ادامه نسلکشی در غزه؛
چرخه خشونت آهسته، مرگهای اهسته را در پی دارد
از نظر «نیکی کاتورا» نویسنده فلسطینی، اگرچه نسلکشی مردم فلسطین در جریان جنگ اخیر به طور سرسامآوری افزایش یافت، اما واقعیتی است که قدمتی هفتاد و پنج ساله دارد و در این روزها فقط سرعت آن افزایش یافت. او میگوید حتی اگر آتشبس کامل هم برقرار شود این نسلکشی باز هم ادامه خواهد داشت همانطور که قبل از 7 اکتبر هم در جریان بوده است.
![نسلکشی مردم فلسطین ، نسلکشی در غزه ، اشغالگری اسرائیل ، شهدای فلسطین ،](https://img.tebyan.net/big/1402/09/148233558122919115289912203232666923540.jpg)
یوسف منیر نویسنده فلسطینی-آمریکایی اخیراً در توئیتی نوشت: «هر کودکی که امروز در غزه کشته میشود، اگر دیروز آتشبس اجرا میشد، زنده بود». توئیت این نویسنده اگرچه صحیح است اما کل ماجرا را بیان نمیکند.
در حالی که جهان شاهد عبور وحشتناک تعداد شهدای فلسطین از 14500 نفر است، در مورد بیش از 33000 مجروح حملات هوایی بیوقفه کمتر صحبت شده است. شکستگی دست و پا، قطع عضو، ضربه فیزیکی، نابینایی، و سایر بیماریها و ناتوانیهایی که تصور آنها هم سخت خواهد بود. اینها اثرات ترکیبی کارزار نسلکشی اسرائیل بر منطقه تحت محاصره «غزه» است.
نگرانکنندهتر از خود عدد، فروپاشی کامل سیستم مراقبتهای بهداشتی غزه است. بمباران تمام بیمارستانها توسط اسرائیل و محاصره کامل غزه مانع از ورود مایحتاج ضروری مانند غذا، آب، برق و سوخت به نوار شده، خدمات پزشکی را خفه کرده و پزشکان را از رسیدگی کامل به مجروحان و نجات جان آنها باز میدارد.(اگرچه این جنایات به مدت 4 روز متوقف شد، اما هنوز آتشبس پایداری در کار نیست و رژیم اسرائیل به طور علنی از طریق رسانهها و پخش کردن کاغذهای تبلیغاتی در غزه به جهانیان گوشزد میکند که جنگ هنوز تمام نشده)
خشونت آهسته
از نظر راب نیکسون، استاد و نویسنده پرینستون، «خشونت آهسته» نیرویی «کشنده و فرسایشی» است که «به تدریج و دور از دید اتفاق میافتد، خشونتی که به دلیل تخریب تاخیری در زمان و مکان پراکنده میشود».این خشونت آهسته شیوه عملیاتی عادی اشغالگری اسرائیل(طی 75 سال) است. قبل از 7 اکتبر، اسرائیل کاملا مقدار مواد غذایی وارد شده به غزه را حتی تا درصد کالری آنها محاسبه میکرد. به مرور زمان؛ برق، آب، سوخت و تجهیزات پزشکی به طور مشابه تحت نظارت قرار گرفت، طوری که کل جمعیت را ضعیف کرد و به آرامی آنها را به سمت مرگ سوق داد.
اما همانطور که از 7 اکتبر به وضوح دیدیم، این خشونت آهسته سرعت یا فازهای متفاوتی نیز دارد. به عنوان مثال، جاسبیر پوآر در کتاب خود به نام «حق معلولیت» مینویسد: پلیس ایالات متحده به کشتن سیاهپوستان علاقه دارد، در واقع او از تعداد تیرهای شلیک شده به افراد سیاهپوستی که کشته شدند به این نتیجه میرسد چرا که معمولا تعداد گلولهها بیش از چیزی است که برای از پادرآوردن یک نفر نیاز است.
