گزارشی تفصیلی از آمار مخاطبان در سینما
تزریق امید در «سینما» با آمار بالای مخاطبان
به قدیمترها که برگردیم از افرادی که در دهه سی و چهل دوران نوجوانی و جوانیشان را سپری میکردند بپرسیم که تعطیلات و اوقات فراغتشان را چگونه میگذراندند خیلی کم به سینما رفتن و تماشای تلویزیون اشاره میکنند، هم تعداد سینماها کم بود و هم خانوادههای مذهبی این نوع تفریحات مورد علاقهشان نبود، حتی روزنامه و رادیو هم خیلی باب دلشان نبود یا اگر هم تمایلی به خواندن روزنامه و شنیدن رادیو و تماشای تلویزیون داشتند خیلی در دسترسشان نبود.
با یکی از جوانهای دهه سی که صحبت میکردم میگفت جمعیتمان زیاد بود 11 تا خواهر و برادر داشتیم رسم بود که هفتهای یکبار به خانه عموی بزرگمان که او را «عموحاجی» صدا میکردیم میرفتیم آنها تلویزیون داشتند و کارتونهایی که نشان میداد برایمان جذاب بود اما به دلایل اینکه تعدادمان زیاد بود به من دو ماه یکبار نوبت میرسید که برویم خانه عموخان تا از آن جعبه جادویی برنامه تلویزیونی را یک ربع تماشا کنیم.
نگاه به امروز نکنید که اراده میکنید میتوانید خانوادگی یا دوستانه به سینما بروید و از تماشای فیلم مورد علاقهتان لذت ببرید ما در حسرت این لحظات میماندیم. الان در هر محله پر رفت و آمدی سالنهای سینمایی یا همان پردیسهای سینمایی ساخته شدهاند که تا بتوانند گوشهای از اوقات فراغت جوانان را پر کنند حالا اصلا چرا تنها جوانان بله جوانان دهه سی و چهل و پنجاه هم امروزه به سینما رفتن علاقه زیادی دارند.
کارگردانی همچون ابراهیم حاتمیکیا، رسول ملاقلیپور و... دنیای جدیدی از سینمای جنگ را به نمایش گذاشتند که مخاطبان و طرفداران زیادی را جذب کرد اما در کنار تمام اینها موضوعات آرمانخواهی در سینما بسیار پررنگتر شد و به نوعی سینمای دغدغهمند و روشنفکری با کارگردانی همچون بهرام بیضایی، علی حاتمی، داریوش مهرجویی, عباس کیارستمی، مسعود کیمیایی، فریدون جیرانی و... سینما جان تازهای گرفت. نمیتوان به ضرس قاطع گفت که سینمای دهه 70 برتر و پیشرفت بیشتری نسبت به دهه 60 داشت اما نمیتوان نادیده گرفت که این دهه همه چیز متفاوت شد و شکل و شمایلی خاصتر پیدا کرد گویی سرآغاز اتفاقات خوبی در سینمای ایران بود.
اما از سال هشتاد تا هشتاد و نه آمار مخاطبان از میان 11 میلیون تا 18 میلیون متغییر بود و نسبت به دهه هفتاد نتوانست مخاطبان را جذب خود کند.
حالا در سالی که رو به پایان است مخاطبان سینما با وجود فیلمهای کمدی همچون «فسیل»، «هتل» و... به آمار مخاطبان 27 میلیون و 500 هزار نفر رسیده است و به قولی آمار را از سال 79 به بعد شکسته است و این میتواند امیدواری را در سینما تزریق کند.
نگاه به امروز نکنید که اراده میکنید میتوانید خانوادگی یا دوستانه به سینما بروید و از تماشای فیلم مورد علاقهتان لذت ببرید ما در حسرت این لحظات میماندیم. الان در هر محله پر رفت و آمدی سالنهای سینمایی یا همان پردیسهای سینمایی ساخته شدهاند که تا بتوانند گوشهای از اوقات فراغت جوانان را پر کنند حالا اصلا چرا تنها جوانان بله جوانان دهه سی و چهل و پنجاه هم امروزه به سینما رفتن علاقه زیادی دارند.
