باشیم که به امید یک روز خوانده شدن خریداری شده‌اند، با این حال باز کتاب می‌بینیم دست و پایمان شل می‌شود و شروع به خرید می‌کنیم. برخی‌ها هم به کتاب‌باز بودن معروف هستند و سعی می‌کنند روی موضوعات مختلف یا خاصی تمرکز کنند و معمولا اینطور کتاب می‌خوانند در این گزارش این دو دسته در اختلال جنون کتاب به سر نمی‌برند
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه ناجی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
کتاب، جنون، سندروم

کتاب هم جنون دارد!



Bibliomania (بیبلیومانیا) به معنای واقعی کلمه، جنون کتاب است. افراد مبتلا به این اختلال،  وسواس جمع آوری و نگهداری از کتاب را دارند، حتی اگر علاقه‌مند به خواندن آنها نباشند. این اختلال هنگامی که با زندگی روزمره فرد در تداخل باشد، جنبه بیماری روانی پیدا می‌کند.

جنون کتاب ویژگیهای خاصی دارد؛

 آنها عادت به دست آوردن تعداد زیادی کتاب دارند

این کتابها مربوط به موضوعات مورد علاقه فرد نیست یعنی برای او اینکه فقط کتاب باشد کافی است

ممکن است به یک نسخه بسنده نکند و از یک کتاب چند نسخه داشته باشد.

کتاب‌ها به طور مناسب طبقه‌بندی نشده‌اند اما در هر فضای ممکن، از جمله فضاهای اداری یا وسایل نقلیه ذخیره می شوند

 

شروع جنون کتاب از تروماهای کودکی



اختلال جنون کتاب ممکن است ریشه در زندگی گذشته و یا دوران کودکی بیمار داشته باشد. این احتمال وجود دارد که بیمار در کودکی ترس از دست دادن کتابهایش را داشته است. یا افراد دارای جنون کتاب اغلب در سنین جوانی به جمع‌آوری کتاب معتاد می‌شوند تا راهی برای کنار آمدن با یک سختی دشوار باشند. برخی روان‌پزشکان توضیح می‌دهند که جنون کتاب ممکن است یک مکانیسم دفاعی برای مقابله با یک تروما جدی یا سوء استفاده مکرر باشد، به‌ویژه چنین ضربه‌ای باعث می‌شود که مبتلایان نسبت به مسائل اساسی به شدت شک کنند. آن‌ها درد خود را با انباشتن کتاب‌ها در اطرافشان پنهان می‌کنند، زیرا نمی‌خواهند گذشته آسیب‌زایشان فاش شود. اعتیاد یک روش بسیار رایج برای مقابله با درد است. وقتی این وسواس در دوران کودکی و بزرگسالی کنترل نشود، شروع به تبدیل شدن به یک مشکل بزرگ‌تر می‌کند

 این اختلال هم مثل سایر اختلالها فرد را از کار و زندگی ساقط می‌کند و زندگی اجتماعی، کاری و شخصی فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد به این صورت که دوست دارد خودش را از دیگران جدا کند، همینطور ممکن است بر سلامت عمومی بیمار تاثیر بگذارد و زندگی سخت و ناسالمی را ایجاد کند. در معرض خطر آتش‌سوزی یا عوامل خطرزای دیگر هم از جمله تهدیداتی است که کتابها را نشانه می‌گیرد.

 

درمان جنون کتاب


بیماران با اختلال جنون کتاب شاید متوجه شوند که از یک بیماری روحی رنج می برند. این افراد معمولا خودشان از پس درمان برنمی‌آیند و حتما باید از دیگران در این روند کمک بگیرند. دراین صورت بازدید از خانه توسط درمانگر برای درک دقیق میزان شرایط لازم است.

درمانگر از رفتار درمانی شناختی برای درمان بیبلیومانیا یا جنون کتاب استفاده می‌کند. این شیوه نقش مهمی در درمان اختلال جنون کتاب دارد چرا که بیمار ازحالت خود آگاه است و برای مراحل درمان و مقابله با جنون کتاب با درمانگر همکاری می‌کند.در برخی موارد استفاده از داروهای ضد افسردگی برای افرادی که دارای بیبلیومانیا هستند هم مفید است.


سوندوکو در ژاپن


Bibliomania به خوبی شناخته شده است؛ اما انجمن روانپزشکی آمریکا از شناسایی آن به عنوان یک اختلال روانی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی خودداری می کند. زمانی که میل شدید به خرید و احتکار کتاب بر هر میل دیگری غلبه می‌کند، تأثیر منفی بر سلامت و روابط بین فردی دارد. اما داروها معمولاً به تنهایی مؤثر نیستند. درمان شناختی-رفتاری مفیدترین مداخله برای درمان کامل جنون احتکار کتاب است.  در ژاپن به آن سوندوکو می‌گویند که به جمع‌آوری انبوه کتاب‌هایی اشاره دارد که نمی‌توانید آنها را مطالعه کنید. با این حال، سوندوکو به عنوان یک رفتار منفی محسوب نمی‌شود. جنون احتکار کتاب به جای اینکه درک شود به عنوان یک اختلال وسواسی-اجباری منزوی است.

در ادامه روایتهایی را می‌خوانیم از چند فرد معروفی که به جنون کتاب مبتلا شده‌اند...

راهزن بدنام کتاب


استفان بلومبرگ، به عنوان "راهزن کتاب"، مردی که بیش از 23600 کتاب جمع آوری کرد. کتابهایی که از 327 کتابخانه و موزه در 45 ایالت، دو استان در کانادا و ناحیه کلمبیا بودند. بلومبرگ عشایری ناآرام بود که مدام در حرکت بود، اما هرگز کتاب هایش را نفروخت. او فقط به جمع آوری بیشتر کتاب ادامه می‌داد. یکی از دوستان او برای 56هزار دلار جایزه او را تحویل دادگستری داد، ‌ fbiمجبور شد از یک تراکتور تریلر 12 متری (40 فوتی) استفاده کند تا گنجینه ادبیات بلومبرگ (همه 19 تن آن) را به فهرست موجودی برساند. مجموع این کتابها 5.3 میلیون دلار ارزش داشت. در طول محاکمه، روانپزشک قانونی به دادگاه توضیح داد که بلومبرگ از اختلال جنون کتاب رنج می‌برد که شامل توهمات اسکیزوفرنی است و مطمئناً، پس از 4.5 سال پشت میله های زندان، بلومبرگ آزاد شد و بلافاصله به رشد مجموعه کتابهای حماسی خود یک بار دیگر ادامه داد.

 

کتاب نفرین


آشوربانیپال خود را «پادشاه جهان» می نامید و امپراتوری او جزو بزرگترین امپراتوری جهان بود. او  در اوقات فراغت خود یک کتابدار و اولین کسی بود که به جنون کتاب شناخته شده بود. او اولین کتابخانه فهرست نویسی سیستماتیک در جهان را ایجاد کرد. آشوربانیپال می‌خواست هر کتابی (به جای لوح گلی) که پیدا می‌کرد به مجموعه عظیم کتابخانه‌اش اضافه شود. چنان وسواس داشت که کتابها غنائم مورد علاقه او در جنگ بودند. او  توانست صدها هزار لوح را جمع آوری و  از آنها محافظت کند. حتی برای برافروختن ترس در دل دزدان احتمالی کتاب، لعن‌های کتاب می‌نوشت، از جمله: هر که این لوح را بردارد یا نام خود را در کنار لوح من بر آن حک کند،  عاشور او را به غضب و خشم ساقط کند. باشد که نام و نسل او در زمین نابود شود.