فلسطینیها در حال حاضر دودهای سرطان زایی را استنشاق میکنند که بدون شک سالها بعد به انواع سرطانهای تهاجمی منجر خواهد شد. او در مقابل آمریکا، برای مسئله فلسطین منطق متفاوتی را مد نظر دارد: حق معلول کردن، «حفظ دائمی جمعیت ضعیف فلسطینی، ضعفی که اسرائیل برای کنترل کامل بر مردم فلسطین تحمیل میکند.»
حمله نسلکشی اسرائیل به غزه در هفت هفته گذشته نشاندهنده همگرایی آشکار بین چندین شیوه سلطهگری استعماری و چندین «سرعت» خشونت است، که مرگ سریع در آن، در قالب حملات هوایی (یا کشتار بیش از حد)، با قصد از قبل تثبیتشده «معلول کردن و کنترل» همپوشانی دارد.
مقامات اسرائیلی اعلام کردهاند که بمباران را برای "خسارت بیش از دقت" با هدف نهایی الحاق نوار غزه در ادامه نکبه انجام میدهند. برای این منظور، اسرائیل نه تنها باعث مرگ غیرمعمول غیرنظامیان میشود، بلکه فلسطینیها را از شمال به جنوب غزه برای به دست گرفتن کنترل سرزمینشان ناتوان کرده و اجباراً آواره میکند. اما با وجود سرعت مرگ و سلب مالکیت، خشونت آهسته در اشکال مختلف آن نیز مسئلهای حائز اهمیت است.
باید بدانیم که آتشبس لازم هست اما کافی نیست، اگر امیدواریم که این خشونت آهسته و استعمار اسرائیل را متوقف کنیم، باید آزادی و پایان اشغالگری فلسطین را مطالبه کنیم
مرگهای آهسته
برای مثال، گزارشهای بیمارستانهای غزه را در نظر بگیرید که به انجام سزارین و قطع عضو بدون بیهوشی متوسل شدهاند و این امر باعث میشود که بیماران در مناطق شمال نتوانند به دلیل هشدارهای اعلامی ارتش اسرائیل مبنی بر خالی کردن شمال غزه، به جنوب این شهر بروند چرا که حرکت در شرایط آنها ممکن نیست.یک پزشک جراح غسان ابوسیطاح گزارش داد که در این ایام خون بیمارستانها برای انتقال خون تمام شده که باعث مرگ بیماران پس از عمل جراحی میشود و مجروحان بمبارانهای اسرائیل "دیگر جراحات خود را درمان نمی کنند، بلکه در عوض به بهترین شکل ممکن خود را با شرایط جدید سازگار میکنند. "
کمبود سوخت تاکنون باعث مرگ دست کم پنج نوزاد نارس شده و جان دهها تن دیگر را در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان محاصره شده الشفاء به خطر انداخته است. آنها هنگام بیرون آوردن از انکوباتورها با مرگ آهسته مواجه شدند در حالی که پزشکان از فویل حلبی و آب داغ برای گرم نگه داشتن و یا به بیان بهتر، زندهنگهداشتن آنها تلاش میکردند.
قطع کامل نیازهای اولیه همچنین فلسطینیها را به سمت مرگ سوق میدهد زیرا آنها پس از مصرف آب غیر آشامیدنی، از گرسنگی و اسهال خونی رنج میبرند - خشونتی که با بمباران تمام نانواییها به طور تصاعدی آشکارتر میشود. اخیراً، بیماریهایی مانند وبا در حال گسترش است، چرا که حفظ بهداشت در کمپهای شلوغ پناهجویان و عدم دسترسی به آب تمیز برای آنها ممکن نیست که در نهایت باعث مرگ فلسطینیها به دلیل نارسایی کلیه قابل پیشگیری میشود.
همانطور که یکی از کاربران شبکه احتماعی توییتر به طرز تلخی اشاره کرد، «آنه فرانک» در اتاقهای گاز برگن-بلسن کشته نشد(اشاره به قربانی یکی از اردوگاههای اجباری آلماننازی که به ادعای صهیونیستها در آنها افسانه هولوکاست به وقوع پیوست)، بلکه در اثر شیوع تیفوس که در اردوگاه کار اجباری گسترش یافته بود کشته شد.
