خیلی از پدرمادرها دغدغه تربیت دینی دارند و دوست دارند بچههایشان را با اعتقادات درست و اصولی بزرگ کنند؛ اما ممکن است در این راه دچار خطا شوند. خطاهایی که اثر آن تا یک نسل یا حتی چند نسل باقی بماند.
عجولانه عمل کردن در آموزشهای دینی
برخی از والدین میخواهند خیلی زود به بچهها درباره مسائل مذهبی و دینی آموزش بدهند و معمولا به توان و طاقت و و ظرفیت کودک توجهی نمیکنند و با این بیتوجهی باعث میشوند، بچهها بهطورکلی از مسائل دینی زده شوند. یک نهال را تصور کنید که از آن توقع مقاومت در برابر طناب تاب بازی دارید و مشخص است که این نهال در برابر این فشار، تحمل نمیکند و میشکند؛ پس بارهای سنگین بر دوش فرزندانتان نگذارید!
چطور این اتفاق میافتد؟
هر امری که زودتر از موعد آن اتفاق بیفتد، میتواند بچهها را آزار بدهد. مثلا بچههای زیر 7 سال، اکثرا درکی از مفاهیم انتزاعی در حوزه گناهان دارند و فقط یک سری واژههای کلی را بلدند. میدانند که بدی، بد است و خوبی، خوب؛ اما مثلا درباره آفات اخلاقی مثل نفاق یا حتی دزدی نباید بچهها را نصیحت کرد. اصلا گاهی بچهها اصلا درکی از این مفاهیم ندارند و پدر و مادر با آموزش نابهجا، کودکان را با این مفاهیم آشنا میکنند.
پس چکار کنیم؟
درباره کارهای اشتباه بچهها پیش از درگیری مستقیم با آن شروع به نصیحت نکنید. مثلا هیچگاه فرزند زیر 7 سالتان، به وسایل دیگری بیاجازه دست نزده ، شما نباید درباره بد بودن دزدی با او صحبت کنید و حتی اگر مرتکب آن شد هم باز نباید از لفظ دزدی استفاده کنید و به همان بد بودن بیاجازه دست زدن به وسایل دیگران باید اکتفا کنید. درباره احکام دین مثل نماز، آموزش قرآن و حجاب هم باید بهموقع عمل کنید و معمولا شروع همه این آموزشها عملی است. یعنی کودک ابتدا تقلید میکند و سپس شما بُعد معرفتی احکام را برای او بیان میکنید. اگر این آموزشها برای کودک شما زود باشد، احتمال اینکه از شما قبول نکند یا حتی از کل دین زده بشود، زیاد است!