تبیان، دستیار زندگی

این گزارش را بداخلاق‌ها فقط بخوانند

بداخلاق‌ها بخوانند!

خلق به حالتی عاطفی گفته می‌شود که روی رفتار ما تاثیر می‌گذارد و ممکن است ساعتها یا روزها ادامه داشته باشد، برخلاف احساس که ممکن است فقط چند دقیقه طول بکشد. در این گزارش و گزارش‌های بعدی جولی اسمیت در کتاب "چرا تا به حال کسی اینها را به من نگفته بود؟" به مفهوم بدخلقی، تله‌ها و راه‌های درمانش اشاره می‌کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه ناجی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
بداخلاق ، بی حوصلگی ، بدخلقی ،

یک جای کار می‌لنگد...

همه در طول زندگی روزهای بی‌حوصلگی و بدخلقی را تجربه می کنند؛ اما دفعات و شدت بروز این حالت در افراد متفاوت است. طی این سالها افرادی هستند که با خلق بد دست و پنجه نرم می‌کنند و هرگز درباره آن با احدی حرف نمی‌زنند تا جایی که حتی دوستان و خانواده‌شان از این اختلال خلقی آنها بی‌خبرند. آنها این موضوع را پنهان و نفی می‌کنند و سعی دارند درست طبق انتظارات موجود عمل کنند. گاهی اوقات این افراد پس از سالها درگیری با این وضعیت به این نتیجه می‌رسند که باید از درمانگر کمک بگیرند. آنها احساس می‌کنند یک جای کار می لنگد و خود را با افرادی مقایسه می‌کنند که به نظر میرسد همیشه همه چیز را با هم دارند، همانهایی که همیشه خندان و ظاهراً پرانرژی هستند، این افراد بر این باورند که برخی افراد واقعاً به خودی خود خوش حال و پرانرژی هستند و شادی نوعی تیپ شخصیتی است؛ یعنی شما ذاتاً یا شاد هستید یا نیستید.

قدرت تاثیرگذاری فرد روی احساساتش

اگر بدخلقی را فقط نقصی در مغز بدانیم، باور اینکه می توانیم آن را تغییر دهیم برای ما سخت خواهد بود و به جای تلاش برای اصلاح، روی پنهان کردن آن تمرکز می‌کنیم. ما به روال معمول زندگی می‌پردازیم کارهای روزمره‌مان را انجام می‌دهیم، به روی همه لبخند می‌زنیم؛ با این حال در تمام مدت احساس پوچی می کنیم و خلق و خوی بدمان به مرور اوضاع را بدتر می‌کند و از هیچ چیز لذت نمی‌‌بریم. لحظه‌ای به دمای بدن خود توجه کنید ممکن است کاملاً احساس راحتی کنید یا شاید خیلی گرم یا خیلی سردتان باشد. همان طور که تغییر دمای بدنتان ممکن است نشانه عفونت یا بیماری باشد بدون شک گویای شرایط اطراف شما هم هست؛ خلق و خو هــم بـه همـین شکل است. هنگامی که خلق و خوی بدی را تجربه می‌کنیم، این اختلال احتمالاً تحت تأثیر عوامل متعددی از محیط درونی و بیرونـی مـا بـه وجـود آمــده اسـت. شناخت این عوامل مؤثر و آگاهی به آنها به ما کمک می کند تا آنها را در مسیر دلخواهمان به کار بگیریم. چیزی که علم درستی آن را تأیید کرده این است که قدرت تأثیرگذاری در احساسات، در ما بیش از آن چیزی است که تصور می‌کنیم.

جعبه ابزار کمک

ما می‌توانیم روی بهتر شدن حالمان کار کنیم و کنترل سلامت عاطفی خود را در دست بگیریم و به ما یادآور می‌شود که خلق و خو مؤلفه‌ای از پیش تعیین شده و ثابت نیست و نوع شخصیت ما را تعریف نمی‌کند؛ بلکه فقط احساسی است که ما تجربه می‌کنیم. زندگی همچنان ما را در معرض سختی درد و فقدان قرار می‌دهد و عواقب اینها همیشه در سلامت روحی و جسمی ما منعکس خواهد شد؛ پس هدف ریشه‌کن‌کردن خلق بد یا افسردگی نیست؛ بلکه می‌خواهیم با روشهای موثر به وضعیت کمک کنیم، هر چه این ابزار را بیشتر به کار بگیریم در استفاده از آنها مهارت بیشتری به دست می‌آوریم. پس از این کار، هر زمان که مشکلات زندگی باعث افت روحیه و خلق و خوی ما می شوند، جعبه ابزاری داریم که به آن رجوع کنیم. این‌ها مهارت‌های زندگی هستند، ابزارهایی که همه ما می‌توانیم در طول زندگی هنگام بروز نوسانات خلقی آنها استفاده کنیم