موارد متعدد خشونت آهسته مهلک میتواند صفحات یک کتاب را پر کند، اما کارکرد اساسی آن دوگانه است:
اول، تضعیف و از کار انداختن فلسطینیها و در نتیجه ادامه کشتار آهسته مدت طولانی پس از اعلام آتش بس.
دوم، پنهان و نامرئی کردن مقصر بودن اسرائیل برای مرگهایی که در نهایت طی ماهها، سالها و دههها بعد از آتشبس به وجود میآیند.
سلاحهای شیمیایی
از 7 اکتبر، اسرائیل بیش از 30000 تن مواد منفجره همراه با سلاحهای شیمیایی مانند فسفر سفید را در این نوار 365 کیلومتر مربعی ریخته است. این بدان معناست که 2.3 میلیون فلسطینی در حال حاضر دودهای سرطانزا را استنشاقمیکنند که بدون شک سالها بعد منجر به انواع سرطانهای تهاجمی خواهد شد. همان چیزی که مشابه آن را در افزایش میزان سرطان در ویتنام، ناکازاکی و هیروشیما دیدهایم.
در 12 نوامبر، دکتر همام الله، متخصص کلیه در بیمارستان الشفاء، به همراه خانوادهاش از جمله فرزندان چهار و پنج سالهاش کشته شد. در آخرین مصاحبه قبل از قتلش که توسط Democracy Now منتشر شد، از او پرسیده شد که چرا جنوب غزه را تخلیه نمیکند. او پاسخ داد: اگر من بروم، چه کسی بیماران مرا درمان میکند؟
در واقع، قتل پزشکان و کادر پزشکی، هزینهای است که محاسبه آن غیرممکن است، زیرا هزاران نفر زیر آوار ساختمانها گیر افتادهاند و این خود نوعی خشونت آهسته است. پزشکانی که مرکز جوامع خود بودهاند، دیگر قادر به ارائه خدمات پزشکی نیستند، در نتیجه حتی بعد از آتشبس تعداد مرگ و میرها به این دلیل فقدان خدمات پزشکی در زمان لزوم ادامه خواهد داشت. فقدانی اثرات آن سالها پس از 7 اکتبر ادامه خواهد داشت.
بیشتر از اعداد
از 7 اکتبر، از هر 200 فلسطینی یک نفر در غزه کشته شده است. اغلب تکرار میشود که شهدای ما چیزی فراتر از اعداد هستند، و هرکدام از آنها به مثابه دنیا و یا یک موجودیت کاملی هستند که در عرض چند ثانیه نابود شدهاند.اگرچه چرخه خبری و نهادهای سیاسی تمام تلاش غیرانسانی خود را برای سرپوش گذاشتن بر این ویرانی سرسامآور به کار گرفتهاند، اما کشته شدگان برای همیشه رفتهاند.
در طول این نسل کشی، هر روز وحشتهای جدیدی پدید آمده است. ما این شعار را تکرار میکنیم که «بدتر از این نمیشود»، با این حال کل منطقه و اجرای این نسل کشی تضمین میکند که تا زمانی که آتش بس کامل برقرار نشود، اوضاع بدتر میشود.
قتلعام در فلسطین ترکیبی است. هر چه ساختمانهای مسکونی بیشتر تخریب شوند، مردم بیشتر بدون آب و غذا بمانند، و هرچه اسرائیل منجر به آوارگی افراد بیشتری شود، این خشونت آهستهتر، طولانیتر، سریعتر و بارزتر خواهد بود.
اما با تمام مسائل ذکر شده باید متوجه باشیم که نسلکشی آهسته 75 سال است که در جریان است، از زمان کشتار سالهای 1948 آغاز شد و در پشت پرده جنگهای 1956، 1967، 2008، 2012، 2014 و 2021 ادامه داشت، البته این بدین معنی نیست که نباید به دنبال آتش بس بود، اما در عین نمیتوان منکر واقعیتی شد که نزدیک به هشت دهه در جریان است.
باید بدانیم که آتشبس لازم هست اما کافی نیست، اگر امیدواریم که این خشونت آهسته و استعمار اسرائیل را متوقف کنیم، باید آزادی و پایان اشغالگری فلسطین را مطالبه کنیم.