بحران پیری جمعیت، اثرجانبی مشکلات مردان
طبق محاسبات مرکز آمار ایران با نگاه خوشبینانه، پنجره جمعیتی ایران از سال 1380 باز شده و در سال 1430 بسته میشود و به عبارتی در سال 1430 جمیت فعال ایران کمتر از 60 درصد از جمعیت ایران را تشکیل خواهد داد و ایران دچار پیری جمعیت و مدتی بعد دچار کاهش جمعیت خواهد شد
در علم جمعیت شناسی، جمعیت 15 تا 64 ساله را جمعیت فعال یا مولد تعریف میکنند. زیرا افراد در این بازه سنی بیشترین تلاش، بهرهوری و نوآوری را دارند. زمانی که جمعیت 15 تا 64 ساله بیش از 60 درصد از کل جمعیت یک کشور را تشکیل دهد، اصطلاحا گفته میشود پنجره جمعیتی باز است. کشورها میتوانند با مدیریت صحیح این دوران و بهرهگیری از فرصتها رشد و توسعه فوقالعادهای را تجربه کنند. طبق محاسبات مرکز آمار ایران با نگاه خوشبینانه، پنجره جمعیتی ایران از سال 1380 باز شده و در سال 1430 بسته میشود و به عبارتی در سال 1430 جمیت فعال ایران کمتر از 60 درصد از جمعیت ایران را تشکیل خواهد داد و ایران دچار پیری جمعیت و مدتی بعد دچار کاهش جمعیت خواهد شد.[1]
افزایش سن ازدواج نیز در واقع مسئله مردان است زیرا طبق دادههای مرکز آمار میانگین سن ازدواج زنان تابعی از میانگین سن ازدواج مردان است و به طور متوسط 4 سال کمتر است. طبق عرف فرهنگی و طبیعت بشری مردان دوست دارند با دختری کوچکتر از لحاظ سنی ازدواج کنند و زنان نیز اغلب دوست دارند با پسری بزرگتر ازدواج کنند و روند جهانی نیز همینگونه است. بنابراین اگر سیاستگذار موفق شود سن ازدواج پسران را کاهش دهد، به طور طبیعی سن ازدواج دختران نیز کاهش پیدا میکند.
1. هزینه بالای شروع زندگی:
هزینه بالای شروع زندگی شامل تامین مسکن، خودرو و هزینه عقد و عروسی میشود که آمادگی پسران برای تامین این هزینهها نیازمند این است که پسران شغلی با درآمد بالا و پسانداز مناسب داشته باشند. البته این مسئله به کمالگرایی اقتصادی طرفین که یک مشکل فرهنگی است نیز بستگی دارد. اما در مجموع در زمانی که نرخ بیکاری و نرخ تورم افزایش پیدا میکند، به طور محسوسی نرخ ازدواج در شهرهای ایران کاهش پیدا میکند که نشان میدهد عامل اقتصادی از عامل فرهنگی کمالگرایی اقتصادی در این مسئله مهمتر است. طبق عرف و قانون اکثر هزینه شروع زندگی نیز برعهده مردان جامعه است و بنابراین برای حل این مسئله باید به دنبال راهکارهایی باشیم تا سن بلوغ اقتصادی پسران کمترشود.
2. عدم اشتغال کامل و پایدار:
با افزایش نرخ بیکاری، نرخ دستمزدها کاهش یافته و قراردادهای کار نیز کوتاه مدتتر میشود. همین مسئله پیدا کردن شغل مناسب با درآمد مناسب و امنیت شغلی بالا را برای افراد جامعه کاهش میدهد. علاوه براین افزایش مدت زمان تحصیلات تکمیلی و فشرده بودن آن و همچنین 2 سال خدمت سربازی باعث میشود پسران دیرتر به اشتغال مناسب و پایدار دست پیدا کنند. شاغل بودن پسر برای ازدواج ضرورت دارد، در صورتی که اشتغال برای ازدواج زنان ضرورت ندارد. متاسفانه به دلیل اینکه پیگیری حقوق زنان در ایران مهمتر از حقوق مردان است، ایجاد اشتغال برای زنان رزومه بهتری برای مسئولین محسوب شده و بیشتر از اشتغالزایی برای پسران مورد توجه قرار میگیرد. زنان با شاغل شدن استانداردهای خود را بالاتر میبرند و یا برای کار و تحصیل بهتر درخواستهای ازدواج را رد میکنند. بنابراین اشتغالزایی برای زنان باعث افزایش سن ازدواج و اشتغالزایی برای مردان باعث کاهش سن ازدواج میشود. شناور کردن تحصیلات تکمیلی و ایجاد اشتغال دانشجویی برای پسران و همچنین اجرای طرح سربازی حرفهای همراه با در اولویت قرار گرفتن تسهیل اشتغال پسران، از راهکارهای حل مسئله اشتغال کامل و پایدار پسران و کاهش سن بلوغ اقتصادی مردان است.
