چرا نظارتی روی محتوای نمایش خانگی نیست؟
«فرهنگ» همچنان اولویت صدم متولیان و مدیران فرهنگی نیست نتیجهاش هم همانی است که در سریالهای نمایش خانگی میبینیم از ابتذال فرهنگی و هنری بگیرید تا بیبندوباری خانوادگی!
زمانی دغدغه خانوادههای ایرانی شده بود سریالهای ترکیهای با موضوعاتی که پُر بود از عشقهای مثلثی و خیانت و عادی جلوه دادن روابط خارج از عرف! همه نگرانیها ترویج این نوع روابط در جامعه ایرانی بود تا از این دست روابط فرهنگمان را مخدوش کند پس از گذشت یک دهه شاید کمتر با ظهور و بروز نمایش خانگی همه چیز تغییر کرد دیگر دغدغه خانوادههای ایرانی تماشای سریال ترکیهای نیست بلکه سریالهایی شده که در کشورمان با دغدغههای اجتماعی ساخته میشوند.
سریالهای ایرانی به قول خودشان آپدیت شده بودند و از آن اصالت ایرانی درآمدند، کمکم «اصالت» جایش را به پررویی داد، کمدیهای ناب اجتماعی جایش را به شوخیهای جنسی داد، روابطهای موفق و خانوادگی جایش را به روابط ناهنجار زن و مرد داد، نگاههای پاک عاشقانه جایش را به ترویج نگاه جنسی به زن داد، دوستیها و رفاقتها جایش به قبحزدایی همجنسبازی داد و... تمام این تغییرات به وضوح در سریالهایی نمایش خانگی اتفاق افتاد که از سوی «ساترا» مجوز گرفته بود از «قبله عالم» بگیرید تا «مردم معمولی» که شروع از این دست مضمونهای ریز و درشت بودند.
حالا موضوعات این روزهای سریالهای نمایش خانگی شده روابط خارج از عرف، خیانت و فسادهایی که با دیدنش فقط تغییر فرهنگی در جامعه حس میشود تغییری که به شدت ترسناک و غیرقابل کنترل است. سریال «گناه فرشته» یکی از همان سریالهایی است که «فرهنگ ایرانی» را به بازی گرفته است. از مردی که با داشتن خانواده عاشق موکل جوانش که دقیقا همسن دختر خودش است، میشود و در این بین دیالوگهایی رد و بدل میشود که اصلا برای مردم قابل قبول نیست و روابطی که مخاطب را با دیدنش عصبی میکند.
درست است کار فیلمساز نشان دادن معضلات و دغدغههای اجتماعی است تا مدیران با دیدن آنها به فکر حل مشکلات بیفتند اما نه به گونهای که هر نوع روابط عادی سازی شود و بخواهد مردم را به آن سمت و سو بکشاند.
در سریالهای نمایش خانگی «نظارت و ارزشیابی» به سخره گرفته شدند ما هیچ نظارتی که بر عهده «ساترا» گذاشته شده را نمیبینیم و این مشکل نظارت برای دیروز و امروز و با یکی دو سریال اخیر نیست بسیاری از آثار نمایش خانگی بدون اغراق میگوییم بسیاری از سریالها به لحاظ محتوایی تحت هیچ نظارتی نیستند و موضوعاتی هچمون «خیانت»، «قبحزدایی از همجنسبازی»، «روابط خارج از عرف» از لایههای پنهان نمایش به سطحی از عیان نشان دادن رسیدهاند که کاملا منزجر کننده و فاسد هستند.
به نظر میرسد نهادهای مسئول دیگر برایشان اهمتی ندارد که دقیقا چه محتوایی روی خروجیها قرار میگیرد. زمانی به فکر سانسور محتوایی میافتند که سریال نمایش داده میشود و سر موضوعات و مضمون در فضای مجازی جنجال به پا میشود تازه مسئولان ساترا سر و کلهشان پیدا میشود و یاد توقیف کردن میافتند تا آبها از آسیاب بیفتد و دوباره رفع توقیف میکنند. در اصل واکنش ساترا نسبت به نظارت محتوایی فیلمها نسبت به واکنش سازمان ملل به امور جهانی هم خنثیتر و فاقد اهمیتتر است.
سریالهای ایرانی به قول خودشان آپدیت شده بودند و از آن اصالت ایرانی درآمدند، کمکم «اصالت» جایش را به پررویی داد، کمدیهای ناب اجتماعی جایش را به شوخیهای جنسی داد، روابطهای موفق و خانوادگی جایش را به روابط ناهنجار زن و مرد داد، نگاههای پاک عاشقانه جایش را به ترویج نگاه جنسی به زن داد، دوستیها و رفاقتها جایش به قبحزدایی همجنسبازی داد و... تمام این تغییرات به وضوح در سریالهایی نمایش خانگی اتفاق افتاد که از سوی «ساترا» مجوز گرفته بود از «قبله عالم» بگیرید تا «مردم معمولی» که شروع از این دست مضمونهای ریز و درشت بودند.
حالا موضوعات این روزهای سریالهای نمایش خانگی شده روابط خارج از عرف، خیانت و فسادهایی که با دیدنش فقط تغییر فرهنگی در جامعه حس میشود تغییری که به شدت ترسناک و غیرقابل کنترل است. سریال «گناه فرشته» یکی از همان سریالهایی است که «فرهنگ ایرانی» را به بازی گرفته است. از مردی که با داشتن خانواده عاشق موکل جوانش که دقیقا همسن دختر خودش است، میشود و در این بین دیالوگهایی رد و بدل میشود که اصلا برای مردم قابل قبول نیست و روابطی که مخاطب را با دیدنش عصبی میکند.
درست است کار فیلمساز نشان دادن معضلات و دغدغههای اجتماعی است تا مدیران با دیدن آنها به فکر حل مشکلات بیفتند اما نه به گونهای که هر نوع روابط عادی سازی شود و بخواهد مردم را به آن سمت و سو بکشاند.
در سریالهای نمایش خانگی «نظارت و ارزشیابی» به سخره گرفته شدند ما هیچ نظارتی که بر عهده «ساترا» گذاشته شده را نمیبینیم و این مشکل نظارت برای دیروز و امروز و با یکی دو سریال اخیر نیست بسیاری از آثار نمایش خانگی بدون اغراق میگوییم بسیاری از سریالها به لحاظ محتوایی تحت هیچ نظارتی نیستند و موضوعاتی هچمون «خیانت»، «قبحزدایی از همجنسبازی»، «روابط خارج از عرف» از لایههای پنهان نمایش به سطحی از عیان نشان دادن رسیدهاند که کاملا منزجر کننده و فاسد هستند.
به نظر میرسد نهادهای مسئول دیگر برایشان اهمتی ندارد که دقیقا چه محتوایی روی خروجیها قرار میگیرد. زمانی به فکر سانسور محتوایی میافتند که سریال نمایش داده میشود و سر موضوعات و مضمون در فضای مجازی جنجال به پا میشود تازه مسئولان ساترا سر و کلهشان پیدا میشود و یاد توقیف کردن میافتند تا آبها از آسیاب بیفتد و دوباره رفع توقیف میکنند. در اصل واکنش ساترا نسبت به نظارت محتوایی فیلمها نسبت به واکنش سازمان ملل به امور جهانی هم خنثیتر و فاقد اهمیتتر است.