چطور ممکن است باخواندن کتابی درد ناشی از رنج را تسکین داد؟
گول کتابهای زرد را نخورید!
انسان های زیادی علاقه به خواندن کتاب دارند و از این طریق به آرامش می رسند. هیچ اشکالی ندارد که شما کتاب تقویت اعتماد به نفس را مطالعه کنید. ولی نباید غرق در مطالب اشتباه و روانشناسی زرد شوید. چرا که بزرگترین مشکلی که روانشناسی زرد برای انسان ها ایجاد می کند دور کردن آن ها از درمان واقعی است.
دیدهاید یک لیست از کتابها یا فیلمها و سریالها آماده شده را دست به دست میچرخانند و میگویند این دسته کتابهای روانشناسی یا 100 اثر از کتابهای مفید جامعهشناسی و رواندرمانی که اگر نخوانید کل عمرتان به فناست! یا اگر این 100 فیلم را نبینید انگار زندگی نکردهاید! یا قطعات موسیقی شما را از ناراحتی و غم رها میکند و حتی سبک زندگی شما را تغییر میدهد.
حالا سوالی که در این میان مهم است و قابلیت این را دارد که به آن پاسخ بدهیم می تواند این باشد که «آیا کتابی هست تا ما را از تاریکی که درونمان وجود دارد، نجات دهد؟» اصلا چنین کتابی وجود دارد که وقتی تمام موضوعات منفی، مغز شما را در برگرفته و حتی نمیتوانید به هیچ یک از اتفاقات امیدوارکننده بیاندیشید «کتابی» شما را از این افکار دور کند؟
تصور کنید که گرفتار رنج و مشکلی در زندگی شدهاید برای روی گردانی از این مشکل به سمت خوانش کتابی میروید تا از آن مشکل خودتان را دور کنید. حالا «الیزابت سوبودا» نویسنده در مقالهای یکسری از این موضوعات را مطرح میکند که چرا باید به سمت کتابهایی در این حوزهها برویم و آن را مطالعه کنیم و این نویسنده تجربیات خودش را از نوجوانی تا جوانی میگوید که اصلا اهمیت و فایدهای دارد که وقتی مشکلی برایتان پیش میآید با خواندن کتابی راهکاری برایتان وجود دارد یا نه! که البته برای او این کار خیلی کارساز نبوده است.
اما باید بدانیم کتاب نمیتواند در کشمکش و رویارویی با برخی آزمونها به ما کمک کند یا اینکه تصور کنیم تنها با خواندن میتوانیم از رنج بزرگ بیرون بیاییم شاید اگر به این جمله کافکا بیاندیشیم که کتاب میتواند تبری برای شکستن دریای یخ زده درونمان باشد اما نمیتواند خیلی رنجی را از میان ببرد.
این گزارش برداشتی آزاد از نوشته «الیزابت سوبردا» با عنوان «آیا هیچ کتابی میتواند ما را از تاریکیهای درونمان نجات دهد؟» است که فصلنامه ترجمان متن او را ترجمه کرده است.
حالا سوالی که در این میان مهم است و قابلیت این را دارد که به آن پاسخ بدهیم می تواند این باشد که «آیا کتابی هست تا ما را از تاریکی که درونمان وجود دارد، نجات دهد؟» اصلا چنین کتابی وجود دارد که وقتی تمام موضوعات منفی، مغز شما را در برگرفته و حتی نمیتوانید به هیچ یک از اتفاقات امیدوارکننده بیاندیشید «کتابی» شما را از این افکار دور کند؟
«جان نورکراس» روانشناس دانشگاه اسکراتون معتقد است وقتی برای مسائلی همچون روانپریشی، خودکشی و موارد اضطراری به فرد توصیه اکید میکنیم که به روانپزشک مراجعه کند برای کسانی که مشکلات خیلی سادهتر دارند میتوان «کتاب درمانی» را پیشنهاد دهیم
چرا گرفتار رنج میشویم به کتاب پناه میآوریم!
به عنوان مثال کتابی یا فیلمی شما را تسلی میدهد یا حتی میتوانند راهکارهایی را جلوی رویتان بگذارند و از هر غمی شما را رها کنند اما خب در واقعیت خیلی از این کتابها توصیههای عجیب و غریب و در بیشتر مواقع محتواهای زرد و بیفایده دارند و حتی وعدههای تو خالی میدهند.تصور کنید که گرفتار رنج و مشکلی در زندگی شدهاید برای روی گردانی از این مشکل به سمت خوانش کتابی میروید تا از آن مشکل خودتان را دور کنید. حالا «الیزابت سوبودا» نویسنده در مقالهای یکسری از این موضوعات را مطرح میکند که چرا باید به سمت کتابهایی در این حوزهها برویم و آن را مطالعه کنیم و این نویسنده تجربیات خودش را از نوجوانی تا جوانی میگوید که اصلا اهمیت و فایدهای دارد که وقتی مشکلی برایتان پیش میآید با خواندن کتابی راهکاری برایتان وجود دارد یا نه! که البته برای او این کار خیلی کارساز نبوده است.
کتابهایی که نام «خودیاری» گرفتند
این کتابهایی که هنگام درد، مشکل، رنج، سختی، دلتنگی و... به سراغش میروید را عنوان «خودیاری» یا «کتاب درمانی» گرفتند که به گفته خیلی از اشخاص کتاب خواندن مثل دارو یا گفتوگو درمانی برایشان موثر و مفید بوده است. یکی از روانشناسان دانشگاه اسکراتون «جان نورکراس» معتقد است وقتی برای مسائلی همچون روانپریشی، خودکشی و موارد اضطراری به فرد توصیه اکید میکنیم که به روانپزشک مراجعه کند برای کسانی که مشکلات خیلی سادهتر دارند میتوان «کتاب درمانی» را پیشنهاد دهیم،اما باید بدانیم کتاب نمیتواند در کشمکش و رویارویی با برخی آزمونها به ما کمک کند یا اینکه تصور کنیم تنها با خواندن میتوانیم از رنج بزرگ بیرون بیاییم شاید اگر به این جمله کافکا بیاندیشیم که کتاب میتواند تبری برای شکستن دریای یخ زده درونمان باشد اما نمیتواند خیلی رنجی را از میان ببرد.
این گزارش برداشتی آزاد از نوشته «الیزابت سوبردا» با عنوان «آیا هیچ کتابی میتواند ما را از تاریکیهای درونمان نجات دهد؟» است که فصلنامه ترجمان متن او را ترجمه کرده است.