3. چالش فرهنگی همسانگزینی و واسطهگری
در گذشته ازدواجها با مراسم خواستگاری و واسطهگری بزرگان فامیل و محله انجام میشد. اما امروزه زندگی محلهمحور نیست و نقش شبکه فامیلها نیز در ازدواج کمتر شده است و نهاد خواستگاری مانند گذشته کافی نیست. علاوه براین در دانشگاه، محل کار و فضای مجازی، دو جنس همدیگر را بیشتر میبینند و فرهنگ دوست شدن و سپس ازدواج به عنوان یک روش جایگزین خواستگاری سنتی در بین جوانان رواج پیدا کرده است. در صورتی که مطالعات نشان میدهد هرچقدر روابط پیش از ازدواج بیشتر شود احتمال خیانت، طلاق و کاهش رضایت از زندگی پس از ازدواج بیشتر است. علاوه براین امروزه مراکز همسانگزینی وجود دارد که وظیفه معرفی و مشاوره برای ازدواج را برعهده دارند.
هر سه روش خواستگاری، دوستی و موسسات همسانگزینی دچار کاستیهای جدی هستند و نمیتوانند کامل نیاز به معرفی، شناخت و مشاوره برای ازدواج امروز جوانان را تامین کنند. متاسفانه شناخت از آسیبها و شرایط درست استفاده از این روشها نیز در افکار عمومی ضعیف است و الگوی استاندارد فراگیری برای همسانگزینی نداریم. این مسئله باعث میشود افرادی که واقعا شرایط ازدواج را دارند، ازدواج نکنند یا زمان بیشتری لازم باشد تا افراد زوج مناسب خود را پیدا کنند. علاوه براین تمایل به وارد شدن به رابطه دوستی انگیزه را برای ازدواج کاهش میدهد یا ممکن است شرایط ازدواج را ازبین ببرد. در واقع به طور طبیعی چون انتخابگری در ازدواج به عهده مردان است، تمام مشکلات موجود در همسرگزینی بیشتر مشکل مردان است، هرچند در نهایت بخشی از زنان نیز آسیب میبینند.
4. ضعف دانش و مهارت برای همسرگزینی مناسب
سواد انتخاب همسر در بین جوانان ایرانی کم است و در آموزش پرورش دوران متوسطه دوم، آموزش مناسب در این زمینه نمیبینند. مخصوصا در این زمینه آموزشهای جنسیتی جداگانه برای پسران و دختران ضرورت بیشتری دارد، اما ضعف جدی در آموزش رسمی وجود دارد. بخشی از جوانان نیز برای تامین نیازها و سرگرمی وارد روابط دوستی میشوند و با آسیبهای وارده، شرایط خود را برای ازدواج را سختتر میکنند. در بین جوانان معیارها و فانتزیهای اشتباه زیاد است و باعث میشود سختتر انتخاب کنند. خود را برای اداره زندگی مشترک آماده نمیکنند و مشاوره از متخصصین نمیگیرند و اکثرا معیارهای روشن و منطقی ندارند. تمام این مسائل اگر موجب انتخاب اشتباه نشود، به احتمال زیاد موجب از دست دادن فرصتهای مناسب میشود یا توان خلق فرصتهای مناسب را برای جوانان از بین میبرد. در این موضوع نیز شرایط پسران وخیمتر است زیرا مسئولیت انتخاب برعهده مردان است اما آموزشهای رسمی و غیررسمی به پسران به شکل نامناسب و حتی زیانباری وجود دارد. بخشی از این مسئله هم برمیگردد به اینکه بیشتر محققان روانشناس به جای نقد فرهنگ مدرن آن را میپذیرند و رویکرد اصلاحی به آن ندارند.
