چگونه مفهوم مرگ را به كودك آموزش دهیم ؟( با یك روش ساده )
مرگ ، بی شك یكی ازسخت ترین مفاهیم آموزشی ، برای بچه هاست . همچنین موضوعی است كه هر كس درطول زندگی یك بار یا بیش از یك بار با آن مواجه می شود . برای گذر ازاین دنیا بالاخره هر كس ناگزیر است كه مرگ را تجربه كند .
بهترین روش برای فهماندن مرگ به بچه ها استفاده ازنمونه های ساده است . ما می توانیم این آموزش را با استفاده از یك دستكش كه نمایانگر جسم خاكی ما و دستمان كه نمایانگر روحمان خواهد بود، به بچه یاد دهیم .
نمایش شیوه ساده
وانمود می كنیم كه دستمان روحمان است و دستكش نقش بدنمان را دارد . " قبل از این كه به دنیا بیاییم روحمان زنده بوده است ( دستتان را تكان بدهید) . وقتی متولد می شویم بدنمان و روحمان به هم متصل می شوند و روح ما به جسممان زندگی می بخشد ( دست خود را داخل دستكش كنید و دستتان را تكان بدهید) وقتی می میریم روحمان جسممان را ترك می كند و جسم را بی جان و مرده رها می نماید ( دست خود را از دستكش بیرون بكشید و دستكش را روی زمین رها كنید) روح ماهنوز زنده است ( انگشتان خود را تكان دهید ) و پیش خدا برمی گردد و ما در آنجا شاد خواهیم بود . وقتی زمان رستاخیز فرا برسد بدن ما و روحمان دوباره متصل می شوند ( دستتان را دوباره داخل دستكش كنید ) در آن هنگام آنها به طور كامل متصل می شوند .
به بچه های خود قوت قلب بدهید و بگویید كه مرگ مرحله ای از زندگی است . این برا ی ما كه روی زمین باقی مانده ایم سخت است چون افرادی را كه می میرند ، از دست می دهیم . اما از طرف دیگر افراد مورد علاقه ما از درد و رنج خلاصی یافته و پیش خدا رفته اند . آنها در كنار سایر افراد دوست داشتنی هستند كه قبلاً مرده اند .
به آنها بگویید ما نیاز داریم كه برای از دست رفتن كسانی كه دوست داریم ، عزاداری كنیم چون دیگر پیش ما نیستند . ماهمچنین باید خوشحال باشیم ، چون آنها در جای بهتری هستند . باید به یاد بچه ها بیاوریم كه دوباره با آنها ملاقات خواهند كرد . صحبت و به خاطر آوردن و یادآوری این مطلب كه آنها هنوز ما را دوست دارند همان طور كه ما به آنها علاقه داریم ، كمك بزرگی خواهد بود. ما باید آنها را در خاطر خود زنده نگاه داریم . به این ترتیب قلب ما و بچه سبك می شود و برای ادامه زندگی آمادگی پیدا می كنیم .
این روش كمك زیادی خواهد كرد تا مسئله مرگ را تحمل كنیم و این اعتماد را در ما ایجاد خواهد كرد كه خداوند ما را دوست دارد و به همراه افراد دوست داشتنی كه از دست داده ایم منتظر ما می باشد .
به قول ویلیام وردورس :
تولد ماچیزی نیست جز یك خواب و یك فراموشی . روحی كه با ما رشد می كند همان ستاره زندگیمان ، جایگاه دیگری دارد . او از دور دستها می آید . نه در فراموشی مطلق ، نه با كلامی آشكار ، بلكه در امتداد ابرهای شكوه و جلال به این دنیا می آید ، از سوی پروردگاری كه منزلگاه ماست . منزلگاه ما دوراست . چه وقت برمی گردیم ؟ چه كسی می داند ؟ اما اگر طاعتش كنیم روزی دوباره در كنارش خواهیم بود.