تبیان، دستیار زندگی

حسرت یک دعوای ساده خواهر و برادری!

 تاثیر تک فرزندی در روحیات نوجوانی چطور است؟ گاهی ما هم قدر حضور خواهر و برادرمان را نمی دانیم. درباره آثار تک فرزندی در نوجوانی رفته ایم سراغ فاطمه سلیمانی روانشناس کودک و نوجوان.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : زهرا قربانی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 تک فرزندی ، نوجوانان، آسیب های تک فرزندی ،
در اتاق را باز کرد، چراغ را خاموش کرد، در را باز گذاشت و الفرار!
این چند جمله از یک کمدی در زندگی با برادر است. زیاد است از این صحنه های خنده دار و حتی اعصاب خورد کن! مثلا در یخچال را بازکنی و سهم پیتزای یخ کرده ات را کش رفته باشد یا بخواهی روی صندلی بنشینی و صندلی را بردارد. حتی جنگ های بی پایان با خواهر و برادر هم از نبودنش و سکوت بدون چالش در خانه بهتر است. خیلی وقت ها فرد در کودکی متوجه ای تنهایی نمی شود اما وقتی پا به نوجوانی و جوانی می گذارد تازه دلش می خواهد یکی از جنس خانواده را در کنار خودش داشت. گرچه که برعکس هم هست. گاهی ما هم قدر حضور خواهر و برادرمان را نمی دانیم. درباره آثار تک فرزندی در نوجوانی رفته ایم سراغ فاطمه سلیمانی روانشناس کودک و نوجوان.

کلمه تک فرزندی و تاثیرش در نوجوانی راکه گفتم سلیمانی شروع کرد از ابتدایی ترین مصائبی که به بار می آورد گفت:
«آسیب های تک فرزندی فقط گریبان یک نفر را نمی گیرد بلکه از جانب این تصمیم نه تنها جامعه و خانواده بلکه خود فرزند هم متضرر و نمود بیشترآن در اواخر کودکی نمایان می شود. انسان برای رشد در همه ابعاد، از کلامی و ذهنی که یک رشد فردی است تا اجتماعی باید با دیگران درارتباط باشد.در حقیقت او با ارتباط گرفتن با دیگران چیزهای زیادی یاد می گیردو هرچه می بیند می شنود به رشدش کمک می کند حالا اگر این کودک خواهر و برادر داشته باشد جامعه که در آن رشد می کند جامعه بزرگتری بوده و با افراد بیشتری در ارتباط است و محیط اطرافش از حیث یادگیری غنی تر است. همین امر باعث می شود فرد نسبت به کودکی که تنهاست و تک فرزند است بهتر بزرگ شود، رشد بهتری داشته و سالم تر باشد. کودکی که در کنار خواهر و برادر خود بزرگ می شود هم بازی دارد، با او گفتگو می کند و احتمالا به واسطه حضور او زودتر حرف می زند و راه می افتد و مستقل می شود. والدینی که تمایل به تک فرزندی دارند فکر می کنند توان اداره و مسئولیت تربیت بیش از یک فرزند را ندارند و ممکن است برای این بار خود علت های زیادی مثل چالش های اقتصادی داشته باشند اما به این توجه نمی کنند که مشکلات تک فرزندی و دشواری‌های بزرگ کردن یک کودک در خانواده بسیار بیشتر از مشکلات چند فرزندی و قبول چالش‌هایی مثل چالش اقتصادی است.»

پدر و مادر به عنوان اولین افرادی که با فرزند خود در ارتباطند، اولین چالش ها و آسیب ها را به خاطر تنهایی کودک خود می بینند. توجه زیاد، حساسیت های بی مورد و خلاصه رفتار های اشتباه هم به خود فرد و هم به خودشان آسیب های زیادی وارد می کند. سلیمانی این طور ادامه می دهد:

نوجوان تک فرزند کم روتر و با ارتباطات اجتماعی پایین است. او نمی‌تواند احساسات و هیجاناتش را بروز بدهد، با نوجوانان دیگر ارتباط بگیرد و با این که به او توجه زیادی شده اعتماد به نفس پایین‌تری نسبت به سایرین دارد.


«پدر و مادر در ابتدا به این باور ندارد که کودک ممکن است از این تنهایی آسیب ببیند اما وقتی او وارد دوره نوجوانی می شود تازه اول بروز و ظهور اثرات این آسیب است. وقتی پدر و مادر یک فرزند دارند تنها تمام توجه و عاطفه شان برای یک نفر است. هیچوقت فرد احساسات کلامی و حمایت های خانواده را با کسی شریک نشده و وقتی وارد اجتماع بزرگتری مثل مدرسه و جامعه می شود تازه متوجه می شود این توجهات را باید با افراد دیگری تقسیم کند توجه معلم را با دانش آموزان دیگر و توجه همسر را باخانواده خود و فرزندانش و این باعث بروز احساسات منفی درونش شده و احتمالا توقع زیاد برای توجه بیشتر از مهم ترین چالش های او با محیط اطرافش است. یکی از آسیب های دیگر در تک فرزندی که نمود زیادی هم در نوجوانی دارد توقع خانواده نسبت به او است. یعنی با این پیش فرض که زحمت و توجه زیادی برای کودک و حالا نوجوان خود خرج کرده اند حالا باید ثمره اش را ببینند و او حالا باید بهترین باشد.

کمال‌گرایی، کنترل‌گری و سخت‌گیری، انتظار بالا از فرزند از جمله خصوصیاتی است که پدر و مادر یک فرد تک فرزند بیش از بقیه دارند. در مقابل نوجوان هم چون نمی تواند تمام و کمال این توقعات را براورده کند و با این رفتار والدین کنار بیاید و نیازهایش را در خانواده برطرف کند، باعث می شود که رابطه او با پدر و مادر خراب شده و بین آنها فاصله جبران ناپذیری پیش بیاید که در نتیجه او را در بحرانی ترین مقطع سنی یعنی نوجوانی اش آسیب پذیر کند.»

حتما فرد هر چقدر بزرگتر شود بیشتر احساس تنهایی می کند و تازه رفتارهایی بروز می دهد که اگر ریشه یابی روانشناسانه کنیم متوجه می شویم یک سرش به تک فرزندی برمی گردد. سلیمانی هم در تایید آن می گوید:

«نوجوان تک فرزند کم روتر و با ارتباطات اجتماعی پایین است. او نمی تواند احساسات و هیجاناتش را بروز بدهد، با نوجوانان دیگر ارتباط بگیرد و با این که به او توجه زیادی شده اعتماد به نفس پایین‌تری نسبت به سایرین دارد. اضطراب در سن نوجوانی از سنین دیگر بسیار بیشتر بوده و نوجوان تک فرزند اضطرابش بیش از نوجوانان دیگر است چون او با توجه به تنهایی و کنترل و حواس جمعی بیش از اندازه والدین مضطربی را دیده است. وقتی پدر و مادر یک فرزند داشته باشد، تمرکزش معطوف به یک کودک بوده و روی تک تک رفتار های فرزند خود حساس است نتیجتا از هر کنش او اضطراب می‌گیرد و این استرس را از کودکی به او منتقل می کند و او در نوجوانی و بزرگسالی با اضطراب اجتماعی مضاعف دیگر توان تحمل ندارد.

پس تک فرزندی در تمام ابعاد روحی و رفتاری فرزند و پدر و مادر تاثیر دارد و در نوجوانی که فرد در شرایط چالش برانگیزی است تنها بودن می تواند آسیب هایی که او متحمل می شود را به طرز چشم گیری پایین بیاورد.»