تاریخ 70 سال مبارزه علیه سلطنت از مشروطه تا انقلاب
از دارالمظفر تا جماران
از اولین مشروطهخواهی که جلوی ساختمان مجلس یا دارالمظفر تفنگ به دست گرفت تا آخرین انقلابی که در خیابانهای تهران سال 57 تیر خورد.

نویسنده : نگین بداغی روزبهانی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1401/11/18 ساعت 17:10

مشروطه؛ شکستی که مقدمه پیروزی شد
عدهای از پژوهشگران انقلاب مشروطه را یک انقلاب شکست خورده میدانند و عدهای دیگر آن را پیش زمینه بیداریهای بعدی و انقلاب اسلامی میدانند. اما به هر جهت نهضت مشروطه به هدف نهایی خود نرسید و براندازی نهاد خودکامه سلطنت در زمان انقلاب اسلامی رخ داد.دكتر محمد حسن رجبی؛ پژوهشگر تاریخ و استاد دانشگاه در این باره میگوید: "در انقلاب مشروطه گفتمان یا رویکرد غالب، رویکرد ضد استبدادی بود نه ضد استعماری. چرا؟ از نوع مطالبات مردم مشخص است که خواستار «عدالتخانه» بودند. عدالتخانه برای چه؟ برای رفع ظلم درباریان و شاهزادگان.
این در حالی است که در نهضت ملی شدن صنعت نفت، رویکرد غالب رویکرد ضد استعماری بود و در واقع ملیکردن صنعت نفت به عنوان یک صنعت و به عنوان جای پای قدیمی استعمار انگلستان در ایران و نیز کسب استقلال سیاسی، هدف اصلی بود و سمت و سوی ضد استبدادی در آن بسیار ضعیف بود. اما در انقلاب اسلامی این دو وجه درهم تنیده شده بودند. لذا حرکتی ضد استبدادی و ضد استعماری شکل گرفت. امام خمینی تداوم استعمار را در بقای رژیم سلطنتی میدید و لذا سرنگونی کامل رژیم پهلوی را موجب از بین رفتن استعمار و استبداد میدانست."
هر انقلابی دو وجه دارد
انقلاب اسلامی به علت تنیدگی که با مذهب داشت برعکس مشزوطه که فقط در پایتخت و چند شهر بزرگ دیگر جریانساز شده بود به روستاهای کشور هم سرایت کرد و در بین آحاد مردم فراگیر شد.
انقلاب در لغت به معنای تغییر تمام ساختارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یک نظام سابق و ایجاد یک نظام جدید با ساختارها و مناسبات نوین است. این اتفاق ابدا در مشروطه نیفتاد. ضمن اینکه هر انقلابی دو وجه دارد؛ یک وجه سلبی و یک وجه ایجابی. یعنی این انقلاب دارد چه چیزی را کنار میزند و برمیاندازد و قصد جایگزین کردن چه چیز را دارد. چون حتی اگر یکی از آن دو وجه وجود داشته باشد و دیگری نباشد، کفایت نمیکند و انقلاب ناقص و ناکام خواهد بود.
نهضت یا انقلاب؟
دکتر رجبی، پژوهشگرتاریخ در این باره نیز اینطور میگوید: "در انقلاب مشروطه مردم و رهبران میدانستند چه چیزی را نمیخواهند؛ یعنی میخواستند ظلم و اجحاف نباشد و در واقع تشکیل عدالتخانه وجه ایجابی بود اما آنچه که به نام نظام مشروطه مطرح شد نسبتی با آن وجه سلبی نداشت. پس به یک معنا وجه سلب و ایجاب در انقلاب مشروطه با هم سنخیت نداشت و مردم نمیدانستند که چه میخواهند. به همین دلیل بود که حتی بعد از پیروزی مشروطهخواهان که بحث پارلمان و قانون اساسی شد، تا مدتها اسمی معادل این نظام جدید نمیتوانستند پیدا کنند و این نشاندهندهی آن است که این وجه ایجابی از درون فرهنگ ملت نبود. لذا نظام مشروطه آنچنان که در اروپا وجود داشت، در ایران استمرار پیدا نکرد."هدف انقلاب اسلامی روشن بود
در جریان انقلاب اسلامی اما هدف تمام انقلابیون به طور واضح بازگشت امام و برپایی جمهوری اسلامی بود. یعنی کاملا مشخص بودکه چه چیزی باید برود و چه چیزی باید بیاید؛ یعنی نظام سلطنتی باید به طور کامل فرو میریخت و جمهوری اسلامی جایگزین آن میشد. لفظ جمهوری در واقع به این معنی بود که این نظام، سلطنتی و موروثی نیست و اسلامی هم یعنی قوانین نظام جدید مبتنی بر شرع و اسلام خواهد بود.در انقلاب مشروطه اما همانطور که گفته شد به طور واضح مشخص نبود و یا بهتر بگوییم ارتباط درستی بین آنچه که قرار بود برانداخته شود و آنچه که سرکار بیاید وجود نداشت کما اینکه مشروطه قصد براندازی سلطنت را هم نداشت و صرفا خواستهاش محدودکردن آن بود.
از نهضت نخبگانی تا انقلاب مردمی
رهبری عامل مهمی در هر انقلاب است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. در مشروطه ما رهبران مختلفی داریم که با خط مشیهای متفاوت سعی در رهبری جنبش داشتند. از شیخ فضلالله نوری و علمای ثلاثه نجف با رویکرد دینی و مذهبی تا روشنفکران مشروطهخواه از دمکراتها تا لیبرالها و آنها که خواهان الگوبرداری از پارلمانهای اروپایی بودند. بنابراین تصورات و تلقیها از این نهضت کاملا متفاوت بود.اما در انقلاب اسلامی، رهبری سیاسی و مذهبی به طور کامل در شخص امام خمینی خلاصه شده بود. داشتن رهبری واحد در این جریان خود عامل بسیار تعیینکنندهای به شمار میرود. انقلاب اسلامی به علت تنیدگی که با مذهب داشت برعکس مشزوطه که فقط در پایتخت و چند شهر بزرگ دیگر جریانساز شده بود به روستاهای کشور هم سرایت کرد و در بین آحاد مردم فراگیر شد.