تبیان، دستیار زندگی

شهید که نشدیم، کاش حاجی بشیم!

خاطره از علیرضا موحد دانش، فرماندهی تیپ 10 سیدالشهدا علیه‌السلام
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : شراره داودی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
خاطره از علیرضا موحد دانش، فرماندهی تیپ 10 سیدالشهدا علیه‌السلام
بعد ازعملیات بازی‌دراز با دلی شکسته رو به خدا کردم گفتم: «پروردگارا! ما که توفیق شهادت نداشتیم، قسمت کن در همین جوانی که کعبه‌ات را، حرم رسولت را، غریبی بقیعت را زیارت کنم.»

مشغول دعا و درخواست از درگاه پر از لطف خداوند بودم که شهید پیچک آمد و دستی به شانه‌ام زد و گفت: «حاج علی مکه می‌روی؟»

یک دفعه جا خوردم و با تعجب پرسیدم:«چطور مگه؟!»

خندید و ادامه داد: «برایم سفر جور شده ‌است، اما من به دلیل تدارک عملیات نمی‌توانم بروم و با خود گفتم شاید شما دوست داشته باشید به مکه بروید.»

سر به آسمان بلند کردم. دلم می‌خواست با تمام وجود فریاد بکشم: «خدایا شکرت.»

خاطره از علیرضا موحد دانش، فرماندهی تیپ 10 سیدالشهدا علیه‌السلام