افسردگی انتخابی!
احتمالا شما هم هزاران بار بعد از جمله حال و حوصله ندارم، از این جمله پدر و مادر که میگویند: همین که یک سقف بالای سرت هست برو خداراشکر کن کفرتان گرفته. جدای از این که یک نمه باید قوی باشید و تا تقی به توقی میخورد دردتان نیاید، والدین ناآگاهانه دست میگذارند روی یک نظریه درستی به نام تئوری انتخاب!
احتمالا شما هم هزاران بار بعد از جمله حال و حوصله ندارم، از این جمله پدر و مادر که میگویند: همین که یک سقف بالای سرت هست برو خداراشکر کن کفرتان گرفته. جدای از این که یک نمه باید قوی باشید و تا تقی به توقی میخورد دردتان نیاید، والدین ناآگاهانه دست میگذارند روی یک نظریه درستی به نام تئوری انتخاب!
تئوری انتخاب یعنی احساسات و عواطفت بیشتر درونی است تا بیرونی و خودت انتخاب میکنی چه حالی داشته باشی. در این تئوری ۱۰ اصل وجود دارد که کمک میکند انتخاب احساساتتان را توی مشتتان بگیرید:
۱. روی عملکرد و رفتار دیگران تمرکز نکنیم و بدانیم ما فقط مسئول رفتار خود هستیم
۲. تمام آنچه میتوانیم از دیگران دریافت کنیم و به دیگران بدهیم اطلاعات است. حالا این دست ما و طرف مقابل است که چه بلایی سر این اطلاعات بیاورد
۳. تمام مشکلات روان شناختی طولانی مدت، از مشکلات رابطهای سرچشمه میگیرند
۴. مشکلات عاطفی، بخشی از زندگی حال حاضر ما هستند
۵. هم زدن گذشته دردی را دوا نمیکند و حتی جلوی بهبود روابط و عواطفمان را هم میگیرد
۶. ما در ذهن خود تصویری فانتزی از دنیای بیرون داریم که همان جهان مورد علاقهمان است و فقط واقعیت بخشیدن به این دنیا حالمان را جا میآورد
۷. میتوانیم نیازهایمان را فقط از طریق تصاویری که در دنیای مطلوب خود داریم براورده کنیم. اما در حقیقت تنها چیزی که وجود دارد رفتار ما است
۸. تمام آنچه از تولد تا مرگ از ما سر میزند رفتار است. تمام رفتارهای ما از چهار مؤلفه به هم پیوسته عمل، فکر، احساس و فیزیولوژی تشکیل شدهاست
۹. رفتارها انتخاب میشوند اما از میان چهار ویژگی عمل، فکر، احساس و فیزیولوژی، ما فقط روی عمل و فکر کنترل داریم. برای مثال به جای استفاده از عبارت من افسرده هستم،درست است بگوییم: من افسردگی را انتخاب کردهام
۱۰. تمام رفتارهای کلی، انتخاب هستند اما ما فقط بر عمل و فکر بهطور مستقیم و بر احساس و فیزیولوژی بهطور غیرمستقیم کنترل داریم، یعنی با انتخاب شیوه عمل و فکرمان، احساسات و فیزیولوژی خود را هم میتوانیم کنترل کنیم