[1] B2n.ir/u25374
کاهش فرزندآوری مهمترین عامل پیری جمعیت
مهمترین عامل کاهش جمعیت فعال در کشور و پیر شدن ایران، کاهش در میزان فرزندآوری است. البته افزایش میانگین سنی نیز در پیرتر شدن جامعه موثر است اما چون افزایش طول زندگی اساسا شاخص مثبتی است، بنابراین مهمترین عامل موثر قابل تغییر بر پیری جمعیت میزان فرزندآوری است. البته برای کشورهای بحران زده مانند افغانستان و سوریه، موج مهاجرت جوانان میتواند میانگین سنی جامعه را کاهش دهد، اما چون در شرایط استثنایی این مسئله رخ میدهد، بنابراین در مجموع مهمترین عامل پیشبینی پیری جمعیت تغییر میزان فرزندآوری در جامعه است.افزایش سن ازدواج مهمترین علت کاهش فرزندآوری
طبق گزارش مرکز پژوهشها در مورد نگرش ایرانیان در موضوع فرزندآوری با بررسیهای آماری نشان داده شده است که در سال 1400 تمایل مردم ایران از داشتن 2 فرزند به 3 فرزند افزایش پیدا کرده است اما نرخ باروری کل بین تمام زنان در سن بارداری 1.6 در سال 1400 بوده است. بنابراین مردم کمتر از آنچه دوست دارند بچهدار میشوند. حداقل 12 میلیون جوان مجرد در سن ازدواج داریم و متوسط سن ازدواج پسران به 30 سال رسیده است. بنابراین یکی از مهمترین علل کاهش نرخ باروری، افزایش سن ازدواج و مجرد ماندن زنان در سن باروری استاندارد 15 تا 49 سال است.افزایش سن ازدواج نیز در واقع مسئله مردان است زیرا طبق دادههای مرکز آمار میانگین سن ازدواج زنان تابعی از میانگین سن ازدواج مردان است و به طور متوسط 4 سال کمتر است. طبق عرف فرهنگی و طبیعت بشری مردان دوست دارند با دختری کوچکتر از لحاظ سنی ازدواج کنند و زنان نیز اغلب دوست دارند با پسری بزرگتر ازدواج کنند و روند جهانی نیز همینگونه است. بنابراین اگر سیاستگذار موفق شود سن ازدواج پسران را کاهش دهد، به طور طبیعی سن ازدواج دختران نیز کاهش پیدا میکند.
مشکلات مردان مهمترین علت افزایش سن ازدواج
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان عوامل تاثیرگذار برسن ازدواج جوانان، مهمترین عوامل تاثیرگذار بر سن ازدواج را رتبه بندی کرده است. طبق این پژوهش مهمترین عوامل موثر بر افزایش سن ازدواج را میتوان براساس میزان تاثیرگذاری در 4 مسئله اساسی زیر دستهبندی کرد. هر کدام از مشکلات را بررسی کرده و توضیح میدهیم چرا مردان بیشتر مشمول این مشکلات هستند.1. هزینه بالای شروع زندگی:
هزینه بالای شروع زندگی شامل تامین مسکن، خودرو و هزینه عقد و عروسی میشود که آمادگی پسران برای تامین این هزینهها نیازمند این است که پسران شغلی با درآمد بالا و پسانداز مناسب داشته باشند. البته این مسئله به کمالگرایی اقتصادی طرفین که یک مشکل فرهنگی است نیز بستگی دارد. اما در مجموع در زمانی که نرخ بیکاری و نرخ تورم افزایش پیدا میکند، به طور محسوسی نرخ ازدواج در شهرهای ایران کاهش پیدا میکند که نشان میدهد عامل اقتصادی از عامل فرهنگی کمالگرایی اقتصادی در این مسئله مهمتر است. طبق عرف و قانون اکثر هزینه شروع زندگی نیز برعهده مردان جامعه است و بنابراین برای حل این مسئله باید به دنبال راهکارهایی باشیم تا سن بلوغ اقتصادی پسران کمترشود.
2. عدم اشتغال کامل و پایدار:
با افزایش نرخ بیکاری، نرخ دستمزدها کاهش یافته و قراردادهای کار نیز کوتاه مدتتر میشود. همین مسئله پیدا کردن شغل مناسب با درآمد مناسب و امنیت شغلی بالا را برای افراد جامعه کاهش میدهد. علاوه براین افزایش مدت زمان تحصیلات تکمیلی و فشرده بودن آن و همچنین 2 سال خدمت سربازی باعث میشود پسران دیرتر به اشتغال مناسب و پایدار دست پیدا کنند. شاغل بودن پسر برای ازدواج ضرورت دارد، در صورتی که اشتغال برای ازدواج زنان ضرورت ندارد. متاسفانه به دلیل اینکه پیگیری حقوق زنان در ایران مهمتر از حقوق مردان است، ایجاد اشتغال برای زنان رزومه بهتری برای مسئولین محسوب شده و بیشتر از اشتغالزایی برای پسران مورد توجه قرار میگیرد. زنان با شاغل شدن استانداردهای خود را بالاتر میبرند و یا برای کار و تحصیل بهتر درخواستهای ازدواج را رد میکنند. بنابراین اشتغالزایی برای زنان باعث افزایش سن ازدواج و اشتغالزایی برای مردان باعث کاهش سن ازدواج میشود. شناور کردن تحصیلات تکمیلی و ایجاد اشتغال دانشجویی برای پسران و همچنین اجرای طرح سربازی حرفهای همراه با در اولویت قرار گرفتن تسهیل اشتغال پسران، از راهکارهای حل مسئله اشتغال کامل و پایدار پسران و کاهش سن بلوغ اقتصادی مردان است.
