تبیان، دستیار زندگی

دعانویسی با روش‌های عجیب!

از دیرباز تا کنون این رویه در بین مردمان متداول بوده که برای حل مشکلات و درمان دردها دست به دامن دعانویسان می‌شدند. آنها نیز نسخه‌هایی از اذکار و اوراد با مضامین دعا یا قرآن برای مردم تجویز می‌کردند تا دردهای روحی و جسمی‌شان التیام پیدا کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
دعانویسی ،  استجابت دعا ، کتاب‌های دعا ،

اشارۀ قرآن به دعانویسی

قرآن هم در آیات 26 و 27 سورۀ قیامت به این باور عمومی اشاره کرده:  كَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِیَ، وَقِیلَ مَنْ  رَاقٍ؛ «بله، دنیا ارزش دل بستن ندارد؛ چون وقتی جان به گلو برسد، می‌گویند: «دعانویس کو؟» (ترجمۀ علی ملکی)

بی‌تردید دعا به عنوان یکی از سنن و اسباب الهی، در عالم تکوین اثر می‌کند، اما نمی‌توان آن را جایگزین دیگر اسباب آفرینش قرار داد. در نظام عالم دنیا، هر امری، سببی دارد. مثلا برای کسب روزی باید کار و تلاش کرد. برای رفع تشنگی باید آب نوشید. برای درمان بیماری باید به طبیب مراجعه کرد. حال اگر به هر دلیل این راه‌های طبیعی بسته بود آن وقت می‌توان از اسباب ماورایی مثل دعا کمک گرفت.

اما مشکل از آنجا شروع می‌شود که برخی به جای به کار بستن عقل و مراجعه به متخصص و مشورت با اهل و توکل به خدا، به دنبال کسانی می‌روند که مدعی غیب‌دانی و ارائۀ نسخه‌های تضمینی برای گره‌گشایی و رفع مشکلات هستند.

شرط استجابت دعا، تحقق حقیقت دعاست؛ یعنی دعاکننده اولا: واقعا دعا کند و ثانیا: در دعایش، غیر خدا را نخواند. بنابراین، در مواردی که زبان دعاکننده با دلش یکی نیست یا هنگامی که فرد، از مصالح واقعی خود بی‌خبر است و چنانچه پرده‌ها کنار رود هیچگاه چیزی که به صلاحش نیست را از خداوند درخواست نمی‌کند، حقیقت دعا محقق نشده است



ادعای گره‌گشایی با روش‌های عجیب و غریب

روش‌های عجیب و غریبی که آنها به کار می‌برند اغلب در متون معارف مکتوب، پشتوانۀ معتبری ندارد. مثلا گاهی برای پیدا کردن دزد، از کودک نابالغی می‌خواهند تا به ظرف آب یا آئینه خیره شود، در اینجا با خواندن اورادی مخصوص وانمود می‌کنند که دارند از ارواح جنیان برای یافتن دزد کمک می‌گیرند.

در مواردی که فرد مراجعه‌کننده، بیماری لاعلاج یا دیردرمان دارد از او می‌خواهند تا نسخۀ دعا را ببلعد یا آن را در آب بشوید و سپس آن آب را بنوشد.

گاهی به عنوان یک دستورالعمل از مراجعه‌کننده می‌خواهند که بعد از استفاده، نسخۀ دعا را بسوزاند یا آن را در معرض باد قرار دهد یا زیر سنگ پنهان کند.

ممکن است برای برخی از این روش‌ها بتوان شواهدی از متون معارف مکتوب پیدا کرد مثلا شستن یا به آب انداختن دعا در بعضی از کتاب‌های دعا و عریضه‌ آمده اما سوزاندن دعا مطلقا جایز نیست.

اساسا تا وقتی اصلی‌ترین شرط دعا محقق نشود، انجام این کارها بی‌فایده است.

تنها شرط استجابت دعا

به گفتۀ سید مفسران، علامه طباطبایی تنها شرط استجابت دعا، تحقق حقیقت دعاست؛ یعنی دعاکننده اولا: واقعا دعا کند و ثانیا: در دعایش، غیر خدا را نخواند. بنابراین، در مواردی که زبان دعاکننده با دلش یکی نیست یا هنگامی که فرد، از مصالح واقعی خود بی‌خبر است و چنانچه پرده‌ها کنار رود هیچگاه چیزی که به صلاحش نیست را از خداوند درخواست نمی‌کند، حقیقت دعا محقق نشده است. (المیزان، ج 15، ص381)

همینطور کارگری که از خدا روزی طلب می‌کند ولی امیدش به کارفرماست، از خدا چیزی نخواسته پس در واقع اصلا دعا نکرده تا برآورده شود.

خواهید گفت اگر استجابت دعا مقید به هیچ قید و شرطی نیست پس چرا در کتاب‌های اخلاق از «آداب دعا» سخن به میان آمده است؟

جواب این است که آداب دعا، جزو شرایط استجابت دعا نیست بلکه زمینه را فراهم می‌کند تا حقیقت معنای دعا که رسیدن به درجۀ خشوع، اضطرار و حالت انقطاع قلب از غیر خداست، محقق شود.

دعانویسی در چه صورتی جایز نیست؟

بین دعانویس‌ها، افراد متدین و خودساخته‌ای هم هستند که مردم را به خود دعوت نمی‌کنند و تاثیر نسخۀ دعا را منوط به اراده خدا می‌دانند. مراجعه به این گونه افراد و حتی پرداخت اجرت به آنها از نظر شرعی اشکال ندارد. تنها شرطش این است که دستورات و اواراد و اذکاری که تجویز می‌کنند برگرفته از متون معتبر دینی باشد.

اما اگر دعانویسی همراه با ادعای پیشگویی از حوادث آینده از طریق سحر و جادو یا به‌کارگیری جن باشد حرمت شرعی دارد.