خلق بد از کجا می‌آید؟

ترس، اضطراب، ناراحتی و خستگی را با تمام وجود حس میکنم و با غر، صدای آزاردهنده ساعت هشدار را خاموش می‌کنم، در حالی‌که دوست دارم گریه کنم، داد میزنم نمی‌خواهم امروز کاری انجام بدهم!. آیا این حالت بدخلقی است؟ آیا از مغزم سرچشمه می‌گیرد؟ چرا با این حال از خواب بیدار شده‌ام؟ بیایید به عقب برگردیم، دیشب تا دیر وقت بیدار ماندم و کار کردم. زمان رفتن به رختخواب آنقدر خسته بودم که نمی‌توانستم برای خوردن یک لیوان آب به آشپزخانه بروم. من شب قبل به اندازه کافی نخوابیدم و بدنم کم آب شده است. صدای بلند زنگ ساعت مرا از خواب عمیق بیدار کرد و به محض بیداری، ارسال هورمون‌های استرس به همه جای بدنم شروع شد، ضربان قلبم زیاد شد و حالتی شبیه فشار عصبی در من شکل گرفت. هر یک از این علائم اطلاعاتی را به مغز من می‌فرستند. انگار بدن اعلام می‌کند که اوضاع خوب نیست؛ بنابراین مغز دنبال دلیل می‌گردد. مغز جست وجو می‌کند و پاسخ را پیدا می‌کند. ناراحتی جسمی ناشی از کمبود خواب و کم آبی بدن سبب خلـق بد در من شده است.

علت خلق بد فقط مغز نیست!

منظور از بیان این مثال این نیست که بگوییم همه بدخلقی‌ها از کم‌آبی نشئت می‌گیرند و پس از تشخیص و رفع کم‌آبی مشکل حل می‌شود؛ اما در مواجهه با نوسانات خلق و خو به یاد داشتن این نکته که همه چیز فقط به مغز مربوط نیست ضروری و مهم است. این حالت به عوامل متعددی مثل وضعیت بدن، روابط گذشته و حال، شرایط و سبک زندگی شما بستگی دارد. همچنین همه کارهایی که انجام می‌دهید و انجام نمی‌دهید، رژیم غذایی و افکارتان، تمایلات و خاطرات شما در این جریان نقش بسزایی دارند. احساس شما صرفاً زاییده مغزتان نیست. مغز شما دائماً در حال کار است تا برای اتفاقات در حال وقوع دلیلی بیابد؛ اما تعداد سرنخ‌هایش برای این کار محدود است. مغز از بدن شما اطلاعات می‌گیرد، مانند ضربان قلب، وضعیت تنفس، فشار خون و هورمونها بعد به جمع آوری اطلاعات از حواس شما می‌پردازد؛ یعنی تمام آنچه می توانید ببینید، بشنوید، لمس کنید بچشید و ببویید.

بخش دیگر اطلاعات مورد نیاز را هم از اعمال و افکار شما دریافت می‌کند. حالا تمامی این قطعات را به همراه خاطرات شما از زمانی که در گذشته احساس مشابهی داشته‌اید کنار هم می‌چیند و پیشنهادی ارائه می‌دهد، بهترین حدس ممکن درباره آنچه در حال وقوع است و آنچه باید انجام دهید. این حدس گاهی اوقات به احساس یا حالتی خلقی تعبیر می‌شود. برداشت ما از این احساس و نحوه پاسخ گویی‌مان به آن اطلاعاتی را به ذهن و بدن ارسال می‎‌کند که مشخص کننده رخدادهای بعدی خواهد بود. بنابراین عوامل دخیل در تغییر خلق‌وخو خروجی را مشخص می‌کنند.

مسیر دو طرفه

احساسات شما می‌توانند افکاری را که از ذهن شما می‌گذرد را کنترل کنند و آسیب پذیری‌تان را افزایش دهند که در نتیجه شما باز افکار منفی و خود سرزنشگری بیشتری را تجربه خواهید کرد. زمانی که حالمان خوب نیست متفاوت فکر کردن کار دشواری است؛ حتی وقتی می‌دانیم الگوهای فکری ما کمکی به بهتر شدن اوضاع نمی‌کنند. سخت‌تر از آن تبعیت از قانون "فقط مثبت فکر کنید"است که اغلب در رسانه‌های اجتماعی پیشنهاد می‌شود. صرف وجود افکار منفی نمی‌توان ادعا کرد که آنها اول به وجود آمده‌اند و باعث بروز بد خلقی شده‌اند، بنابراین متفاوت فکر کردن تنها پاسخ ممکن نیست.