3. چالش فرهنگی همسانگزینی و واسطهگری
در گذشته ازدواجها با مراسم خواستگاری و واسطهگری بزرگان فامیل و محله انجام میشد. اما امروزه زندگی محلهمحور نیست و نقش شبکه فامیلها نیز در ازدواج کمتر شده است و نهاد خواستگاری مانند گذشته کافی نیست. علاوه براین در دانشگاه، محل کار و فضای مجازی، دو جنس همدیگر را بیشتر میبینند و فرهنگ دوست شدن و سپس ازدواج به عنوان یک روش جایگزین خواستگاری سنتی در بین جوانان رواج پیدا کرده است. در صورتی که مطالعات نشان میدهد هرچقدر روابط پیش از ازدواج بیشتر شود احتمال خیانت، طلاق و کاهش رضایت از زندگی پس از ازدواج بیشتر است. علاوه براین امروزه مراکز همسانگزینی وجود دارد که وظیفه معرفی و مشاوره برای ازدواج را برعهده دارند.
هر سه روش خواستگاری، دوستی و موسسات همسانگزینی دچار کاستیهای جدی هستند و نمیتوانند کامل نیاز به معرفی، شناخت و مشاوره برای ازدواج امروز جوانان را تامین کنند. متاسفانه شناخت از آسیبها و شرایط درست استفاده از این روشها نیز در افکار عمومی ضعیف است و الگوی استاندارد فراگیری برای همسانگزینی نداریم. این مسئله باعث میشود افرادی که واقعا شرایط ازدواج را دارند، ازدواج نکنند یا زمان بیشتری لازم باشد تا افراد زوج مناسب خود را پیدا کنند. علاوه براین تمایل به وارد شدن به رابطه دوستی انگیزه را برای ازدواج کاهش میدهد یا ممکن است شرایط ازدواج را ازبین ببرد. در واقع به طور طبیعی چون انتخابگری در ازدواج به عهده مردان است، تمام مشکلات موجود در همسرگزینی بیشتر مشکل مردان است، هرچند در نهایت بخشی از زنان نیز آسیب میبینند.
4. ضعف دانش و مهارت برای همسرگزینی مناسب
سواد انتخاب همسر در بین جوانان ایرانی کم است و در آموزش پرورش دوران متوسطه دوم، آموزش مناسب در این زمینه نمیبینند. مخصوصا در این زمینه آموزشهای جنسیتی جداگانه برای پسران و دختران ضرورت بیشتری دارد، اما ضعف جدی در آموزش رسمی وجود دارد. بخشی از جوانان نیز برای تامین نیازها و سرگرمی وارد روابط دوستی میشوند و با آسیبهای وارده، شرایط خود را برای ازدواج را سختتر میکنند. در بین جوانان معیارها و فانتزیهای اشتباه زیاد است و باعث میشود سختتر انتخاب کنند. خود را برای اداره زندگی مشترک آماده نمیکنند و مشاوره از متخصصین نمیگیرند و اکثرا معیارهای روشن و منطقی ندارند. تمام این مسائل اگر موجب انتخاب اشتباه نشود، به احتمال زیاد موجب از دست دادن فرصتهای مناسب میشود یا توان خلق فرصتهای مناسب را برای جوانان از بین میبرد. در این موضوع نیز شرایط پسران وخیمتر است زیرا مسئولیت انتخاب برعهده مردان است اما آموزشهای رسمی و غیررسمی به پسران به شکل نامناسب و حتی زیانباری وجود دارد. بخشی از این مسئله هم برمیگردد به اینکه بیشتر محققان روانشناس به جای نقد فرهنگ مدرن آن را میپذیرند و رویکرد اصلاحی به آن ندارند.
[1] B2n.ir/u25374