مروری بر ایثار و فداکاری معلمها
روایتهایی از جنس ایثار!
حتما همه ما در طول زندگی معلمهایی داشتیم که در تغییر مسیر زندگیمان تاثیرگذار بودند، معلمهایی که دوستمان داشتند، گاه علاقه و استعدادهایمان را کشف میکردند و با تشویق ما را به سمت موفقیت هل میدادند! معلمهایی که نور بودند و مهربان، طوریکه با گذشت چندین سال وقتی از آنها یاد میکنیم لبخندی مهمانمان میکنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1402/02/11 ساعت 09:44

در این کره خاکی میلیونها معلم عاشق وجود دارد که با شغلش زندگی میکند و گاه در اوج گمنامی محرکی میشود برای حل و پیدا کردن تکه پازل دانشآموزانش، تکههایی که خلاصه میشود در زندگی!



معلمی که زیر آوار ماند
حمیدرضا کنگوزهی معلم بلوچ دبستان 53 نفری در روستای نوکجوی بود، او به همراه معلم دیگر در زنگ تفریح متوجه ریزش دیوار اتاق مخروبه در همسایگی ساختمان مدرسه روی بچهها شدند. او در جریان تلاش برای جان دانشآموزان زیر آوار ماند و متاسفانه جان خود را از دست داد.


نجات 30 دانش آموز از دل آتش!
بهمن 76 بود که مدرسهای در روستای بیجارپس شفت آتش گرفت، واقعه تلخی که نجات دهندههای آن، «اکبر عابدی و حسن امیدزاده» بودند معلمان فداکاری که 30 دانش آموز را از دل آتش نجات دادند. صورت و جان سوخته حسن امیدزاده که نشان از عشق و علاقه و فداکاری او به بچه ها و شغلش بود و پس از 15 سال تحمل درد، در سال 91 درگذشت.

معلم فداکار در لرستان
سال 93 مشکلی برای یکی از دانش آموزان مرکز شبانه روزی عشایری منطقه ویسیان به وجود میآید، «کاظم صفرزاده» معلم فداکار لرستانی در شبی که باران شدید خرم آیاد و لرستان را درگیر کرده بود، سعی در رساندن او به بیمارستان مرکز استان میکند؛ اما در راه، خودرو در سیلاب گرفتار میشود و سرنشینان آن براثر خفگی فوت میشوند.معلمی که غرق شد
اردیبهشت سال 80، دختری در اردوی تفریحی در اطراف مشهد در حال غرق شدن بود که «حمیده دانش»، معلم 24 ساله خودش را به دل آب میزند و بعد از نجات جان دانش آموز 13 ساله، در گل و لای رودخانه گرفتار شده و به کام مرگ فرو میرود.
فوتبالی که جان گرفت
«محمود واعظی نسب»، معلم ابتدایی که در حال مشاهده فوتبال دانش آموزان بود، ناگهان متوجه افتادن دروازه آهنین فوتبال روی یک دانش آموز ابتدایی میشود و به سرعت دانش آموز را از آن محل دور میکند و دروازه آهنین روی سر خودش فرود میآید. این معلم فداکار بعد از دو روز جدال با مرگ، در اردیبهشت سال 87 چشمهایش را برای همیشه میبندد.

تراشیدن مو از ته!
«محمدعلی محمدیان» معلّم کرد مریوانی در بهمن ماه ۱۳۹۲ پس از اینکه متوجه شد یکی از دانش آموزانش مبتلا به بیماری سرطان است و به خاطر داروها ریزش مو پیدا کرده، به خاطر دانش آموزش و همدلی با او تماما موی سر خودش را میتراشد و به دنبال آن دوستان و همکلاسیهای دانش آموز هم مو سر خود را می تراشند و این کارشان در رسانههای داخلی بازتاب فراوانی داشت.