نحوه تفکر ما اصل ماجرا نیست!

کارهایی که می‌کنیم و کوتاهی در انجام کارهایی که باید انجام دهیم هم بر روحیه‌مان تأثیر می گذارد. وقتی احساس ناراحتی می‌کنید فقط دلتان می‌خواهد خود را از چشم دیگران پنهان کنید. شما تمایلی به هیچ یک از کارهایی که معمولاً از آن لذت می برید، ندارید و در نتیجه آنها را انجام نمی‌دهید؛ اما همین کار و کنار گذاشتن طولانی مدت کارهایی که دوستشان دارید اوضاع احساساتتان را به مراتب بدتر می‌کند. این چرخه تکرار درباره وضعیت جسمانی ما هم صدق می‌کند. فرض کنید چند هفته‌ای به دلیل مشغله زیاد نتوانسته‌اید ورزش کنید. احساس خستگی و بدخلقی می‌کنید؛ در نتیجه ورزش کردن آخرین کاری است که می‌خواهید انجام دهید. اجتناب از ورزش حاصلی جز رخوت و بی حالی نخواهد داشت با کاهش سطح انرژی شما، احتمال ورزش کردنتان و به موازات آن سطح خلق و خویتان کاهش می‌یابد. بدخلقی شما را به انجام کارهایی مجبور می‌کند که شرایط روحیه‌ای شما را خراب‌تر می‌کند

مارپیچ نزولی بدخلقی

مارپیچ نزولی بدخلقی نشان می‌دهد تسلیم شدن دربرابر میل کنارکشیدن و پنهان شدن، کم کردن تلاش برای حل مشکل، افت خلق و خو و احساس ناامیدی را ایجاد می‌کند و به این باور میرسد که فایده‌ای ندارد، هیچ چیز نمی‌تواند به من کمک کند و در نهایت نتیجه می‌گیرد که هیچ چیز تغییر نمی‌کند.

بیشتر مردم آگاهانه برای تجربه احساسی متفاوت به درمانگر مراجعه می‌کنند. آنها احساسات ناخوشایند بعضاً مزمنی دارند که دیگر نمی‌خواهند داشته باشند و فقدان برخی احساسات ارزشمند مانند شادی و اشتیاق را در زندگیشان احساس می‌کنند و دوست دارند بیشتر طعم آنها را بچشند. ما نمی‌توانیم فقط با فشردن یک دکمه مجموعه‌ای از احساسات دلخواه‌مان را برای هر روز تولید کنیم؛ اما می‌دانیم که احساس ما با وضعیت بدن، افکار غالب هر روز و عملکردمان ارتباط تنگاتنگی دارد پس روی سایر بخشهای تجربه هـم می توانیم تأثیر بگذاریم و تغییرشان بدهیم.

از کجا شروع کنیم؟

اولین گام برای درک بهتر بد خلقی کسب آگاهی درباره جنبه‌های مختلف آن است؛ به زبان ساده باید به هر یک از این جنبه‌ها توجه کرد. نگاه به گذشته، مقدمه دریافت این آگاهی است؛ باید به عقب برگردیم و لحظاتی را برای بررسی جزئیات انتخاب کنیم. با گذشت زمان و تمرین توانایی توجه به این اجزا در لحظه وقوع بدخلقی در ما تقویت می‌شود اینجاست که ما فرصت تغییر برخی چیزها را به دست می آوریم. در حین درمان گاهی لازم است افراد به تأثیرات بدخلقی در بدنشان توجه کنند. این علائم ممکن است با احساس خستگی و بی حالی یا کاهش اشتها خود را نشان دهند، همچنین احتمالاً هنگام بد خلقی افکاری از قبیل امروز حوصله انجام هیچ کاری را ندارم، من خیلی تنبلم، من هرگز موفق نخواهم شد، چقدر من بی عرضه ام» به سراغشان خواهد آمد. در این مواقع احتمالاً این افراد تمایل دارند مدتی در دستشویی محل کارشان پنهان شوند و یا در صفحات فضای مجازی بچرخند.

پس از آشنایی با آنچه درون بدن و ذهنتان می گذرد، می توانید این آگاهی را بسط دهید تا وقایع محیط و کیفیت روابطتان و تأثیرشان در تجربه درونی و رفتارتان را بررسی کنید. وقت خود را بیشتر صرف سر در آوردن از جزئیات کنید. فکر کردن به چه چیزی باعث این احساس می‌شود؟ طی روزها یا ساعات مراقبت کرده‌ام؟ آیا این یک احساس است یا فقط ناراحتی جسمی ناشی از نیازی برآورده نشده؟

در گزارش بعد به تله‌های خلقی و مشکلاتی که درمانهای مقطعی دارند، می‌پردازیم.