آمار دهه هفتاد دیگر تکرار نشد
البته با وجود آماری که اخیرا منتشر کردهاند در سال 1379 آماری مخاطبانی که به سینما میرفتند حدود میلیون نفر بوده است که خب باید این را در نظر بگیریم که دهه 70 با پایان جنگ شرایط اجتماعی در کشور تغییر کرده بود وضعیت معیشت و زندگی حتی آرمان و ایدهآلهای مردم تغییر پیدا کرده بود و حتی سینما به لحاظ فنی بسیار پیشرفت و بهروز شده بود.کارگردانی همچون ابراهیم حاتمیکیا، رسول ملاقلیپور و... دنیای جدیدی از سینمای جنگ را به نمایش گذاشتند که مخاطبان و طرفداران زیادی را جذب کرد اما در کنار تمام اینها موضوعات آرمانخواهی در سینما بسیار پررنگتر شد و به نوعی سینمای دغدغهمند و روشنفکری با کارگردانی همچون بهرام بیضایی، علی حاتمی، داریوش مهرجویی, عباس کیارستمی، مسعود کیمیایی، فریدون جیرانی و... سینما جان تازهای گرفت. نمیتوان به ضرس قاطع گفت که سینمای دهه 70 برتر و پیشرفت بیشتری نسبت به دهه 60 داشت اما نمیتوان نادیده گرفت که این دهه همه چیز متفاوت شد و شکل و شمایلی خاصتر پیدا کرد گویی سرآغاز اتفاقات خوبی در سینمای ایران بود.
وضعیت در دهه هشتاد خیلی مطلوب نبود
با اینکه در دهه هشتاد بسیاری از منتقدان سینما معتقد بودند که این دهه سینمای ایران دری به عرصه جدید در پر و بال دادن به موضوعات سیاسی و اجتماعی باز کرد که تا آن روز محدودیتهای زیادی داشت همچنین سینمای دهه هشتاد سینمایی ایرانی بود که در جهان هم پرآوازه شد. حتی فیلم آواز گنجشکها نماینده سینمای ایران در مراسم اسکار بود. فیلمهای برجسته سینما از به رنگ ارغوان، میم مثل مادر، ارتفاع پست، من ترانه 15 سال دارم، بوتیک، جهارشنبه سوری، درباره الی، مهمان مامان و... به غنای سوژه، اکت و حتی بومیسازی قصه به خوبی پرداخته بودند.اما از سال هشتاد تا هشتاد و نه آمار مخاطبان از میان 11 میلیون تا 18 میلیون متغییر بود و نسبت به دهه هفتاد نتوانست مخاطبان را جذب خود کند.
پیشرفت بسیار جزئی در دهه نود
دهه نود هم به گونهای بود که فیلمها درباره مسائل خانوادگی که در دهه قبل اشباع شده بود، خودش را جدا کرد و موضوعات اجتماعی و تاریخی و حتی انیمیشن را در اولویت قرار داد. فیلمهای تاریخی در سینما مثل اثر محمد رسولالله مخاطبان زیادی را جذب کرد تا در این ژانر بتوانیم آثار بیشتری را خلق کنیم در واقع دهه نود توانست خودش را از دهه هشتاد جدا کند و مخاطبان بیشتری را جذب کند تا بتواند تکانی به آمار مخاطب داشته باشد آمار مخاطبان در دهه نود از 20 میلیون تا 25 میلیون بود.آماری که در سال 1400 میتواند امیدوارکننده باشد
اواخر دهه نود بود که بیشتر مسئولان نوید سالنهای سینمایی بهتر با تکنولوژیهای پیشرفته را میدادند که کرونا همهچیز را بهم ریخت بعد از دو سال تعطیلیهای مستمر از بیست و چهار اسفند هزار و چهارصد و یک بود که خبر باز شدن سینماها منتشر شد و خیلیها این اتفاق را به فال نیک گرفتند که بعد از چندین ماه تعطیلی کرونا تمامی سالنهای سینماها باز میشوند.حالا در سالی که رو به پایان است مخاطبان سینما با وجود فیلمهای کمدی همچون «فسیل»، «هتل» و... به آمار مخاطبان 27 میلیون و 500 هزار نفر رسیده است و به قولی آمار را از سال 79 به بعد شکسته است و این میتواند امیدواری را در سینما تزریق کند.