«سرطان»؛ چندین و چندباره مرورش کردم، اسمش را، هویتاش را، ماهیتش را… خوف دارد، ترسناک است دل و رودهات را در هم میپیچد، مغزت را تسخیر میکند، دستانت را میلرزاند و پاهایت را سست میکند و قلبتات را مچاله میکند تا به زندگیت ادامه دهی مجبوری خودت را به زور بکشانی.

«توضیح»؛ هیچ توضیحی ندارد نمیتوانی دیگران را راضی کنی که انقدر سخت است که نمیشود نلرزی، سست نشوی، نمیخواهی ادامه دهی هر چی توضیح دهی هیچکس نمیپذیرد محکومات میکنند به زندگی کردن، مجبورت میکنند محکم باشی و ادامه دهی، به زور میخواهند نفس بکشی، فقط زندگی میکنی و دیگر هیچچیز نمیخواهی. «شجاعت»؛ در سرطان هیچ شجاعت، هیچ قهرمان، هیچ فداکاری، هیچ استواری و هیچ امیدی وجود ندارد، تو نفس میکشی تا بالاخره یک روز تمام شود ولی همهچیز همان لحظه تمام شده است. اینها تجربهای نیست که به همه دست دهد، اما عطرش همهجا را میگیرد چرا گفتم «عطر» برایتان توضیح میدهم در فیلم «عطرآلود» سوژه اصلا عطرسازی نیست سوژه حول محور سرطان میگردد، عطر بهانه شده که بگوید چه چیزی همهچیز را بلعیده و عطرش را پراکنده کرده است. پیرنگ «سرطان» شده است «عطرآلود» آلودهای از عطر زندگی که باید هم ادامه داشته باشد و هم ادامه نداشته باشد خوشخیم و بدخیم هم ندارد همهاش «سرطان» است. اثر سینمایی «عطرآلود» با بازی مصطفی زمانی میخواهد قصهای عاشقانه را بر بال خیال تعریف کند اما در میانههای مسیر بال میشکند و خیال خوش عاشقانه غریبانهترین اتفاق را رقم میزند ، علی (مصطفی زمانی) سرطان دارد و میفهمد ۵ ماه بیشتر زنده نیست او حتی میخواهد جان نوزاد به دنیا نیامدهاش هم بگیرد چه برسد جان خودش، «سرطان» همینقدر دهشتناک است.
هادی مقدم دوست، در «عطرآلود» سوژهای خوبی را انتخاب کرده است که میتواند زندگی عجیب و غریب آنی که گرفتار رنج عظیمی همچون «سرطان» شده را به تصویر بکشد و نفس مخاطب را بگیرد و مغزش را تسخیر کند و قلباش را بلرزاند
در «عطرآلود» قرار است ملودرام عاشقانه ببینیم اما داستان تحت تاثیر اتفاقات بیرونی قرار میگیرد و از ژانر اصلی و ماهیت آرام و عاشقانه خود فاصله میگیرد، فیلم که قرار نیست در خیالات سیر کند و قصد دارد به واقعیت طعنه بزند اما از مسیر خود خارج میشود، حول محور داستان اصلی اتفاقاتی رخ میدهد که دیگر داستان اصلی به حاشیه رانده میشود و مسیرش را گم میکند و این باعث خواهد شد مخاطب گیج و گنگ شود که خب این اتفاقات در جریانات داستان چهکار میکند! شاید تا میانهها این فیلم مخاطب را راضی کند اما اواسط فیلم روندی را طی میکند که امکان دارد تماشاچی خسته شود و فیلم را پس بزند چون داستان وارد جزییاتی میشود که قرار نبوده مخاطب را به سویی دیگر ببرد که قرار نیست گرهای از روند اصلی داستان را باز کند. در هر حال هادی مقدم دوست، در «عطرآلود» سوژهای خوبی را انتخاب کرده است که میتواند زندگی عجیب و غریب آنی که گرفتار رنج عظیمی همچون «سرطان» شده را به تصویر بکشد و نفس مخاطب را بگیرد و مغزش را تسخیر کند و قلباش را بلرزاند.